Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ مشروطه ایران

لوگوی کانال تلگرام tarikhe_mashruteye_iran — تاریخ مشروطه ایران ت
لوگوی کانال تلگرام tarikhe_mashruteye_iran — تاریخ مشروطه ایران
آدرس کانال: @tarikhe_mashruteye_iran
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 1.71K
توضیحات از کانال

www.kasravi-ahmad.blogspot.com

پاکدینی
@Pakdini
کتابخانه پاکدینی
@Kasravi_Ahmad
اینستاگرام
instagram.com/tarikhe.mashrute
کتاب سودمند
@KetabSudmand
پیام بما
@PakdiniHambastegibot
farhixt@gmail.com
آغاز کانال
t.me/tarikhe_mashruteye_iran/1

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-09-01 12:14:30شادروان علی‌مسیو

این نیکمرد پیش از زمان مشروطه در تبریز در بازار بداد و ستد می‌پرداخت ولی خود از پیشگامان آزادیخواهان و از کوشندگان بود. و چون مشروطه داده شد یکی از پیشروان آن گردید. چنانکه نوشته‌ایم او بهمدستی حاجی ‌علی دوافروش و حاجی‌ رسول صدقیانی و دیگران دسته‌ی مجاهدان تبریز را بنیاد نهادند و آن را با یک ترتیب بسیار نیک و خردمندانه راه بردند. آن کوششهای جانبازانه‌ی تبریزیان در راه مشروطه و آن رفتار بسیار دوراندیشانه و بخردانه‌ی ایشان در سالهای نخست مشروطه‌خواهی جز نتیجه‌ی راهنمایی و پیشوایی این نیکمرد و چند تن دیگر نبود.

شادروان علی‌مسیو گذشته از فهم و دوراندیشی ، دلیری نیز داشت و اینبود در روزهای سخت پیشگام می‌گردید. پس از بمباران مجلس و شکست تبریز که از همه جا دستگاه مشروطه [بر]چیده شده تنها ستارخان با چند تن در امیرخیز می‌ایستاد یکی از کسانی که بنزد او رفته و همراهی می‌نمود این علی‌مسیو بود.

این مرد چند بار خانه‌اش را تاراج کردند ، و در پیشامد محرم 1330 که خودش تا آن هنگام درگذشته بود دو پسرش را که یکی حسن هفده و هجده ساله و دیگری قدیر چهارده و پانزده ساله بود روز عاشورا همراه ثقة‌الاسلام و دیگران بدار زدند.

یک پسر دیگرش حاجی‌خان که از سران مجاهدان و خود جوان دلیر و جنگ‌آزموده بود پس از سالها رنج و گرفتاری در پیشامدی که درست داستانش را نمی‌دانیم در همدان کشته گردید.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 24 : شنبه 2 اسفندماه 1320
49 viewsedited  09:14
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 08:18:17 شادروان سعید سلماسی

این جوان یکی از بازرگان‌زادگان توانگر آذربایجان بود که درمیان تبریز و استانبول بازرگانی داشت ، و چون جنبش مشروطه برخاست یکی از هواداران پرشور آن گردید ، و چون پس از بمباران مجلس جنگ میانه‌ی تبریز و سپاهیان محمدعلی‌میرزا درگرفت و کم‌کم تبریزیان فیروز گردیدند و کار بجایی رسید که گذشته از تبریز در خوی نیز کانون آزادیخواهی بنیاد یافت ، باین‌معنی که مجاهدان رفته و آن شهر را گرفتند و حیدر عمواُغلی و دیگران در آنجا دسته‌هایی پدید آورده با کردان که محمدعلی‌میرزا بر سر ایشان فرستاده بود بجنگهای سختی پرداختند ، این جوان در آن هنگام به یک کار شگفتی برخاست.

چگونگی آنکه چون بشورش ایران بسیاری از آزادیخواهان جهان یاری نمودند ، چنانکه در آن هنگام سختی تبریز از یکسو کمیته‌ی «اجتماعیون عامیون» ایرانیان قفقاز ، و از یکسو کمیته‌ی «سوسیال دمکرات» توده‌ی روس ، و از یکسو کمیته‌ی «داشناکسیون» ارمنیان مردانه کمک فرستادند ، جمعیت «اتحاد و ترقی» عثمانی نیز که هنوز در کشور خودشان مشروطه نگرفته بودند ، دلسوزیهایی نشان می‌داد ، و در این هنگام شادروان سعید یک دسته از ایشان را بفرماندهی خلیل‌بیک (عموی انورپاشا که سپس خلیل‌پاشا گردید) با خود همراه گردانیده به یاری مجاهدان خوی آمد ، و اینان در جنگهای خونینی که با کردان می‌رفت شرکت می‌نمودند. خود سعید نیز تفنگ‌بدوش در سنگرها می‌جنگید و با یک شور شگفتی که مایه‌ی تحسین همگی بود کوششها می‌کرد و جای افسوس و دریغ است که جوان ناکام در یکی از این جنگها با یک گلوله از پا افتاد.

