Get Mystery Box with random crypto!

داستان صد رحمت به قبلی‌ها! آورده‌اند که کفن‌دزدی در بستر مرگ | ترفند مدیریت

داستان صد رحمت به قبلی‌ها!

آورده‌اند که کفن‌دزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسرِ خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت و گفت: ای پدر، امرت چیست؟
پدر گفت: پسرم، من تمام عمر به کفن‌دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود، اکنون که در بستر مرگ‌ هستم و فرشته مرگ را نزدیک حس می‌کنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی می‌کند. از تو می‌خواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند...

پسر گفت: ای پدر چنان کنم که می‌خواهی و از این پس، مرد و زن را به دعایت مشغول سازم...
پدر همان دم، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد، با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می‌دزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو می‌نمود و از آن پس خلایق می‌گفتند: "خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط می‌دزدید وچنین بر مردگان ما روا نمی‌داشت!"

* حکایتی آشنا در نحوه مدیریت سازمانهای ما


با ما همراه باشید در:
کانال ترفند مدیریت
Instagram | Telegram | Linkedin