ارتباط زارع‌پور با باند آریاساسولی‌ها! اگر در کانال اخبار سو | اخبار سوریه
ارتباط زارع‌پور با باند آریاساسولی‌ها!
اگر در کانال اخبار سوریه پتروفرهنگ را جتسجو کنید، به تعداد زیادی خبر می‌رسید که در طول سال‌های گذشته به دلیل حساسیت‌های مختلف نوشته‌ام. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که نسبت به پتروفرهنگ حساسیت دارم، پدر معلم و بازنشسته‌ام است که پس از 32 سال خدمت حالا ماهی 11 میلیون حقوق بازنشستگی می‌گیرد و هزینه دوا و دکترش هم نمی‌شود. اما با پول پدر من و دیگر بازنشسته‌های فرهنگی یک هلدینگ راه افتاده که اگر برای معلم‌هاو فرهنگیان بازنشسته یک ریال آورده ندارد، اما فضای کاسبی خوبی برای عده‌ای باز کرده که از گَردِ راه رسیده و خوان نعمت نشسته و نه تنها اصلاح نمی‌شوند، بلکه از گروهی و تیمی به تیم دیگر می‌رسد.
پتروفرهنگ در طول دوره شیخ حسن روحانی به تیمی رسید که من آن‌ها را «باند آریاساسولی‌ها» خواندم؛ این باند از شرکت نفت سپاهان برخواسته و آرام آرام در بسیاری از پتروشیمی‌های کشور لانه کردند؛ یکی از این لانه‌ها پتروفرهنگ بود که در دوره مرضیه شاهدایی، علی شریعت نامی (حالا بروید تحقیق کنید که دقیقاً کجاست!!) به عنوان مغز متفکر نشست و مهر‌ه‌چینی کرد و هر کسی را که دوست داشتند آوردند و هر کس را که دوست نداشتند با آبروریزی بردند. یکی از افرادی که وابسته به همین باند بود، امیرحسین بحرینی بود که سابق بر این مدیرعامل پتروشیمی آریاساسول بود (قبل از شاه‌داماد مذکور) که در مورد نامبرده هم می‌توانید تحقیق کنید که الان به کدام کشور فراری شده و از دست قانون گریخته است.
افراد زیادی در باند آریاساسولی‌ها بودند که با یک جستجو می‌توانید آن‌ها را پیدا کنید. یکی از افراد این تشکیلات فردی بود بنام بهروز عباسی که در موردش در طول سال‌های گذشته نوشته‌ام و گفته‌ام. بهروز عباسی هم از نفت سپاهان به همراه دیگر اعضای این تشکیلات آمد و تا مدیرعاملی سپهر انرژی رسید؛ همان مجموعه‌ای که چندی پیش به دلیل افتضاحاتی که به بار آورده بود منحل شد. یکی از شاهکارهایی سپهرانرژی، گم شدن دو کشتی با بار بود که در طول سال‌های گذشته باوجود پیگیری‌های متعددی که شده، هنوز کسی خبری از آن ندارد و متاسفانه دستگاه‌های نظارتی هم چندان پیگیر این دو کشتی که باری به ارزش بیش از 50 میلیون دلار داشت، نشدند.
در دولت آقای رئیسی که هر کس از ننه‌اش قهر کرد شد مدیر عامل (از پیک موتوری بگیرید تا دزد سرگردنه بگیر تا داماد و توله این آقازاده و فلان دله‌دزد) یک پتروشیمی و فساد از سر و روی این مجموعه‌ها می‌بارد و تقریباً روزی نیست که یک پرونده تشکیل نشود و یک تیم توسط نهادهای امنیتی دستگیر و به نهادهای ذی‌ربط تحویل نشوند؛ از قرار معلوم دوباره قرار است شاهد پیدا شدن سر و کله دوباره باند آریاساسولی‌ها هستیم. اما این بار به شکل دیگری ورود کرده‌اند و از قرار معلوم گروه‌های ذی‌نفع پشت پرده پخت و پز می‌کنند، شرط و شروط می‌گذارند و بعد حکم می‌زنند.
چند روز پیش در مورد مسائل پیش آمده در پتروشیمی مروارید نوشتیم (یادم بیاورید در مورد پتروشیمی خارگ و پایانه‌های پتروشیمی هم بنویسم؛ شنیده‌ام در پتروشیمی خارک اتاق اسناد مالی را آتش زده‌اند و همه اسناد خودشان خودشان را نباود کرده‌اند!!!) و پس از این موارد بود که مدیرعامل به دلیل برخی مسائل و مشکلات عزل و قرار شد که فرد دیگری جای او را بگیرد. معمولاً در صنعت پتروشیمی این رسم است که بد می‌رود و بدتر می‌‌آید و همین اتفاق هم در این پتروشیمی در حال روی دادن است. مشخص نیست که سرپرست هلدینگ پتروفرهنگ چرا بین این همه فرد شایسته و باتجربه سراغ فردی رفته که یکی از اعضای باند آریاساسولی‌ها بوده است؟
زارع‌پور به شکل عجیبی اصرار دارد که بهروز عباسی مدیرعامل پتروشیمی مروارید شود و رئیس هیات مدیره این پتروشیمی هم در این مسیر با او همراه است. قدیریان که دختر مدیر فروش پتروشیمی مروارید است پیش از این بزرگ‌ترین مانع برداشتن اسدالله غلامپور بود و حالا هم بزرگ‌ترین مانع آمدن یک فرد پاکدست به این مجموعه است چرا که به شدت واهمه دارند اسنادی بیرون درز کند، مانند سندی که بنده دارم که در آن یکی از محصولات پتروشیمی مروارید به یک تاجر پاکستانی با قیمت 170 دلار در تن پایین‌تر از نرخ بازار فروش رفته است. به عنوان فرزند یک آموزگار بازنشسته و به عنوان یک روزنامه‌نگار وظیفه‌ام است در این زمینه روشنگری کنم، حالا وزیر آموزش و پرورش چه فکر می‌کند دیگر به من مربوط نیست. بهروز عباسی قبل از اینکه بیاید و حکمش را از دست زارع‌پور بگیرد، بگوید که کشتی با بار کجا رفت؟ آیا ممکن نیست دوباره هم کشتی با بار گم شود؟ آیا اگر گم شد، زارع‌پور، نعیمی یا قدریان پاسخ بازنشسته‌های بدبخت را می‌دهند یا این‌ها هم مانند بحرینی و شریعت سر از بلاد فرنگ در می‌آورند؟
