دژم"

2021-08-22 03:37:21 ولی من واقعا این بودم ؟! من کسی بودم که از آتیش بترسه ؟! کسی بودم که مثل همه بگم خب هرکس یه ظرفیتی داره و ظرفیت منم تا اینجا بود بعدم برای سوزناک تر شدن ماجرا یه خداحافظی سر هم کنم و همه چیو پاک کنم ؟ یا کسی بودم که بگه دارم خفه میشم یکی بیاد دستمو بگیره ؟!
نه ! اصلا اشتباه نکن . من این نبودم .
انکارش نمیکنم نه ، من خسته بودم ولی جا نزدم . من رفتم اما راه برگشت و گم نکردم . من خاک ریز باورامو توی طوفان زندگی ول نمیکنم به حال خودش . من آتیش و خاموش نمیکنم من توی آتیش غوغا میکنم .اگه برای چیزی که میخوای نجنگی ، تا اخر عمر سرباز فراری محسوب میشی . من فرار کردم اما با کالیبر سه و یه خشاب پر برگشتم .
این بار وسط قلبش رو نشونه گرفتم .
وقتش رسیده که اماده شه
من از راه جهنمی و آتیش ، با کلی زخم روی بدنم برگشتم !! باز کردن / نظر دهید

2021-08-20 02:47:18 وقتی دلتون شدید واسش تنگ شد گوش کنین.
@taninchnell باز کردن / نظر دهید

2021-08-20 02:26:48 نمیدونی چقدر دلم میخواد یه روز بدون این که به کسی بگم برم! باز کردن / نظر دهید

2021-08-20 02:00:09 من دختر ماه ام. پرتو های فضایی در رگ هایم جاریست. هر بار که در سیاهچاله ی زندگی به سوی نابودی میروم، ماه مرا نجات میدهد. مثل امشب. من و ماه حرف های زیادی با یکدیگر داریم. به او گفتم چگونه از پس سختی های دنیای جسمانی بر امدم، گفتم همه ی زمینیان باید بدانند من فراتر از مشکلات زندگی ام هستم، فلسفه اصلی ام در زندگی درخشش تا پایان فروپاشی است. ماه گوش میکرد، از تو هم برایش تعریف کردم که چگونه مثل والی سفید مرا از اقیانوس شیار های مغزم بیرون کشیدی. شهر را از دور می‌نگریم، همه جا خاموش است. ما یک چیز هستیم. من نیمه ی تاریک ماه ام در سه و سی دقیقه نیمه شب. باز کردن / نظر دهید

2021-08-19 15:12:35 دقیقا مثل چاقویی که ساعت ها تیز شده، مثل خونه ایی که بنزین همه جاشو خیس کرده و گاز بازه، مثل یه اسلحه پر از گلوله و انگشتی که روی ماشه نگه داشته شده ، و دقیقا مثل بمب دینامیک ساعتی، خطرناکم. هر لحظه ممکنه صبرم تموم شه و کاری و بکنم که نباید. باز کردن / نظر دهید

2021-08-19 01:06:05 هرجا میری برو ول نکن دستمو! باز کردن / نظر دهید

2021-08-18 22:33:44 وقتی از این دنیا و اتفاقای توش خسته شدی گوش کن.
@taninchnell باز کردن / نظر دهید

2021-08-18 22:28:09 فرقی نمیکنه دختری یا پسر،
بیست و پنج سالته یا هجده سال، تا الان مسیر درست رو رفتی یا نه، آدمای درست رو به زندگیت راه دادی یا نه.تو الان نیاز داری به خودت بیای و بفهمی که نباید منتظر درست شدن اشتباهات گذشتت باشی. نباید منتظر برگشتن آدمایی که رفتن باشی. نباید منتظر یه آدم جدید تو زندگیت باشی. آدما همیشه در رفت و آمدن. اونقدر میرن و میان تا یه روز دیگه حتی از رفتن کسی ناراحت نمیشی؛ تنها کسی که باید بهش وابسته باشی، تنهاش نذاری و دیگه هیچوقت ترکش نکنی خودتی. باز کردن / نظر دهید

2021-08-18 01:06:37 برای شب.
@taninchnell باز کردن / نظر دهید