Get Mystery Box with random crypto!

هی گره زد بر گره، از اشک خالی شد رج به رج رنج مدامش نقشِ قالی | نارنج مویه ها "سیده تکتم حسینی"

هی گره زد بر گره، از اشک خالی شد
رج به رج رنج مدامش نقشِ قالی شد

بافت در ذهنش وطن را خرم و آزاد
آرزویش نقشه ی شهری خیالی شد

قدری از خاک وطن برداشت در مشتش
اشک هایش ریخت، اندوهش سفالی شد

ظلم رفت و ظلم آمد، پشت هم این بود
او فقط بازیچه ای در این توالی شد

در دل لم یزرعش تنها امیدی داشت
عاقبت پژمرد آن هم، خشکسالی شد

سالروز درد شد هر روز تقدیرش
داغدار بغض تقویم جلالی شد

آخرش بار سفر را بست با گریه
آخرش آواره ای در این حوالی شد

#سیده_تکتم_حسینی
#وطن


امیرالمومنین علیه السلام:
این سه خصلت از بزرگوارى انسان است:

گریستن او بر زمان سپرى شده اش
علاقه او به میهنش
نگهداشتن دوستان دیرینه اش..

بحار الانوار

@t_hosseyni