پیکره‌ی شادروان سلماسی را از اینجا ببینید.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 21 : چهارشنبه 29 بهمن‌ماه 1320
177 viewsedited  05:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 08:18:15
168 viewsedited  05:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 07:30:33سپهدار تنکابنی (سپهسالار)

این مرد در تاریخ مشروطه داستان شگفتی پیدا کرده. زیرا نخست با لقب نصرالسلطنه یکی از یاوران و همدستان عین‌الدوله و در پیشامد محاصره‌ی علما در مسجد آدینه که بخونریزیها انجامید ، سپاهیان این مرد بودند که گرد مسجد را می‌گرفتند. از اینرو آزادیخواهان او را دشمن می‌داشتند. سپس چون داستان بمباران مجلس رخ داد و تبریز ایستادگی نمود و محمدعلی‌میرزا دسته دسته سپاه بآنجا می‌فرستاد همین سپهدار یکی از سرکردگان آن لشگرکشی بود که روانه‌ی آذربایجان گردید و در جنگ با تبریز همدستی با عین‌الدوله نمود.

ولی چون کار دولتیان در پیرامون تبریز پیش نرفت و سپهدار از آنجا بازگشت میانه‌ی او با محمدعلی‌میرزا رنجیدگی پدید آمد و اینبود خود را به تنکابن کشیده در آنجا نشست ، و بود تا چون گیلان بشورید کسانی رفته و او را به رشت آوردند و رشته‌ی شورش گیلان را بدست او دادند. اینبود در لشگرکشی به قزوین و تهران یکی از سران او را می‌شماردند و با شادروان سردار اسعد در یک ردیف می‌گرفتند ، و چون تهران گشاده گردید و محمدعلی‌میرزا از میان برخاست رشته‌ی کارهای کشور بیش از همه بدست این دو تن افتاد که هر دو وزیر گردیدند. سپهدار سپس لقب «سپهسالار» یافت و چند بار سروزیر گردید.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 20 : سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه 1320
74 views04:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 07:31:08
شادروان میرزا کوچکخان

شادروان میرزا کوچک‌خان پس از داستان جنگل شناخته گردیده ولی پیش از آن نیز یکی از پیشگامان مشروطه‌خواهان بود. در سال 1327 که در گیلان شورش آغاز یافت او یکی از سرجنبانان بود ، و باآنکه عنوان ملایی داشت و عمامه بسر می‌گزاشت ، تفنگ بدوش انداخته یکی از سردستگان مجاهدان گردید. در جنگهایی که در منجیل و در پیرامون قزوین و سپس در پیرامون تهران با سپاه محمدعلی‌میرزا رخ داد او با دسته‌ی خود شرکت داشت. همچنین در سال 1329 که در نتیجه‌ی بازگشت محمدعلی‌میرزا به ایران جنگهایی در مازندران رخ داد میرزا کوچکخان با دسته‌ی خود پا درمیان داشت.

سپس در زمان جنگ جهانگیز میرزا کوچکخان دسته‌ی جنگلیان را بنیاد گزاشت که چون داستان دیگری دارد در اینجا بآن وارد نباید شد.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 19 : دوشنبه 27 بهمن‌ماه 1320
334 views04:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 07:31:03یادداشت گردآورنده :

مقصود نویسنده از آن گرجی که از سوی حزب سوسیال دمکرات روسیه به ایران آمده و در شورش گیلان و کشتن آقا بالاخان سردار افخم حکمران گیلان شرکت جسته و سپس در حکومت شوروی والاترین جایگاه را یافته ؛ استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است.

جوزف جوگاشویلی (استالین) در سال 1878 میلادی در شهر گوری زاده شد. چند سالی در مدارس کلیسا در شهر زادگاه خود و سپس در تفلیس درس خواند. چنانکه در زندگینامه‌ی وی نوشته شده ، در هنگام درس خواندن در مدرسه‌ی کلیسا با خواندن کتاب «منشاء انواع» داروین ، باور خود را بمسیحیگری و خدا از دست داد و سپس بمارکسیسم گرایید و بحزب «سوسیال دمکرات کارگران روسیه» پیوست.

