Get Mystery Box with random crypto!

paperback

لوگوی کانال تلگرام swingerofbirchess — paperback P
لوگوی کانال تلگرام swingerofbirchess — paperback
آدرس کانال: @swingerofbirchess
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 4.28K
توضیحات از کانال

“Don’t tell me what I’m doing; I don’t want to know.”
- Federico Fellini

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 13

2021-12-09 13:46:48
“Say what you are. Not what you would like to be. Not what you have to be. Just say what you are. And what you are is good enough.”
— John Cassavetes
1.4K views10:46
باز کردن / نظر دهید
2021-12-08 23:30:13 Happy John’s day everybody!
823 views20:30
باز کردن / نظر دهید
2021-12-08 21:11:56 Dylan Thomas’ Being but men, we walked into the trees

Being but men, we walked into the trees
Afraid, letting our syllables be soft
For fear of waking the rooks,
For fear of coming
Noiselessly into a world of wings and cries.

If we were children we might climb,
Catch the rooks sleeping, and break no twig,
And, after the soft ascent,
Thrust out our heads above the branches
To wonder at the unfailing stars.

Out of confusion, as the way is,
And the wonder that man knows,
Out of the chaos would come bliss.

That, then, is loveliness, we said,
Children in wonder watching the stars,
Is the aim and the end. 

Being but men, we walked into the trees.
885 views18:11
باز کردن / نظر دهید
2021-12-06 06:03:06 Running somewhere
Not that I care
Life surprises me each day
@swingerofbirchess
938 views03:03
باز کردن / نظر دهید
2021-12-06 00:51:16 And the silence is broken, and the night is on fire.
986 viewsedited  21:51
باز کردن / نظر دهید
2021-12-05 21:40:26 جوان دیدیون رو خیلی راحت می‌شه تصور کرد. کافیه تو یه روز خیلی گرم تابستونی روی کاناپه نشسته باشی تا دیدیون رو جلوی خودت ببینی که کج نشسته، عینک آفتابی زده، یه شیشه بادوم و یه قوطی کوکاکولا کنارشه و داره با دست‌های ظریفش مجله‌ی جدید ووگ رو ورق می‌زنه. باهاش چشم تو چشم می‌شی و می‌بینی که انگشت‌هاش رو تو هوا می‌شکونه و انگار که داره روی دارِ نامرئی قالی‌بافی فرش می‌بافه، شروع می‌کنه به حرف زدن با تو. درباره‌ی این‌که چه‌طور ناگهانی احساس کرد از آدم‌های اطرافش جدا شده و هیچ‌جوره احساس یا درکشون نمی‌کنه و اگه از نیویورک نره خفه می‌شه، درباره‌ی تجارب روزنامه‌نگاریش بهت می‌گه، درباره‌ی رنج از دست دادن، درباره‌ی مادرش، اولین جملاتی که در ۵ سالگی نوشت، مهمونی‌های ناهارش، مادر شدنش و البته درباره‌ی جان گرگوری دون و از دست دادن جان.
این‌ها مکالمه‌های خیالی من با جون دیدیون نیستن. دیدیون واقعاً اون‌قدر مهربون بوده که همه‌ی این تجارب و احساسات رو با دنیا هم به اشتراک بذاره. در کتابی که بعد از مرگ جان نوشت و در کتاب البوم سفید. در «البوم سفید» از جورجیا اوکیف می‌نویسه که رفت به تگزاس تا کسی بهش نگه چه‌جوری نقاشی بکشه، از میگرن خودش می‌نویسه که فکر می‌کرد باید نادیده‌اش بگیره تا دیگه وجود نداشته باشه و بعد هم فکر می‌کرد باید مخفیش کنه و درباره‌اش دروغ بگه تا این‌که قبول می‌کنه با میگرن زندگی کنه، از روزها خوابیدن در تخت و پا نشدن، از هالیوود و آخرین قارون.
دیدیون اون دوست لس‌آنجلسی همیشه خوش‌پوشه که هر موقع بری سراغش چیزی برای تعریف کردن داره و رنجی برای بخشیدن.
جوان دیدیون امروز ۸۷ ساله شد.
1.1K viewsedited  18:40
باز کردن / نظر دهید
2021-12-05 16:00:28 “…it all comes back…Remember what is me…that’s is always the point.”
- Joan Didion
1.0K views13:00
باز کردن / نظر دهید
2021-12-05 14:43:23
Joan Didion
1.0K views11:43
باز کردن / نظر دهید
2021-12-04 22:09:35 تمام چیزی که آدم نیاز داره چند تا آدم دیگه‌ست. همین. همین. همین. حالا اصلاً هم مهم نیست که ۲۰۰ سال پیش مردن یا الان اون‌ور دنیا زندگی می‌کنن یا همین همسایه‌ی کناری‌ان.
1.7K viewsedited  19:09
باز کردن / نظر دهید