#تجربیات_خامی جلسه ی دوم مصادف شد با تعطیلی ساعتی ادارات و علی | تجربیات و خاطرات قضایی
#تجربیات_خامی جلسه ی دوم مصادف شد با تعطیلی ساعتی ادارات و علیرغم حضور ما؛ وقت تجدید شد .
جلسه بعدی برای یک ماه بعد تعیین شد. جلسه ی بعدی هم با نیم ساعت تاخیر شد و داستان اصرار من به دفاع شفاهی تکرار شد و قاضی محترم همچنان با صحبت از شلوغی محاکم و اینکه وقت نداریم و ... اجازه ی صحبت نداد .
محترمانه به قاضی محترم یادآوری کردم همین وقتی را که شما در حال بیان دلایل عدم استماع اظهارات وکلای طرفین صرف کردید را اگر به من می‌دادید من حرفم تمام شده بود .
گفت برای چی سعی میکنی تشنج ایجاد کنی؟ گفتم من دارم سعی میکنم روند رسیدگی که به بیراهه می رود را در مسیر درستی قرار دهم .
نگاه متعجبانه ی قاضی محترم؛ من را متعجب تر کرد که چرا باید بجای اینکه قاضی محترم استدلال طرفین را بشنود و تمام سعیش را برای رسیدگی درست و قانونی صرف کند؛ سعی در حاضر جوابی کردن با وکلای طرفین دارد .
اظهارات مکتوبم را با این جمله شروع کردم که علیرغم اصرار به رییس محترم شعبه؛ برای شنیدم اظهاراتم؛ متاسفانه اجازه ی صحبت کردن داده نشد.
در انتهای جلسه رییس شعبه از من خواست که بنویسم به علت تداخل وقت رسیدگی با وقت بعدی تقاضای تجدید جلسه را بکنم . نوشتم به علت اینکه اجاره ی دفاع به من داده نشد؛ دفاعیاتم در خصوص اظهارات وکیل محترم مقابل را طی لایحه ای تقدیم خواهم نمود .
برآشفت که چرا ننوشتید تداخل وقت شده؛ گفتم نحوه ی دفاع رو خودم تعیین می کنم . از نظر من جلسه تمام شده است و علت تجدید وقت باید توسط رییس محترم شعبه ذیل صورتجلسه نوشته شود و شما نمیتوانید به من بگویید که چه بنویسم.
وکیل مقابل گفت آقای قاضی؛ سوالی از من بپرسید من همین جمله را می نویسم!!!!
این موارد؛ مختصری از ایرادات و اشکالات در روند رسیدگی بود.
متاسفانه قاضی محترم شعبه همچنان اصرار به ادامه ی آن دارد و تذکرات ما به ایشان جز اینکه ایشان را در مسیر غلطی که در پیش گرفته است مصمم تر می کند؛ فایده ای ندارد .
منتظر تصمیم بعدی قاضی محترم شعبه هستیم تا ببینیم نظر رییس محترم چه خواهد بود . https://t.me/tajrobiatghazayi موفق باشید
