سادومازوخیستها هم صدا با همسر مونا و پدر رومینا فرشاد غریب | شبکه جامعه شناسی
سادومازوخیستها هم صدا با همسر مونا و پدر رومینا فرشاد غریبپور
تحلیلهای جامعه زده و بیربط با واقعیت فجایع اجتماعی، نوعی بازتولید کردن فاجعه و ذبح کردن جامعه است. در مواردی چون فجایع قتل رومینا، بابک خرمدین و اخیراً مونا حیدری برخی قلمبهدستان با تحلیلهای سادهسازانه خود سدّ راه توسعه اجتماعی-فرهنگی شده و همسو با سیستم رسمی ارتجاعی کشور و خردهفرهنگهای متحجر همدل با همسر مونا و پدران رومینا و بابک عمل کردند. مادام شلاق بر پیکر رنجکشیده جامعهای میزنند که علیرغم همه بیمهریها فریب تریبونهای رسمی را نخورده و تلاش کرده است گامهایی هرچند پرهزینه در راستای ارتقاء خویش بردارد. هرچه رخ دهد میگویند جامعه مقصر است و منظورشان از جامعه نیز مردم عادی و فرهنگ آنان است. سپس، جامعه و دولت را یکی میسازند؛ خودآگاه یا ناخودآگاه، دولت (state) عقبمانده از جامعه را تطهیر میکنند.
کیست که با اندک جستجویی در تاریخ مدرن و گذاری در جامعه درنیابد که در یک و نیم قرن اخیر که در معنای نمود یافتن اجتماعی آن، مدرنیزاسیون در ایران صورت گرفته است، زنان این سرزمین پابهپای مردان برای تحول کشور و شرایط خویش کوشیدهاند و این زنان و مردان تحولاتی شگرف آفریدهاند. بهویژه در سه دهه اخیر، جامعه ایران چنان از فرهنگ تریبونهای رسمی فاصله گرفته که حتی فرزندان و خانوادههای مقاماتی که میخواستند فرزندان مردم را مطابق فرهنگ مطلوب خود تربیت کنند را نیز این مردم تربیتکردهاند! بهطوریکه در لابهلای گلایههای مقامات بالا از فرهنگ جامعه و فرزندان خودشان نیز مشخص است. اگر دو تا سه دهه پیش با نشانههایی چون پیشی گرفتن یا فزونی زنان نسبت به مردان در ورود به دانشگاهها و سپس مشاغل، پوسته وضعیت سنتی / سنتگرا ترک برداشته بود، امروز باید گفت، در معنای اکثریتی آن، فروریخته است که نمودهای آن را در دورترین نقاط از مرکز، مانند زنان عضو شوراهای شهری و روستایی در بلوچستان نیز شاهدیم. تا آنجا که به مردم مربوط است و نه قوای رسمی سهگانه و ... سیستم عقبمانده با قوانین واپسگرایانه مانند ازدواج کودکان و غربالگری در حضور زنان در ردههای مقامات عالیرتبه...
ادامه نوشته را در Instant View بخوانید Engare.net/ref/76
#رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.