Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ مشروطه ایران

لوگوی کانال تلگرام tarikhe_mashruteye_iran — تاریخ مشروطه ایران ت
لوگوی کانال تلگرام tarikhe_mashruteye_iran — تاریخ مشروطه ایران
آدرس کانال: @tarikhe_mashruteye_iran
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 1.71K
توضیحات از کانال

www.kasravi-ahmad.blogspot.com

پاکدینی
@Pakdini
کتابخانه پاکدینی
@Kasravi_Ahmad
اینستاگرام
instagram.com/tarikhe.mashrute
کتاب سودمند
@KetabSudmand
پیام بما
@PakdiniHambastegibot
farhixt@gmail.com
آغاز کانال
t.me/tarikhe_mashruteye_iran/1

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2020-11-29 09:30:06
حاجی‌شیخ فضل‌الله نوری
319 views06:30
باز کردن / نظر دهید
2020-11-29 09:30:06 مشروطه (بخش دوم کتاب «تاریخ و پندهایش»)

8ـ2) علما و مشروطه ـ تکه‌ی سه


هم این کس می‌نگارد : علما که مشروطه را برانگیختند سپس چون دیدند کار باروپاییگری می‌کشد از این جهت بجلوگیری از آن برخاستند.

این سخن تا اندازه‌ای راست است. ولی باید دانست که راه جلوگیری از اروپاییگری دشمنی با مشروطه نبود. زیرا دشمنی با مشروطه پیش نمی‌رفت و آن ایستادگی و مغلوبی ، هرچه بیشتر راه اروپاییگری باز می‌کرد بدانسان که باز کرد. (1)
روزنامه‌های آن زمان در دست ماست و آشکار می‌بینیم که کسانی تشنه‌ی اروپاییگری بوده و بگفته‌ی تبریزیان برای این کار لگام می‌جویدند ولی هرگز یارای گفتار یا کردار آشکاری نداشتند تا هنگامی که آقاشیخ فضل‌الله و دیگران با مشروطه بدشمنی برمی‌خیزند و از همین هنگام است که هواداران اروپا بهانه پیدا کرده بدستاویز حمایت از مشروطه هر روز بدگویی دیگری از علما کرده و هر زمان بدآموزی دیگری را از اروپاییان پراکنده می‌سازند و بدینسان کم‌کم رشته از دست رفته بیکبار راه بروی اروپاییان باز می‌شود.

امروز هم راه جلوگیری از اروپاییگری یا از بیدینی اروپاییان آن نیست که ما خود را کنار کشیده بیکبار دشمنی با هر چیز نوین بنماییم. بلکه ناگزیریم که بتوده درآمده دست بهم داده آنچه را که نیک و بی‌زیان است پذیرفته و آنچه را که زشت و زیان‌آور است نپذیریم. وگرنه از سختگیری جز پاره شدن رشته نتیجه‌ی دیگری در دست نخواهد بود.


پابرگی (از ویراینده) :
1ـ این داوری پاسخ بُرنده‌ایست بهواداران مشروعه و آنهایی که امروز بنام دلبستگی به «ولایت فقیه» گزارشهای شگفتی از تاریخ می‌دارند. در یکی از کتابهای دبیرستان (تاریخ ایران و جهان 2) نویسنده چشمش را بر ننگینکاریها و آدمکشیهای دشمنان مشروطه یا همان مشروعه‌خواهانِ پافشار بسته و کوشیده چنین وانماید که شور مشروطه‌خواهی از آموزاکهای (تعلیمات) اسلام بوده. در سات (صفحه‌ی) 174 می‌نویسد : «بذل جان و مال و مجاهدت در راه آزادی و مشروطه انگیزه‌های دینی داشت». نتیجه اینست که کسی را درد میهن نمی‌بود! دانسته نیست اندیشه‌ی نویسنده درباره‌ی باسکرویل ، مجاهدان گرجی ، ارمنی و اندامان حزب اجتماعیون عامیون چه می‌باشد؟. بجای آنکه ماهیت جنبش مشروطه را که نبرد میان آزادی و بردگی بود بازنماید تا انگیزه‌ی آزادیخواهان ایرانیِ گریزان از دین و یا نامسلمانِ بیگانه از هواداری بآن روشن گردد بچنین گزارش یکسویانه‌ای می‌پردازد. همچنین چند سات جلوتر بر شیخ‌فضل‌الله نوری اندوه‌سرایی می‌کند که چرا محمدعلی‌میرزا را (بی‌آنکه پناهیدنش بسفارت روس را بنویسد) «بدون محاکمه آزاد گزاشتند تا بروسیه برود» ولی شیخ را بدار کشیدند.
شیخ فضل‌الله همان پرچمدار مشروعه‌خواهی و دشمنی با مشروطه‌خواهان است که در راه رسیدن بخواستهای خود با محمدعلی‌میرزا همدست گردید و خونهای بسیاری که او ریخت این همبازش بود. این نویسنده درباره‌ی سیاهکاریهای شیخ بخاموشی گراییده و تنها چون او مشروطه را مشروعه می‌خواسته بکشته شدنش دلسوزی می‌نماید. از اینگونه کسان که راستی را هوادار مشروعه‌اند ولی از ترس بدنامی ، دشمنی خود را با مشروطه آشکار نمی‌کنند باید پرسید : اگر سرچشمه‌ی همه‌ی نیکیها اسلام و شریعت بوده و با آنها هر کاری پیش میرفت دیگر چه نیازی بآنهمه جانبازی و گرفتن مشروطه و قانونها از اروپا بود؟!.
1.2K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2020-11-28 09:30:03 مشروطه (بخش دوم کتاب «تاریخ و پندهایش»)