پس از شورش روسیه و کناره‌گیری تزار نکولا در سال 1917 ، پس از چند ماه بلشویکها و یاران لنین حکومت را در روسیه بدست گرفتند. لنین رئیس شورای کمیساریای خلق (نامی که بلشویکها برای نخستوزیر یا رئیس دولت برگزیده بودند) گردید و استالین بعنوان کمیسر خلق در امور ملیتها برگزیده شد. استالین در جنگهای داخلی که پس از انقلاب در روسیه رخ داد نیز شرکت داشت و پس از چندی درپی بیماری و از کار افتادگی لنین ، دبیرکلی حزب را ازآن خود ساخته و درپی مرگ لنین ، پس از چند سال به نیرومندترین مرد سیاسی و فرمانروای کشور تبدیل گردید.

آنچنانکه احمد کسروی در روزنامه‌ی پرچم اشاره نموده ، استالین جوان هنگام شورش مشروطه از باکو به رشت آمده و در شورش گیلان و کشتن حکمران آنجا دست داشته. در یکی از کتابهای زندگینامه‌ی استالین که بفارسی نیز ترجمه و چاپ شده ، باین موضوع اشاره شده. سایمون سیبیگ مانتیفوری در کتاب «استالین جوان ، از تولد تا انقلاب اکتبر» که بیژن اشتری آن را ترجمه نموده ؛ چنین می‌نویسد : «استالین از طریق روابط و تماسهای خود با مسلمانان ، به انقلاب مشروطه‌ی ایران نیز یاریهای تسلیحاتی قابل توجهی رساند. او تعدادی مبارز و مقادیری سلاح را زیر نظر سرگو اورژونیکیدزه به ایران فرستاد تا به براندازی حاکم مستبد ایران ، محمدعلی‌شاه ، کمک کند. بلشویکهای استالین سعی در ترور شاه ایران کردند. (1) استالین حتا از مرز ایران عبور کرد و خود را بشهر رشت رساند تا در آنجا شخصاً پارتیزانهایش را سازماندهی کند. باین ترتیب حضور استالین در «کنفرانس تهران» (2) در سال 1943 اولین حضور وی در ایران نبود.» (3) بدینسان استالین جوان با یاری بشورش آزادیخواهی و مشروطه ، یادگار نیکی از خود در تاریخ ایران برجا گزارده ولی حمله‌ی استالینِ دیکتاتورِ پیر ، بخاک ایران در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم نام وی را در تاریخ ایران با ننگ و نفرین توأم گردانیده.

یکی از درسهای گرانبهای احمد کسروی ، این راهنمای بزرگ آزادگان ، اینست که پایه‌ی داوری ما پیرامون رویدادها و کسان ، همواره باید سود و زیان آنها برای ایران باشد. بر پایه‌ی این «قاعده» بوده که وی از لنین به نیکی یاد کرده و وی را «دادگر» ستوده ، زیرا لنین از روی باورهای انترناسیونالیستی و سوسیالیستی خود ، دشمن سرسخت سیاستهای امپریالیستی روسیه‌ی تزاری و هوادار آزادی ملتهای دیگر بوده و در زمان او ارتش روسیه خاک ایران را تخلیه کرد و از دیگر امتیازهای روسیه در ایران نیز چشم پوشید. از سوی دیگر ، با اینکه در زمان نگارش گفتار روزنامه‌ی پرچم ، ایران در اشغال ارتش سرخ بوده و روزنامه‌های هوادار شوروی در ایران در حال چاپلوسی و ستایش از استالین و مردان سیاسی شوروی بوده‌اند ولی کسروی ، این پاکمرد آزاده ، با اینکه از شرکت استالین در شورش مشروطه‌ی ایران یاد می‌کند ولی نه تنها سخن وی هیچ لحن ستایش‌آمیزی ندارد بلکه از بردن نام او نیز پرهیز می‌نماید. بگمان ما انگیزه‌ی این کار کسروی ، بیزاری وی از متجاوز بخاک میهن و دشمنی وی با چاپلوسی و بیگانه‌پرستی بوده.

