Get Mystery Box with random crypto!

این که خدای حکیمی را برای دین فرض بکنیم و بعد این مسئله را از | تفکر

این که خدای حکیمی را برای دین فرض بکنیم و بعد این مسئله را از نظر دور بداریم که این خدای حکیم متناسب با درک مخاطب خودش در یک دوره تاریخی خاص سخن نگفته است، نمی‌دانم نامش را چه می‌شود گذاشت.
دین ستیزی یا بغض سنت؛
خلاصه هر چه باشد نامش نگاه عقلانی نیست.
ظاهرا تنها دینی که قابلیت نقد شدن توسط منتقدان عامی را دارد همین دینی است که در کانتکست آخوندی وجود دارد و دست زدن به گزاره‌های آن بیش از این که آسیب به منطق خود دین برساند آسیب به ماده خام, نقد, منطقدان سطحی و باور تئولوژیک باورمندان دینی می‌رساند و این نه به زیان دین که به زیان باور دینی این دو دسته است.
حالا فکر می‌کنم از منظر روانشناختی هم در سطوحی علت چنین مخالفت‌هایی با خوانش‌های متفاوت از دین مشخص می‌شود،
حتی اگر بخواهیم متأملانه و درد‌مندانه در پی شناخت طریقیت متن باشیم، می‌بایست یک نگاه تاریخی به متن داشته باشیم و تکست را در کانتکست خودش فهم بکنیم. که در این صورت هم نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که قوانین متن مقدس ابدی و ازلی باشند. ابدی و ازلی دیدن متن و با این پیش فرض به نقد یا باور قوانین دینی پرداختن، نیست جز فهم و شناخت و درک تئولوژیک از دین که میان دو دسته مشترک است.
اولی انسان سنتی و دومی آخوند سکولار.
درک هر دو طیف فکری از سنت یکی است. صرفا با یک تفاوت که سنتی آن را می‌پذیرد و آخوند سکولار آن را نفی می‌کند. که باز در این صورت هم علل روانشناختی نفی خوانش های متفاوت از دین معتبر است.
مسئله دیگر این است که برای این که خوانش معناداری از متن مقدس داشته باشیم، چاره‌ای نداریم که نگاه تاریخی به متن داشته باشیم. که در این صورت نیز وجود خداوندی حکیم نه تنها عقلی است بلکه ضروری است.
@Tafakkor