8ـ2) علما و مشروطه ـ تکه‌ی دو


یکی از چیزهایی که ما را بچاپ تاریخ هجده‌ساله‌ی آذربایجان واداشت اینکه دیدیم در ایران مشروطه را علما بنیاد نهادند و کسانی از آنان نیکیهایی را بر ایران انجام دادند که همیشه باید در تاریخ یاد کرده شود. از آنسوی چون دسته‌ای از ایشان مقهور سیاست دولت گردیده بدشمنی مشروطه برخاستند و درمیانه خونهای ناحقی ریخته گردید و این کار آنان باعث شد که علما از کشاکش مشروطه بدنام درآمدند و این بدنامی آنان زیان بس سترگی را باسلام رسانیده بهانه‌ی دیگری بدست هواداران اروپاییگری داد. بعبارت دیگر کشاکش و دشمنی یک رشته حقایق را از میان برده این نتیجه را داد که مردم علما را دشمن مشروطه بلکه دشمن هر گونه پیشرفت در کشور ایران بشناسند.

ما می‌خواستیم حقایق را در این باره تا آن اندازه که در دسترس می‌باشد منتشر سازیم و تا بتوانیم از بدنامی علما بکاهیم تا در آینده کسانی که تاریخ مشروطه را خواهند نوشت فریب نگارشهای پاره‌ای روزنامه‌های تندرو را نخورند و از حقیقت بیگانه نیفتند.

ما با این نیت ، باز می‌بینیم کسانی گله از ما دارند. اینان آن نمی‌دانند که محاکمه‌ی مشروطه و استبداد بپایان رسیده و استبداد محکوم و روسیاه درآمده و امروز ما جز این نمی‌توانیم که حقایق را نگاشته کسانی که در جانب استبداد بودند اگر عذری داشتند آن عذر را بازنموده از اندازه‌ی بدنامیشان بکاهیم و اگر نه او را بحال خودش واگزاریم.

اگر اینان چشم دارند که ما از علمای هوادار استبداد ستایش کنیم و بر آنان نسبت بدرفتاری یا فریب خوردن هم ندهیم باید دانست که چنین ستایشی پیش نخواهد رفت و بیش از آن نتیجه نخواهد داد که کسانی بپاسخ برخاسته دوباره یک رشته نکوهشها و بدگوییها بمیان آورده شود.

خود علمایی که در شاه‌عبدالعظیم تحصن جسته و پنج ماه بیشتر بر ضد مشروطه کوششها می‌نمودند پس از بیرون آمدن از آنجا شرحی در ستایش مشروطه نوشته و امضا کرده‌اند که نسخه‌ی چاپ شده‌ی آن در دست ماست و در جای خود آن را یاد خواهیم کرد. بلکه کسانی از ایشان توبه‌نامه بمجلس فرستاده‌اند. با اینحال چگونه ما بگوییم حق بجانب ایشان بوده و از نسبت بدرفتاری یا فریب خوردن هم خودداری نماییم؟!

کسانی اگر از این اندازه حقگویی ما دلتنگی دارند ما آنان را حواله بروزنامه‌های تندرو تهران و ملانصرالدین بادکوبه داده دنباله‌ی کار خود را می‌گیریم.

دیگری ایراد می‌کند که چگونه ما «دیه‌داری» را خرده بر علما گرفته‌ایم؟.. می‌گوییم : علما بایستی پیروی از مولای خود نمایند که می‌فرماید : «ألا وَ إنَّ إمَامَکمْ قَدِ اکتَفَی مِنْ دُنْیاهُ بِطِمْرَیهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیهِ ...» معنی آنکه : «مردم پیشوای شما از گیتی بدو کهنه‌پاره خرسند گردیده و از خوراک بدو گِرده نان بسنده می‌کند» می‌فرماید : «فوالله ماکنزت من دنیاکم تبرا ولا ادخرت من غنائمها وفرا و لا اعددت لبالی ثوبی طمرا ..» معنی آنکه : «سوگند بخدا من از گیتی شما زری گنجینه نکردم و از آنچه بدست آوردم مالی نیندوختم و رخت جز یکی برای خود نگاه نداشتم».

توانگری مایه‌ی دشمنی است. از اینجا کسی که به پیشوایی مردم برمی‌خیزد باید از دارایی چشم بپوشد و اگر توانگری از پیش دارد آن را به بیچیزان بخش کند تا بدینسان جلو رشک و کینه‌ی مردم را بگیرد. از اینجاست که ما می‌گوییم : پیشوای اسلام چرا دیه‌داری کند؟.. ما انکار نداریم که کسی باغی یا کشتزاری داشته و از رهگذر آن زندگانی کند. ولی دیه‌داری جز از باغ یا کشتزار داشتن است.

آنهمه دشمنیها که با مجتهد و امامجمعه در تبریز کرده شد بخش بیشتر آن از رهگذر کینه‌ای بود که مردم از جهت توانگری آنان داشتند باین دلیل که با دیگران آن دشمنیها را ننمودند.
1.3K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2020-11-27 15:33:35
حاجی‌شیخ مازندرانی
329 views12:33
باز کردن / نظر دهید
2020-11-27 15:33:18
آخوند خراسانی
293 views12:33
باز کردن / نظر دهید
2020-11-27 15:33:09
ناصرالدین‌شاه
266 views12:33
باز کردن / نظر دهید
2020-11-27 15:32:54
میرزا محمدحسن شیرازی
262 views12:32
باز کردن / نظر دهید