پابرگیها :
1ـ اشاره‌ی وی بداستان بمب‌اندازی حیدر عمواُوغلی به کالسکه‌ی محمدعلی‌شاه است.
2ـ کنفرانسی که در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم با شرکت روزولت رئیس جمهور آمریکا ، چرچیل نخست وزیر انگلیس و استالین رهبر شوروی در تهران برگزار شد.
3ـ سایمون سیبیگ مانتیفوری ، استالین جوان (از تولد تا انقلاب اکتبر) ، ترجمه‌ی بیژن اشتری ، نشر ثالث ، سس 283-282
382 viewsedited  04:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 07:30:25شادروان سردار محیی

چون محمدعلی‌میرزا مجلس را بتوپ بست و لشگرها بر سر تبریز فرستاد و روز بروز کار آن شهر سختتر گردید کسانی از آزادیخواهان خواستند که بکوشند و یکی از شهرهای دیگر ایران را بشورش برانگیزند که محمدعلی‌میرزا نتواند همه‌ی زور خود را متوجه تبریز گرداند و پس از اندیشه و شور گیلان را برای این کار بهتر یافتند زیرا گیلان از آغاز جنبش مشروطه یکی از شهرهای پرشور بود و شایستگی از خود نشان می‌داد. از آنسوی در سایه‌ی نزدیکیش به باکو بآسانی می‌شد با آنجا رابطه پیدا کرد.

اینبود چند تن از آزادیخواهان تبریز روانه‌ی باکو گردیدند و در آنجا بکمک کمیته‌ی «اجتماعیون عامیون» ایرانیان و کمیته‌ی «سوسیال دمکرات» روسی که هر دو کمیته بشورش ایرانیان علاقه‌مندی نشان می‌دادند بکار پرداختند.

این تصادف کرد با آن که در گیلان معزالسلطان (سردار محیی) و برادرانش و دیگران در اندیشه‌ی کوششهایی بودند و برای این کار معزالسلطان روانه‌ی باکو گردید که از آنجا استمداد کند و افزار جنگ تهیه نماید. اینبود دو دسته دست بهم دادند و در رشت یک کمیته‌ای بنام «کمیته‌ی ستار» برپا کردند که یکی از اعضای آن مسیو یِفرِم بود. از آنسوی از باکو یک دسته از مجاهدان ایرانی و گرجی و قفقازی بنهانی به رشت آمدند و در خانه‌ی معزالسلطان و دیگر جاها بودند تا یک روزی فرصت جستند و بشورش برخاستند و سه تن از آنان بر سر آقابالاخان سردار افخم حکمران گیلان رفته او را بکشتند و بدینسان شورش گیلان آغاز گردید.

چنانکه گفته می‌شود یکی از گرجیانی که در آن پیشامد از قفقاز آمده و در کشتن آقا بالاخان و دیگر کارها شرکت جسته کسیست که امروز در حکومت شوروی والاترین جایگاه را دارد.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 18 : یک‌شنبه 26 بهمن‌ماه 1320

کانال : فردا یادداشتی درباره‌ی این گفتار پراکنده خواهد گردید.
441 views04:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 07:31:06شادروان سردار اسعد بختیاری

این مرد غیرتمند یکی از سران ایل بختیاری و خود از آگاهان و دانشمندان بود. در سال 1326 که محمدعلی‌میرزا مجلس را به توپ بست و لشگرها بر سر تبریز فرستاد این مرد در پاریس می‌زیست. و چون پیشامدهای ایران را می‌شنید در آنجا آسودن نتوانست و غیرتمندانه بر آن شد که بکوششهایی برخیزد ، و اینبود با نامه‌هایی که از آنجا به برادرش صمصام‌السلطنه و دیگران نوشت شورش بختیاری را پدید آورد و در نتیجه‌ی آن شورش ، اسپهان گشاده گردید. سپس خود سردار اسعد به ایران شتافته رشته را بدست گرفت.

چون در همان زمان در گیلان نیز شورش برخاسته و سپهدار تنکابنی بآنجا درآمده بود ، و از آنسوی تبریز پس از یازده ماه جنگ آخرین روزهای ایستادگی خود را بسر می‌برد. شادروان سردار اسعد از یکسو با سپهدار و دیگر سران شورش گیلان و از یکسو با انجمن تبریز و پیشروان آزادی آنجا ، با تلگراف و نامه به شور پرداخته و بر آن شدند که از اسپهان و رشت آهنگ تهران کرده شود ؛ و اینبود که او از اسپهان به قم و سپهدار از رشت به قزوین آمدند و این دو شهر را که دروازه‌های تهران شمرده می‌شدند بدست گرفتند ، و پس از چندی نیز بر سر تهران آمده و با جنگهای سختی این شهر پایتخت را بگشادند و محمدعلی‌میرزا ناگزیر گردیده از تاج و تخت دست برداشت.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 17 : شنبه 25 بهمن‌ماه 1320
844 views04:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 07:31:22شادروان حاجی‌ شیخ ‌علی‌اصغر لیلاوایی

