Get Mystery Box with random crypto!

نهم تیرماه ۹۵ به اتفاق آقای پرویز رضایی به عیادت برادرشان آقای | فصلنامه استارباد




نهم تیرماه ۹۵ به اتفاق آقای پرویز رضایی به عیادت برادرشان آقای اسماعیل رضایی" روستایی" شاعر گرامی، در بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران، رفتم. ایشان با آن حالت ناتوان که به سختی صحبت میکرد روکرد به من و گفت : " ممنون رحمان جان! مشتاق دیدار بودم. خیلی زحمت کشیدید" بعد از اینکه بوسیدمش، شروع کرد به خواندن شعری:

به جستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم،
در آستانه دریا و علف،
به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم،
در چارراه فصول،
درچارچوپ شکسته پنجره ای
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می گیرد...


گفتم از شاملو است، به سختی گفت، اینرا پس از مرگ فروغ گفته .
دیگر نتوانست ادامه بدهد و ماهم پس از چند دقیقه بیمارستان را، با آرزوی بهبودی عاجل برای این شاعر گرامی شهرمان! ترک کردیم .

" اگر "

اگر یک روز
خورشید زود تَرک بَردَمد
زردها همه
سبز خواهد شد.
اگر یک روز
نوری
در سلولی بدمد
زندان ها همه
نابود خواهد شد.

*
زردها
سبز اگر شوند،
زندان ها
نابود اگر شوند،

مهربانم!
دیگر فاصله ای
به نام جدایی نخواهد بود.

" روستایی "
( خوشه، شماره ۳۶، آبان ۱۳۴۶ )


" و مهربانی..."

من استواری را
از گون کوههای مضرس آموختم،
من آزادی را
از آهوان کوههای بلند
و مهربانی را
از اسب کهرم
که مرا
به جانب
گونهای استوار
- در جوار آهوان آزاد -
آزادانه می برد.

" روستایی"
( شمال ایران،ویژه هنر و فلسفه)
نوروز ۱۳۴۷



" آی اسماعیل "
- در رثای اسماعیل رضایی(روستایی)

آی اسماعیل!
" خدا را شنیده ای "
در آن هنگام
که در ریگزار بیکران " حجاز "
به دنبال " چاه زمزم "
محو سراب بودی
- با مادرت " هاجر! " -
یا در صحرای سوزان " منا "
- آن جلوه گاه عشق! -
محو خنجری به گلو
که نمی برید
با پدرت " ابراهیم! "

**
دیدار آخرین
با لبی خشک
- چون بره ای بسمل -
با تمام جانت
می درخشیدی
سوی قربانگاه
آی اسماعیل!
آی اسماعیل!

" عبدالرحمان فرقانی فر "
۱۳۹۵/۴/۲۰
- اسماعیل: در زبان عبری یعنی " خدا را شنیده "
( از مجموعه شعر " زخمه بر جان "، انتشارات جامه دران، چاپ اول ۱۳۹۸ )

@StarbaadMagazine