Get Mystery Box with random crypto!

خط خطی های شاعرانه

لوگوی کانال تلگرام tahereabazariherisi7 — خط خطی های شاعرانه خ
لوگوی کانال تلگرام tahereabazariherisi7 — خط خطی های شاعرانه
آدرس کانال: @tahereabazariherisi7
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 10.98K
توضیحات از کانال

‌﷽ ؛
هذا من فضل ربی♡
خودِ طاهره اباذری هریس
[ چاپ شده ها:
یک مشت بغض کال ]
کپی با نام نویسنده آزاد
صفحه ی اینستاگرام من:
Instagram.com/_u/TahereAbazariHerisi7

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 46

2021-08-03 23:56:23 و شب را دوست می‌دارم
از آن رو که آدم هایش بی نقابند...
دیگر خبری از لبخندهای مصلحتی و آدمک های قوی و قهرمان های بی عیب و نقصِ روز نیست!
شب که طلوع می‌کند
بشر
- این اندکِ فراوان رنج کشیده -
فارغ از غرورِ همیشه اش برای آنچه که هست و نیست،
در فراسوی کوششی بیهوده برای حفظ استقامتِ شکننده اش در برابر رنج های ناتمام،
آزاد است که خودش باشد؛
سراسر بغض،
خسته،
مملو از امیدهای به یاس نشسته،
دلتنگ،
دلتنگ،
و دلتنگ...

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
196 views20:56
باز کردن / نظر دهید
2021-08-03 20:36:10 رفته ولی جا مانده در قـابی که گم شده
می‌بینمش شب در دل خوابی که گم شده

تـکـرار مـی شـود درونم یـک مـسافر و...
قرآن و اشک و کاسه ی آبی که گم شده

جـا مانده ام بـا او کنار خاطراتِ خوب...
 در کودکی، در خنده و تـابی که گم شده

در من مرور می‌شود هر لحظه خنده هاش
باران و عشق و عطر کمیابی که گم شـده

بی‌زارم از این دوستی‌های به ظاهر پاک...
می خواهم آن رفیق نابابی که گـم شـده

پیدا نکرده ام درون هیچ کس هنوز...
آن عشق پاک و لحظه ی نابی که گم شده

رفته ولـی جامانده در من سالهای سال...
رفته ولـی جامانده در قابی که گم شده

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
576 views17:36
باز کردن / نظر دهید
2021-08-02 19:52:46 ما به سن جوان بودیم،
اما به دل جوان نبودیم...
ما جوانی نکردیم،
ما بی دغدغه نبودیم...
ما حتی یک روزِ بی غم نداشتیم...
ما جوان بودیم،
اما فرصتِ جوان بودن نداشتیم...
ما درد نان داشتیم،
غصه فردا کشیدیم،
ما غم دیروز همراهمان بود...
ما جوان بودیم،
اما شبیه جوان ها نبودیم...
ما نه گذشته داشتیم،
و نه آینده...
ما در ظاهر جوان بودیم و در باطن...
پیرِ فکر و خیال هزاران ساله بودیم!
ما تنها به اسم جوان بودیم...
ما اگرچه رویای رهایی داشتیم،
قید و بند حقیقتمان بود!
ما جوان بودیم اما...
هیچ چیز برای از دست دادن نداشتیم،
حتی...
ذره ای امید!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
1.3K views16:52
باز کردن / نظر دهید
2021-08-02 19:52:27
| @TahereAbazariHerisi7
1.2K viewsedited  16:52
باز کردن / نظر دهید
2021-08-01 21:27:19 درست خاطرم نیست!
همین دیشب بود
یا شبِ قبلش
چشم که بستم
آمدی و نشستی پشت پلک‌هام!
بوی خاک باران خورده
پیچید توی کوچه پس کوچه های خیالم...
صبح اما
نه خبری از تو بود،
نه اثری از باران
نه نشانی از روشنی!
نبودی
و امروز هم
مانند دیروز
مانند هر روزِ دیگری
شب بود و
شب است و
شب خواهد ماند...
تا همیشه
تا بی نهایت!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
537 views18:27
باز کردن / نظر دهید
2021-08-01 08:12:13
ناگهانی باش...
غافلگیرم کن،
درست مثل باران بهاری
که هواشناسی هم پیش بینیش نکرده باشد،
مثل یک مهمان ناخوانده
که هیچ کس انتظار آمدنش را ندارد،
سرزده از راه برس!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
999 views05:12
باز کردن / نظر دهید
2021-08-01 00:09:27 شبی بارانی و غمگین،
شبی از هر شبم شب تر...

مرا می‌کُشت دلتنگی،
ولی او را نمی دانم!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
220 views21:09
باز کردن / نظر دهید
2021-07-31 11:50:55
و تظاهر کردن را چنان خوب آموخته ام،
که گاهی خودم هم باورم می شود
پشت این لبخندهای دروغین...
یک‌ حال خوبِ واقعی پنهان شده است!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
865 views08:50
باز کردن / نظر دهید
2021-07-30 22:29:08 اولین بارش بود که می‌اومد توی اتاق عمل؛ کم سن و سال بود، ترسیده بود، وحشت کرده بود...
داشتم ازش شرح حال می‌گرفتم، سرم توی پرونده بود که چنگ زد به بازوم و با چشمای خیس گفت:
" حواست بهم هست؟ "
نگفت چنین کن و چنان نکن برام! نگفت تو رو خدا همچین و همچون نیار سرم! فقط یه جمله به منِ غریبه گفت:
" حواست بهم هست؟ "
و این حواست بهم هست؟ یعنی همه چی...
یعنی نکنه حواست نباشه و از دست برم! یعنی نکنه حواست جای دیگه باشه و تموم بشم! یعنی نکنه حواست پرتِ چیزی شه و به خودت که بیای کار از کارِ من گذشته باشه، که دیگه منی نباشه...
با خودم فکر کردم چه خوبه آدم خیالش جمع باشه که کسی هست که حواسش باشه بهش، که حواسش پرت نشه ازش، که حواسش نره پیِ جایِ دیگه و کسِ دیگه...
فکر کردم به اینکه همه ی ما،
باید هرازگاهی
دست اونایی رو که دوستشون داریم و دوستمون دارن رو بگیریم و توی چشماشون نگاه کنیم و بپرسیم:
"حواست بهم هست؟! "

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
1.2K views19:29
باز کردن / نظر دهید
2021-07-30 08:47:38
نیستی
و دلتنگی
خیابانی‌ست بی انتها...
که از هیچ سمتی
قرار نیست به تو ختم بشود!

#طاهره_اباذری_هریس

| @TahereAbazariHerisi7
1.5K views05:47
باز کردن / نظر دهید