چگونه میتوان سرمایه اجتماعی تولید کرد؟ حسین ایمانیجاجرمی | شبکه جامعه شناسی
چگونه میتوان سرمایه اجتماعی تولید کرد؟ حسین ایمانیجاجرمی
یکی از مسائل مهم برای همه کسان یا نهادهایی که نگرانی کاهش کیفیت حکمرانی را دارند، این است که چگونه میتوان با افزایش اعتماد عمومی میان شهروندان و در نتیجه افزایش موجودی سرمایه اجتماعی، کارا و اثربخشی چه در سطح ملی و چه در سطوح محلی داشت. این نگرانی و دغدغه یک پرسش اصلی را مطرح میکند مبنی بر اینکه «چگونه میتوان سرمایه اجتماعی تولید کرد؟». به عبارت دیگر سازوکارهای مولد سرمایه اجتماعی در جامعه چیستند و چگونه میتوان با بهرهگیری از آنها به موجودی سرمایه اجتماعی افزود و در آن سرمایهگذاری کرد تا بر کیفیت حکمرانی افزوده شود؟ منظور از حکمرانی باکیفیت هم قاعده امور بر قانون، مشارکت شهروندان، شفافیت سازوکارهای تصمیمگیری و مسئولیتپذیری مقامات مسئول است. بو روئستاین در کتاب «دامهای اجتماعی و مسئله اعتماد» تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد. فصل پنج کتاب به این موضوع اختصاص دارد و در اینجا چکیدهای از مباحث او را میآوریم. به نظر او پاسخ به پرسش چگونگی سرمایهگذاری در سرمایه اجتماعی به آسانی سرمایه انسانی و مادی نیست و مسئلهای دشوار است.
سازمانها و افرادی که ادعا میکنند قابل اعتماد هستند معمولا به جای ایجاد اعتماد، بدگمانی را در گیرنده پیام برمیانگیزانند و به چنین اشخاص یا سازمانهایی به دیده تردید نگاه میشود؛ زیرا به نظر میرسد آنها ایرادی در کار خود دارند. تولید اعتماد بر فرایندهای روانشناختی پیچیدهای استوار است. اعتماد اجتماعی که بعد کیفی سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهد، موضوعی اعتقادی است. اعتقادات افراد بر دو پایه «دانش کسبشده» و «جهانبینی اخلاقی» استوار است. اعتقادات نه به راحتی و نه به اجبار پدید میآیند. ریشه عقاید فرد درباره اعتماد اجتماعی، بیشتر در اعتقادات شخصی موجود در اعماق وجود ریشه دارند که ممکن است در دوران اولیه کودکی القا شده یا از تجربیات شکلدهنده برخاسته باشند. از اینرو تغییر در ذهنیت افراد یکی از دشوارترین کارهاست. اگر فردی، مردمگریز باشد و نسبت به درستکاری بشر گمان بد بورزد، تغییر اعتقاد او دشوار است و این کار سختتر هم میشود هنگامی که فرد مورد نظر عضو گروههایی شود که اعضای آن به یکدیگر بیاعتماد و حتی از یکدیگر متنفر باشند. یافتههای تحقیقاتی گسترده نشان میدهد نفرت و بیاعتمادی بین گروهی، مبتنی بر تفاوتها، اثر خودتقویتکنندگی بر عقاید افراد دارد و در نتیجه به بخش و جزئی از هویت و منطق گروه تبدیل میشود.
با این وجود امکان به کار گرفتن «ابزارهای سیاسی» برای آسانتر یا دشوارتر کردن مواجهه مردم با یکدیگر وجود دارد؛ مثلا میتوان فضاهای عمومی ایجاد یا در ساخت آنها تسهیل کرد تا تعاملات میان مردم بیشتر شود...
ادامه نوشته را در Instant View بخوانید Engare.net/ref/81
#رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.