Get Mystery Box with random crypto!

شریعتی و جامعۀ بی طبقۀ توحیدی (انقلابی) (نقدی بر دیدگاه علی | در جستجوی حقیقت

شریعتی و جامعۀ بی طبقۀ توحیدی (انقلابی)
(نقدی بر دیدگاه علی شریعتی)

محمدباقر تاج الدین

مقالۀ حاضر متن سخنرانی ای است که به مناسبت برگزاری سمینار بازخوانی اندیشۀ شریعتی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد نمودم و اکنون به مناسبت سال روز درگذشت این اندیشمند بخشی از آن بازنشر می شود.

علی شریعتی در کتاب جهت گیری طبقاتی در اسلام به طور مستقیم و غیر مستقیم به دنبال پی ریزی پایه های جامعه بی طبقه انقلابی(توحیدی) بود و این که تا کجا چنین توفیقی را به دست آورده است البته محل تأمل و واکاوی دقیق تر است. از نظر ایشان در اسلام چیزی به نام های طبقات فئودال، بورژوا و سرمایه داری و خلاصه طبقات بالا و متوسط و پایین آن چنان که امروزه مطرح شده است و یا در مکاتب دیگر درباره آن صحبت می شود، وجود ندارد. از نظر شریعتی اسلام فقط در "مرحله انقلابی" می تواند پویایی داشته باشد و حرکت کند و اگر بدل به "فرهنگ و قدرت" شود دیگر از حرکت و پویایی باز می ایستد و آن وقت است که به جامعه طبقاتی همانند سایر جوامع تبدیل می شود و دچار انواع انحرافات و فسادها می شود. فقط در حالت انقلابی است که به صورت بی طبقه توحیدی باقی می ماند و توان ایجاد برابری و مساوات را خواهد داشت. شریعتی همه جا از "زهد انقلابی" سخن می گو.ید که موجب حرکت و پویایی است و بدون آن جامعه به طبقات نابرابر و تبعیض گونه تبدیل می شود. او می گوید: «نسل جوان یقه ما را گرفته است و می گوید توحید و شهادت و امامت و خلقت و معاد و جهان آخرت را می پذیرم و همه این ها هم درست است....اما اکنون سئوال اساسی این است که شما اگر فردا رهبری یک جامعه را به دست گرفتید تا یک جامعه بی طبقه انقلابی(توحیدی) بر اساس این جهان بینی و این ایدئولوژی بیافرینید، با این سرمایه ها چه می کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می کنید؟ برای طبقه کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از مارکسیسم دارید؟ آیا سرمایه داران رباخوار، متقلب، وابسته به استعمار، فاسد، بهایی مال مردم خور را به دست عدالت انقلابی می سپارید اما سرمایه دارانی که ربا نمی خورند، تقلب نمی کنند، ملی اند، صالح اند، مسلمان نمازخوان و وجوهات بده اند و مال کسی را نه تنها نخورده اند که خیرات و مبرات و حسنات هم کرده اند نگاه می دارید و تشویق و تأیید و حمایت می کنید؟ طبقه کارگر را –به عنوان طبقه ای که نیروی کارش را به سرمایه دار می فروشدتا زنده بماند- حفظ می کنید و تنها می کوشید که هر چه بیشتر از خدمات رفاهی و بهداشتی و مزد بیشتر برخوردار شوند یا آن ها را از زندان طبقاتی خود رها می کنید؟»(شریعتی، 1380: 110).

در نقد دیدگاه شریعتی در این زمینه باید گفت که اولاً ایشان چنان جامعه و پیچیدگی های آن را ساده سازی می کند که گویی جوامع همواره در همان حالت ابتدایی و بدوی خویش روزگار می گذرانند. دوماً ایشان از تحولات و پیچیدگی های جامعه مدرن که صدها و بلکه هزاران بار پیچیده تر از جامعه سنتی است سهوا یا عمدا غفلت ورزیده اند به گونه ای که بسیاری از فرایندهای زندگی و بود و باش مردمان در جامعه سنتی را قابل پیاده سازی در جامعه مدرن می داند. سوما، این که شریعتی دست به ساده سازی ها و تقلیل گرایی های آشکارا خطا آمیز درباره جامعه مدرن می زند و با قاطعیت می گوید که بسیاری از مفاهیم و پدیده های فرهنگی و اجتماعی واقتصادی جهان مدرن که جدیدا مطرح شده اند به ویژه توسط روشنفکران در قالب های جدید مطرح می شود همان است که در جامعه سنتی بود و باید از همان ها استفاده کنیم و این دیگر خیلی عجیب است.