ما طبقه پایین مادرشوهرم زندگی میکردیم. یبار براشون مهمون سر ز | سوتی لند😅😉
ما طبقه پایین مادرشوهرم زندگی میکردیم. یبار براشون مهمون سر زده اومده بود اینا هم آبگوشت داشتن مادر شوهرم وقتی همچی غذا رو آماده میکنه یادش میره در قابلمه رو بذاره. پسر جاریم هم کوچک بوده داشته با دمپاییش بازی میکرده یدفعه دمپایی پرت میشه تو آبگوشت. مادرشوهرم خدا بیامرز گفت دمپایی رو دراوردم مجبور شدم همون غذا رو بهمه دادم خوردن. خودشم رغبت نکرده بود بخوره ، اومد پایین خونه ما ناهار خورد
