Get Mystery Box with random crypto!

تعبیر خواب سماعی

لوگوی کانال تلگرام tabeerekhab — تعبیر خواب سماعی ت
لوگوی کانال تلگرام tabeerekhab — تعبیر خواب سماعی
آدرس کانال: @tabeerekhab
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 123
توضیحات از کانال

تا اطلاع ثانوی غیر فعال می باشد

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2016-10-30 11:04:36 ‍ (...) دوشب پیش در عالم خواب یکی بهم گفت خدا و ائمه خیلی دوست دارن حاجت تو رو بدن ازخواب بیدارشدم اذان نگفته بودند بعداز اذان لحظه ای خواب رفتم وقتی بیدارشدم درحال خواندن نمازبودم یعنی داشتم سوره نماز می خواندم یادم نیست چه سوره ای (...).


@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
11.7K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:36 ‍ (...) یک شب خواب دیدم با دختر خالم بافاصله کنارهم بودیم خاله مادرم سوسک حمام بزرگی خاله مادرم انداخ ت جلوش وسوسک حمام کشته ای جلوی من انداخت بعد یک مرتبه جلومن یک عنکبوت کوچک ظاهرشدکه من احساس کردم می تونم نابودش کنم اما یک لحظه تارهاش زیاد شد با اینحال احساس کردم می تونم ناب ودش کنم روی عنکبوت یک نقطه ریزقرمز بود و (...).

#عنکبوت
#سوسک

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
10.6K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:36 ‍ (...) خواب میدیدم خونه دوستم هستم تو اتاق دوستم بودم انگار مراسم عقد او بوده و تمام شده بود آثار جشن عقد باقی بود اما از دوستم مریم و حتی خانواده اش خبری نبود بعد سید.محسن (کسی که من تمایل داشتم خواستگار من باشد) آمد.از همان شیرینی عقد که در خانه مریم بود برایم آورده بود کنارم نشست و سه بار پیشانیم را بوسید و (...).

#بوسیدن

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
8.3K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:19 ‍ (...) خواب دیدم منو شوهرم داریم میریم مکه
همراه ما دوطرفمون نگهبانان قدبلند چهار شونه و هیکلی مراقب مابودن، همون پیر مرده که دیده بودم اونم بود و مارو راهنمایی میکرد، تو شهر مکه جنگ بود همه همدیگه رو میکشتن
ولی کسی مارو نمیدید
از کنار یه خونه ای رد میشدیم روی دیوار هاش پرچم زده بودن یاحسین....یا فاطمه الزهرا.....
داخل حیاط خونه شدیم خونه هه روی اب شناور بود
من تعجب کردم گفتم عه خونه رو ابه چطور نم نمیکشه چطور دیوارهاش نمیریزه، پیر مرده گفت اینجا خونه حضرت علی و فاطمه است، حکمت خداونده خونه روی ابه و طوری نمیشه....
بعد اومدیم بیرون بریم مکه رو هم زیارت کنیم بحدی جنگ بود من ترسیدم گفتم وای الان مارم میزنن
پیرمرده گفت نترس کسی مارو نمیبینه (...).

#مکه
#زیارت
#جنگ

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
7.4K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:19 ‍ (...) یبار خواب بودم ولی انگاری خواب و بیدار بودم و واقعیت بود، کنار تخت خواب ما یه پنجره هس
من تو عالم خواب دیدم کسی از گوشه ی پنجره مارو نگاه میکنه گفتم کیه که قدش تا طبقه سوم رسیده...تو خواب حس کردم جن باشه اما چهره اشو نمیدیدم شنل تیره پوشیده بود ولی میدونستم جنسیتش خانمه
گفتم بهش منکه باشما کاری ندارم لطفا باما کاری نداشته باشین
بهم لبخند زد انگاری اونم از من میترسید
بعد کم کم از گوشه پنجره واضح تر خودشو نشون داد....
(اونشب من از دست شوهرم ناراحت بودم)
دیدم خانومه به سمتی نگاه کرد و انگاراشاره کرد به کسی
یکی دیگه از جن ها اومد پرید رو شوهرم و میزدش
من تو خواب میدونستم اون جنسیتش مرده انگار شوهر اون زنه بود ....
باخودم گفتم تو خواب منو که ناراحت کرد بزا بزنتش یکم ادب شه....
بعد اون خانومه جلو چشام یهو تغییر چهره داد تبدیل به زنی شد شبیه ادما
منو صدا میکرد دخترم بلند شو الان اذان میگه نمازتو بخون....چن بار صدام کرد تا پاشدم
دیدم شوهرم داره توخواب ناله میکنه باهاش قهربودم ولی
دلم سوخت بیدارش کردم گفتم چی شده چرا ناله میکنی
گفت یه نفر داشت منو اذیت میکرد!گفتم کی؟گف نمیدونم چهره اشو ندیدم!!!
بعد دوسه دیقه هم اذان صبح گفت یهو یاد خانومه افتادم....انگار خواب و واقعیت قاطی بود...

