Get Mystery Box with random crypto!

@soltannasir {روشنگری در مورد ستارگان سلطنتی پارسی ۸ } اد | سلطان نصیر

@soltannasir

{روشنگری در مورد ستارگان سلطنتی پارسی ۸ }


ادامه...

اما اکنون به سراغ ستاره سدویس یا نگهبان نیمروز (جنوب) می رویم. اکثر محققین سدویس را سهیل می دانند که پس از شعرای یمانی پرنورترین ستاره آسمان شب است. عده قلیلی آن را الدبران می دانند و هنینگ وی را بنا به معادل های سغدی قلب العقرب می داند.
اما باتوجه به اینکه الدبران و قلب العقرب هر دو سرخ رنگ می باشند و سدویس چون تشتر آب سرشت است اینهمانی سدویس با این دو ستاره از نظر ما مردود است. اما بنده اخیرا با توجه به فواصل ستارگان سپاهبد از یکدیگر احتمال می دهم که سدویس همان ستاره آخرالنهر باشد که نهمین ستاره پرنور آسمان شب است. (دهمین با احتساب خورشید).

اما یکی از دلایلی که عده ای از ایران شناسان در اینهمانی سهیل با سدویس تردید نموده اند. این است که ستاره سهیل بدلیل جنوبی بودن در عرض های شمالی دیده نمی شود و چون این گروه از ایرانشناسان موطن اوستا را ناحیه شمال شرقی ایران در خراسان و بلخ و خوارزم می دانند چون ستاره سهیل در آن ناحیه یا اصلا دیده نمی شود یا در ناحیه ای چون بلخ تنها در بعضی مواقع سال آنهم فقط روزی یک ساعت با فاصله کمی از خط افق دیده می شود. بنابراین سدویس از نظر اینان‌ باید ستاره ای باشد که در عرض های شمالی تر دیده بشود که البته به نظر بنده، نظر اینان نادرست است. زیرا که سدویس در بندهش سپاهبد نیمروز یا جنوب است و ما می دانیم که سرزمین نیمروز در جنوب افغانستان فعلی و سیستان ایران قرار دارد. پس طبیعتا سدویس باید در این عرض ها دیده شود که هم سهیل و هم آخرالنهر در ناحیه سیستان علی الخصوص مناطق نزدیک به سواحل دریای عمان به خوبی قابل رویت می باشند. ضمن اینکه در متن تیریشت اوستا اشاراتی وجود دارد که از آن می توان دریافت که سدویس با ناحیه جنوب فلات ایران ارتباط دارد. به فقرات زیر توجه نمایید:

{... 32 پس از آن اسپنتمان زرتشت، تشتر رایومند فرهمند دگرباره از دریای فراخکرت برخیزد، ستویس رایومند فرهمند نیز از دریای فراخکرت بلند شود و پس از آن مه از طرف هند از کوهی که در وسط دریای فراخکرت واقع است برخیزد.

33 و پس از آن مه های پاک ابر تشکیل دهنده به جنبش درآید، باد جنوب وزیده (آن ها را) به طرف پیش به راهی راند که از آنجا هوم مفرّح و فزاینده جهان می گذرد، پس باد چالاک مزدا آفریده، باران و ابر و تگرگ را به سوی کشتزار و منزلگاهان و هفت کشور رساند.}(تیر یشت بند 32 و 33 ترجمه پورداود)

ملاحظه می نمایید که در متن تیر یشت کوهی در سمت جنوب هند در وسط دریای فراخکرت قرار دارد. بنابراین می توان دریافت که دریای فراخکرت اقیانوس هند و به نظر بنده اقیانوس آرام را هم شامل می شود که در متن تیریشت بخش اقیانوس هند این دریای عظیم مدنظر است. ۱ سدویس در متن تیریشت به عمل باران سازی تیشتر و پخش آب و باران در هفت کشور کمک می نماید. از نوشته تیر یشت می توان به این نتیجه رسید که با توجه به اینکه سدویس سپاهبد نیمروز (جنوب) است و از دریای فراخکرت در جنوب فلات ایران بلند می شود. (احتمالا طلوع ستاره و ارتفاع گرفتن آن از خط افق مدنظر باشد) سدویس ستاره ای است که در عرض های جنوبی فلات ایران کاملا قابل رویت است. بنابراین مانعی ندارد که وی همان ستاره آخرالنهر و یا حتی ستاره سهیل باشد. هرچند که به نظر بنده اینگونه می آید که اگر ستاره آخرالنهر همان سدویس اوستایی و متون پهلوی باشد. هرچند که این ستاره (پرنورترین ستاره صورت فلکی نهر) در عرض های بالاتر از ۳۰ درجه دیده نمی شود. اما بخش فوقانی صورت فلکی نهر در عرض های شمالی تر کاملا دیده می شود. بنابراین سدویس می تواند آخرالنهر و صورت فلکی نهر باشد که آب را در هفت کشور تقسیم می نماید. بنابراین با اینهمان دانستن سدویس با صورت فلکی نهر و ستاره آخرالنهر، مشکل اوستاشناسانی که موطن اصلی اوستا را ناحیه شمال شرقی فلات ایران می دانند نیز تا حدی برطرف می شود.

پ ن ۱: در متن بندهش دریای فراخکرت یک سوم زمین را دربر می گیرد طبیعتا اقیانوس هند یک سوم آب های زمین را شامل نمی شود. با توجه به اتصال اقیانوس هند و آرام در ناحیه شرق آسیا به نظر بنده بعید نیست که اقیانوس آرام نیز جزیی از دریای فراخکرت باشد‌.

نکته : بنده از مطالعه نسک های ایران باستان به این نتیجه رسیده ام که دریای عظیم فراخکرت وجهی از نظر پنهان و حتی وجهی لطیف تر (هورقلیایی) هم دارد و وسعت این دریا تا اقلیم هشتم کشیده شده است.

اما مسئله دیگری که ستاره سدویس را با جنوب سرزمین ایران در ناحیه سیستان و بلوچستان پیوند می دهد وجود دریایی به نام سدویس در متون ایرانی است که محققی چون مهرداد بهار آن را دریای عمان می داند.

ادامه...

@soltannasir