برساختگرایی مفرط به مثابه حربه رتوریک ( در نقدِ کوچکشماری | شبکه جامعه شناسی
برساختگرایی مفرط به مثابه حربه رتوریک ( در نقدِ کوچکشماری کووید-19 توسط جواد میری) خسرو آقایی —— این یادداشت در نقد نوشتهای که پیشتر از سیدجواد میری مینق در شبکه جامعهشناسی با عنوان «آیا کرونا "برساخت اجتماعی" در ایران است؟» منتشر شدهاست توسط یکی از همرانان شبکه جامعهشناسی، آقای خسرو آقایی نوشته شدهاست. ——-
مطلب حاضر در نقد مطلبی از آقای جواد میری با عنوان "آیا کرونا در ایران برساخت اجتماعی است؟" نوشته شده است. خوانندهای که وقت یا حوصله مطالب طولانی را ندارد (و کاملا هم باید به او حق داد) میتواند به خواندن بخش 1 (مقدمه و مخلص کلام) اکتفاء کند.
1. مقدمه و مخلص کلام
گفتمانی در مواجهه با اپیدمی کووید-19 در جهان و ایران پا گرفته است که نگارنده این سطور از آن بیمناک است هرچند که در عین حال میتواند نارضایتی و سوءظن و خشم عموم انسانهایی کلامشان از این گفتمان تغذیه میکند و به آن خوراک میرساند را درک کند. به طور کلی این گفتمان در جهت خفیف نشان دادن وخامت اوضاع اپیدمی حاضر و کم جلوه دادن خطر آن عمل میکند و همبسته است با سوءظن به آنچه نهادهای رسمی ملی و بینالمللی در ارتباط با اپیدمی میگویند، به این معنا که نیات شرورانهای را در پس اظهارنظرهای رسمی ردیابی میکند. این مجموعه گفتمانی البته بسیار چندسویه و بسیار غنیتر از خلاصهای است که اینجا از آن ارائه کردهام اما در اینجا مجال آن نیست که بررسی و تحلیلی فراگیر از آن ارائه دهیم؛ صرفا با ارائه مثالهایی تلاش میکنم تا خواننده را اندکی با آن آشنا کنم.
مثال 1: چندی پیش مسافر راننده تاکسیای بودم که خشمگین از پوزهبندی میگفت که حکومت این روزها به دهان مردم زده است (منظورش ماسک بود) به این نیت که مطیعترشان کند. (عین این تعبیر در میان معترضین آمریکایی هم مطرح شد).
مثال 2: کامنتهای ایرانی در در زیر پستی درباره کمک 100 هزار دلاری گرتا تونبرگ به طرح واکسیناسیون جهانی : "اینا یسری برنامه تبلیغاتی برای تشویق بیشتر مردم به واکسنه، خیلی ابلهانهس اگه این چیزا، آدم عاقلو احساسی کنه (هشتگها: #گلوبالیسم_غارتگر_جنگ_افروز #گلوبالیسم #چپ بین الملل)" یا "دخترک آلت دست گلوبالیسم جهانی" و یک کاربر دیگر با تصویر پروفایل چه گوارا "آلت دست گلوبالیست ها و رادیکالیسم ها هست این دختر بیچاره نمیدونه چی به چیه"
مثال 3: آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، در اواخر بهمن 98 در یادداشت کوتاهی با ارجاع به این موضوع که فقط 4 درصد مبتلایان نیاز به درمان جدی دارند مینویسد " اگر واقعیت چنین است، چرا رسانهها و مقامات حداکثر سعی خود را به خرج میدهند تا حال و هوایی وحشتزده و اضطرابآور ایجاد کنند، و از این طریق به یک وضعیت استثنائی دامن بزنند؟ − آنهم وضعیت استثنائیای که محدویتهای سخت و جدی بر نقل و انتقال ایجاد میکند و زندگی روزانه و فعالیتهای شغلی را در بسیاری مناطق مختل میسازد" (از مطلب "وضعیت استثنایی کرونایی")
مثال 4 (از مطلب جواد میری) : "واقع امر این است که ایران جزء ده کشور نخست مبتلایان به کرونا نیست ولی در پانزده ماه اخیر دولت شدیدترین تبلیغات ترس آور را به جان جامعه تزریق کرده است"
لازم است خاطرنشان کنم که آن راننده تاکسی ایرانی، آن فیلسوف ایتالیایی، و فلان ضدگلوبالیست آمریکایی که در اینجا فقط از مشابه ایرانیاش یاد کردیم، متعلق به یک جمع گفتمانی واحد نیستند. ابلهانه است که بخواهم عقاید آگامبن را با ترامپ یک-کاسه کنم. هدف در اینجا نه معرفی دقیق و فراگیر یک گفتمان بلکه یادآوری برخی مضامین آن است.
ادامه یادداشت را میتوانید در InstantView بخوانید yun.ir/5f8u5f