#جن

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
6.5K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:19 ‍ (...) خواب دیدم وسط بیابونی هستم که هیچ راهی مشخص نیس انگار گم شده بودم
استرس داشتم گفتم وای حالا از کجا بدونم کدوم طرفی برم
چشامو بستم گفتم خدایا خودت یه راهی نشونم بده
یه مسیری رو انتخاب کردم گفتم خدایا توکل برتو من این راهو میرم خودت مراقبم باش
داشتم میرفتم که یه پیر مردی دیدم مخالف من داشت میومد گفتم عه چه خوب به ظاهر مرد خوبی میاد بزا ازش راهو بپرسم
یه پیرمرد جذاب فوق العاده ارام بخش محاسن بلند سفید لباس تقریبا روحانی
و فوق العاده قد بلند و چهار شانه
منکه ۱۷۰ قدمه تا کمرش بودم...
قبل ازین که چیزی بهش بگم گفت دختر تواینجا چیکار میکنی
میدونی اینجا چقدر برای تو خطرناکه
میدونی اگه شب بشه چه بلاهایی ممکنه سرت بیاد
گفتم آقا ببخشید میشه کمکم کنی راهو پیدا کنم
گفت بیا من میبرمت به شهر برسی
همه اینارو ذهنی صحبت میکردیم لب هامون تکون نمیخورد
داشتیم رد میشدیم کوه هارو پشت سر میزاشتیم....یهو یجایی من چن تا قبر شبیه به هم دیدم بین اون قبر ها یکیشون خاکش خیس بود
به مرده گفتم عه اینو حتما تازه دفن کردن خاکش خیسه براش یه فاتحه بخونم
اقاهه میخکوب شد سرجاش ناراحت
نگام کرد گف میدونی این قبر کیه گفتم کی
گف خانم فاطمه زهرا...من افتادم رو قبر انقد گریه کردم
بعد خودشم نشست سرشو گذاشت رو زانوهاش گریه کرد...
بعد گف بلند شو زود بریم الان کسی مارو ببینه دردسر میشه
بلندشدم رفتیم بالای یه تپه رسیدیم
ازون بالا مدینه رو دیدم
من تااون موقع مدینه رو ندیده بودم حتی تو عکس نمیدونستم مدینه است به اقا گفتم (...).

#مدینه
#تشرف

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
5.6K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-30 11:04:01 ‍ (...) یه مدتی بود حالم خوش نبود نمیدونم چرا اصن دست خودم نبود همش گریه ام میگرف افسرده بودم...
یشب تو خواب پیر مرده رو دیده تو چشام نگا کرد منم تو چشاش نگاه کردم ارامش عجیبی گرفتم خیلی خوب بود
یه نفر میگف بهم اون پیرمرده ممکنه جن باشه ولی از نوع خوبش
گف میخوای بهت نشون بدم چته؟
یهو یاد حرف رفیقم افتادم گفته بود اون جنه
از خواب پریدم
یه ایه الکرسی خوندم و چهارقل و صلوات گفتم خدایا من نمیخوام ببینمش میترسم اینارو بخواب من نیار.
خوابیدم دوباره دیدمش
اینبار چهره اشو نمیدیدم ولی صداشو میشنیدم
سوار یجور شبیه ماشین بودیم اون راننده بود من و یه خانم پشت نشسته بودیم
نمیدونم خانمه کی بود شبیه مادر زن داییم بود انگار مراقب من بود میخواس منو ببره خونشون
یهو بین دوتا کوه رسیدیم اقاهه گف من از رو کوه میپرم باماشین ولی تو نمیتونی باید درو باز کنی بپری پایین گفتم وای من میمیرم اگه بپرم پایین ازین ارتفاع گف نترس مراقبتم به من اعتماد کن
اومد از رو کوه بپره یهو درا باز شد منو خود به خود افتادم پایین بین دوتا کوه
اونطرف کوه یه درچوبی قدیمی و ترسناک بود و نیمه باز که از وسط در یه کوزه سوراخ سوراخ اویزون بود و خیلی ترسناک من میترسیدم نگاه کنم
یهو صدای پیرمرده اومد گفت به اون در نزدیک نشو نگاهشم نکن بهشم فکر نکن
ازین کوه بیا بالا
گفتم من نمیتونم ازین کوه بیام بالا خیلی بلنده
گف سنگ هارو بگیر اروم اروم بیا بالا من اینجا اجازه ندارم کمکت کنم خودت باید تلاش کنی
سنگ هارو گرفتم کم کم اومدم بالا...وسط کوه یهو خسته شدم گریه کردم گفتم خسته شدم نمیتونم ....گف میتونی بیا
دوباره ادامه دادم دوباره گریه ام گرف بیهوش شدم از خستگی
دوباره صدای پیرمرده اومد دخترم بلند شو یکم مونده زود باش دیر میشه ها
دوباره اومدم از کوه بالا...رسیدم بالای کوه خورشید طلوع میکرد انگار اول صب بود وقتی رسیدم بالای کوه بحدی سبک شدم گفتم اخیش خداجون شکرت...
یهو پیرمرده رو باز دیدم از دور بهم لبخند میزد و ارامش عجیبی بهم داد...

