Get Mystery Box with random crypto!

در این مقوله، انتظار فساد ستیزی از آقای رئیسی،‌ بیش از هرکسی ا | کانال رسمی حزب تدبیر و توسعه ایران

در این مقوله، انتظار فساد ستیزی از آقای رئیسی،‌ بیش از هرکسی است؛ چون هم صبغه عدالت‌خواهی دارند و به‌خصوص شعارهایی که در این زمینه مطرح کرده‌اند و هم سبقه امر قضا آن‌هم به‌عنوان نفر اول قوه قضاییه این کشور.
مشکل و لزوم توجه خاص به آن، وقتی چشم‌نوازتر است که به حجم فسادها و اختلاس‌ها و ایضاً سطوح رسوخ فساد و سوءاستفاده، توجه کنیم. فسادهایی که اپیدمی بخشی از سطوح ارشد مدیریتی کشور شده است و مردم هم ظنِ پی‌جویی و عقوبت جدی را در باب آن‌ها ندارند و بی‌اعتمادی‌هایی در افکار عمومی وجود دارد که گمان دارد، حساب کشی‌ها و سیاست کردن‌ها، عمدتاً شامل تخم‌مرغ دزد‌ها می‌شود!
*استاد محمد بهمن بیگی چه زیبا گفته‌اند که ما «از ترس دزدان، گوسفندان را داغ می‌کنیم»*
ایشان می‌نویسد:
«در ایل ما گوسفندان را داغی روی صورت یا گوششان می‌گذاشتند تا اگر گم شدند یا دزدیده شدند بتوان ردی از آن‌ها گرفت. نشانی از آهن‌داغ که پشم و پوست و گوشت را می‌سوزاند و ضجه گوسفند بیچاره را به فلک می‌رساند و آن نشان تا همیشه خدا پیدا بود. کاش همین داغ را روی دزدها می‌گذاشتند تا میان آدم‌ها گم نمی‌شدند! و گرنه گوسفند بیچاره هیچ گناهی نداشت. ما از ترس آدم‌ها گوسفندان را داغ می‌کردیم...»
۵. اگر چه سخن بسیار است، لیکن سخن پایانی هم اشاره به این مهم است که دولت وظیفه ندارد همه کاری را رأساً انجام دهد؛ تصدی‌گری صنعتی کند، مدرسه بزند، بیمارستان داری کند، بهشت رفتن مردم را تضمین کند یا حتماً جاده بسازد و کوپن توزیع کند و البته، ساعت‌ها وقتش را به‌جای همه مردم، برای تک‌به‌تک افراد بگذارد که نهایتاً یک‌میلیونم مردم را هم شامل نمی‌شود.
هیئت دولت باید نظارت کند و حوزه عملیات و ارتباط با خلق را به کارگزارانش بسپارد که اگر از اصلح‌ترینِ خلق باشند، نیاز به سفر استانی تمام اعضای دولت به ۳۱ استان در یک هفته را ایجاب نمی‌کند.
دولت محترم باید بداند جایی به نام بخش خصوصی و حوزه عمومی (بخش مردمی) هم داریم که می‌تواند به‌ جای این‌همه تصدی‌گری دولت، بخش‌هایی از چرخ کشور را بچرخاند.
دولت باید به فکر توانمند کردن مردم باشد و نه آنکه هر روز ایشان را بیشتر به سمت یارانه بگیری و نیاز به انواع مستمری‌ها، سوق دهد. این مردم، به‌جای دادن ماهی، نیازمند یادگیری ماهیگیری هستند.

امروز نگاه نو و بازگشت به عقلانیت و تجربه عقلایی بشر در امر کشور داری بیش از بیش احساس میشود و این از اینجا ناشی میشود که در حال حاضر و در آینده نزدیک ،تفکر زیستی و سیاسی و اجتماعی و به تبع آنها اقتصادی جامعه با شیوه و سیاست حاکمیت روز به روز چالش برانگیز و فاصله دار خواهد شد.
دولت فاقد برنامه منسجم و هدفمند اقتصادی و سیاسی است و در برخورد با بازتابهای جامعه، احساسی و هیجانی عمل می کند. بیشتر وزرا در اداره امور از روش خطا و آزمایش بهره می برند و خلاقیت مدیریتی بدلیل عدم تسلط به امور و ناآگاه، ضعیف و کم اثر است.
بخش خصوصی ،ساز وکاری مثل دوران پهلوی دارد و بدلیل اینکه تمام ابزارهای قدرت در مجموعه دولت مبسوط است چاره ای ندارد که همیشه وامدار و دست بوس بخش دولتی و شبه دولتی باشد که خود از کانالهای اشاعه فساد در بخش دولتی است.
ما برای عاقبت بخیر شدن ،چاره ای نداریم که ایثار در تفکر داشته باشیم. توهم دانایی را کنار بگذاریم و به امور کشور و جهانی که در آن زندگی می کنیم با واقع بینی و با اتکاء به تدبیر و خردجمعی نگاه کنیم و به شعور جامعه احترام بگذاریم که مصداق خردمندی است.

https://t.me/tadbirvatoseh