این نیکمرد یکی از پیشنمازان تبریز بود و پس از جنبش مشروطه یکی از هواداران پافشار آن گردید و یکی از واعظان آزادی بشمار می‌رفت. چنانکه درباره‌ی آقا میرکریم نوشتیم پس از بمباران مجلس که در تبریز هم ده روز جنگ رخ داد و آزادیخواهان شکست خورده و از میان رفتند و سران آزادی هر یکی بجایی گریختند و از آنسو سپاه رحیم‌خان بدرون شهر آمده در باغشمال لشگرگاه ساخت در چنان هنگامی که دستگاه مشروطه در همه جای ایران برچیده شده بود۸ تنها در دو نقطه‌ای از تبریز نام مشروطه شنیده می‌شد و یک پافشاریهایی بکار می‌رفت. یکی در امیرخیز که ستارخان با چند تن می‌ایستاد و خود را نسپرده بود ، دیگری در مسجد صمصام‌خان کهش این حاج ‌شیخ‌ علی‌اصغر با میرکریم گروه اندکی را بر سر خود گرد آورده و در آنجا جوش و خروش از خود نشان می‌دادند. این مردانگی از آن دو تن ارزش بسیاری داشت و راستی از جان گذشتگی بود. در نتیجه‌ی همین کارها بود که پس از چند روزی دوباره تبریز شورید و آن جنگها و ایستادگیهای تاریخی را کرد.

پس از پایان آن جنگها که دسته‌هایی از سپاه دولت امپراتوری روس به تبریز آمد روزی حاج‌ شیخ‌ علی‌اصغر را گرفتند و بدستاویز آنکه اصلش از قره‌باغ بوده به قفقاز بردند که دیگر آگاهی ازو نیامد و چنین دانسته شد که نهانی آن نیکمرد را بکشتند.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 16 : پنجشنبه 23 بهمن‌ماه 1320
550 views04:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-24 09:00:01شادروان حاجی ‌علی دوافروش

این مرد چنانکه از نامش پیداست پیش از جنبش مشروطه پیشه‌ی دوافروشی داشت. چون در نتیجه‌ی پیشه‌ی خود کمی آگاهی از شیمی پیدا کرده بود برای دربار «محمدعلی‌میرزا» آتشبازیهای رنگارنگ که آن زمان تازگی داشت درست می‌کرد ، و باین وسیله بنزد او آمد و رفت می‌کرد و در پیش او جایگاهی داشت.

بااینهمه یکی از آزادیخواهان بود و در آن راه با دیگر کوشندگان همراهی می‌نمود و چون مشروطه داده شد او بهمدستی شادروانان علی‌مسیو و حاجی‌رسول صدقیانی و چند تن دیگری دسته‌ی «مجاهدان» تبریز را بنیاد نهادند. مجاهدان تبریز که آنهمه نامی از خود در تاریخ مشروطه گزارده‌اند نتیجه‌ی کوششهای غیرتمندانه‌ی این مرد و همدستانش بود.

با این جایگاهی درمیان مشروطه‌خواهان ، شادروان حاجی‌ علی تا می‌توانست خود را کنار می‌گرفت و جز از پیشه‌ی خود نان نمی‌خورد.

در سال 1329 که در روزهای آخر آن جنگ با سالداتهای دولت امپراتوری روس برخاست این در آن جنگ دستی نداشت و اینبود پس از چیرگی روسیان که بسیاری از آزادیخواهان از شهر بیرون رفتند او نرفت ، و چون یکی از سرکردگان اداره‌ی قزاقخانه با وی دوستی داشت بمیانجیگری او از کنسولخانه‌ی روس زینهار برای خود گرفت.

لیکن دو سه روز دیگر چون صمدخان بشهر درآمد او را بگرفت. پس از آنکه دو یا سه شب در زندان سختی نگه داشت بدست روسیان داد و آنان او را با سه تن دیگری که میرزا احمد سهیلی و محمدخان و کریمخان دو برادرزادگان ستارخان بودند در باغشمال بدار آویختند.

این عکس او در سال 1327 برداشته شده که در یکی از جنگها زخمی گردیده بود.

احمد کسروی ، پرچم روزانه ش 15 : چهارشنبه 22 بهمن‌ماه 1320
521 views06:00
باز کردن / نظر دهید