شادروان حاجی علی دوافروش این مرد چنانکه از نامش پیداست پی | تاریخ مشروطه ایران
شادروان حاجی علی دوافروش
این مرد چنانکه از نامش پیداست پیش از جنبش مشروطه پیشهی دوافروشی داشت. چون در نتیجهی پیشهی خود کمی آگاهی از شیمی پیدا کرده بود برای دربار «محمدعلیمیرزا» آتشبازیهای رنگارنگ که آن زمان تازگی داشت درست میکرد ، و باین وسیله بنزد او آمد و رفت میکرد و در پیش او جایگاهی داشت.
بااینهمه یکی از آزادیخواهان بود و در آن راه با دیگر کوشندگان همراهی مینمود و چون مشروطه داده شد او بهمدستی شادروانان علیمسیو و حاجیرسول صدقیانی و چند تن دیگری دستهی «مجاهدان» تبریز را بنیاد نهادند. مجاهدان تبریز که آنهمه نامی از خود در تاریخ مشروطه گزاردهاند نتیجهی کوششهای غیرتمندانهی این مرد و همدستانش بود.
با این جایگاهی درمیان مشروطهخواهان ، شادروان حاجی علی تا میتوانست خود را کنار میگرفت و جز از پیشهی خود نان نمیخورد.
در سال 1329 که در روزهای آخر آن جنگ با سالداتهای دولت امپراتوری روس برخاست این در آن جنگ دستی نداشت و اینبود پس از چیرگی روسیان که بسیاری از آزادیخواهان از شهر بیرون رفتند او نرفت ، و چون یکی از سرکردگان ادارهی قزاقخانه با وی دوستی داشت بمیانجیگری او از کنسولخانهی روس زینهار برای خود گرفت.
لیکن دو سه روز دیگر چون صمدخان بشهر درآمد او را بگرفت. پس از آنکه دو یا سه شب در زندان سختی نگه داشت بدست روسیان داد و آنان او را با سه تن دیگری که میرزا احمد سهیلی و محمدخان و کریمخان دو برادرزادگان ستارخان بودند در باغشمال بدار آویختند.
این عکس او در سال 1327 برداشته شده که در یکی از جنگها زخمی گردیده بود.