ادامه ی این خوابو فرداش دیدم!!!!!
بالای کوه که رسیده بودم
دیدم چن تا موجود عجیب غریب پایین دارن بازی میکنن انگاری بچه جن بودن!!!!
ترسیدم
پیره مرده اومد گف بیا من ببرمت مراقبتم
رفتم باهاش یجوری رد میشدیم اونا مارو نبینن
یهو یکی از اونا مارو دید اومد باهامون درگیر شه
پیرمرده یه نگا بهش کرد نمیدونم چیکار کرد اونو یهو باد برد....
بعد منو برد پشت یه تخته سنگی قایمم کرد منتظر شدیم همشون رفتن بعد بریم
وقتی رفتن بلند شدیم بریم دوباره اونی که باد برده بود ظاهر شد به پیرمرده گف یه چیزی مث اینکه بگه حسابتو میرسم گفت و پیرمرده ام یجوری رفتار میکرد انگار خیالش راحت بودانگاری به اون فهموند هیچکاری نمیتونی کنی...
بعد رفتیمو....منم از خواب بیدار شدم و بعدش اذان گفت


#پیرمرد
#جن
#سنگ
#کوه

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
4.8K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2016-10-29 19:15:56 ‍ متوسل به شهیدگیلان سیدجوادموسوی شدم که بچم خوب شه شب خواب دیدم یک بسته سبزرنگ یعنی یک هدیه ای که باکاغذ کادوسبزپررنگ وبراق کادو گرفته شده بودویک شاخه گل که فقط گلبرگ بودبرگ نداشت برام رسیددریک محلی مثل اینکه درراه سفربودومن وشوهر خواهرم وخواهرم سرسفره ی ساده نشسته بودیم ویک گلدان گل وسط بودکه گلهای خیلی ساده فکرمی کنم گلهای توراه سفربودداخل ان بودومن شاخه گل روی کادو رابرداشتم وقتی می خواستم داخل گلدان بذارم یک عطرخیییییلییییی خوشبویی به مشامم رسیدواون راوسط گلدان گذاشتم که وقتی گلهای تو گلدان پژمرده شدنداون همچنان طراوت وتازگیش راحفظ کرده بود,,,راه سفرمثل یه جایی برای زیارت بودوقتی بیدارشدم هنوزاذان نگفته بودند
نمی دونم این خوابهایی که دیدم تحت تاثیرافکارروزانم بوده یاخوا صادقه بوده

@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
3.9K views16:15
باز کردن / نظر دهید
2016-10-29 09:54:40 ‍ مادرم میگفتند خواب دیدم یه جا چندین دسته عزاداری داره رد میشه چایی میدن و نذری منم چادرم از سرم افتاده رفتم وارد یه خرابه شدم دیدم توش دوسه تا سگ که دوتاشون زرد هستن ویکیشون مشکی که مشکیه فرارمیکنه ولی کاری بهم ندارن یه دفعه دیدم یه زن چادری اومد گفت تو هرسال حلیم بپز دختر من کمکت میکنه میگه بعد دنبال چادرم بودم دیدم یه مرده پیداش کرده خیس شده داره آویزون میکنه و اینکه کفش هاشونم اونجا گم شده بوده وپیداش نمیکنه و در خواب پا برهنه بودن میگه فقط توخواب سرگردون بودم بس که راه رفتم خسته شدم و (...).


@tabeerekhab
تعبیر خواب شما :
(برای مشاهده فایل صوتی تعبیر خواب، حتما باید تلگرام را آپدیت نمایید)
3.8K views06:54
باز کردن / نظر دهید
2016-10-29 09:54:36 با سلام و عرض ادب و احترام

به علت زیاد بودن تعداد خواب ها و مشکلات زیادی که این حجم پیام ایجاد میکرد و همچنین مشغله فراوان حجت الاسلام عبدالحسینی
دیگر خواب ها به صورت رایگان تعبیر نخواهند شد

هزینه هر خواب 5 هزارتومان می باشد
که از 1 تا 12 ساعت طول می کشد

فقط هم خواب هایی تعبیر میشود که قبل از اذان صبح دیده شده باشند
3.5K viewsedited  06:54
باز کردن / نظر دهید