Get Mystery Box with random crypto!

‌یادداشت گردآورنده : مقصود نویسنده از آن گرجی که از سوی حز | تاریخ مشروطه ایران

یادداشت گردآورنده :

مقصود نویسنده از آن گرجی که از سوی حزب سوسیال دمکرات روسیه به ایران آمده و در شورش گیلان و کشتن آقا بالاخان سردار افخم حکمران گیلان شرکت جسته و سپس در حکومت شوروی والاترین جایگاه را یافته ؛ استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است.

جوزف جوگاشویلی (استالین) در سال 1878 میلادی در شهر گوری زاده شد. چند سالی در مدارس کلیسا در شهر زادگاه خود و سپس در تفلیس درس خواند. چنانکه در زندگینامه‌ی وی نوشته شده ، در هنگام درس خواندن در مدرسه‌ی کلیسا با خواندن کتاب «منشاء انواع» داروین ، باور خود را بمسیحیگری و خدا از دست داد و سپس بمارکسیسم گرایید و بحزب «سوسیال دمکرات کارگران روسیه» پیوست.

پس از شورش روسیه و کناره‌گیری تزار نکولا در سال 1917 ، پس از چند ماه بلشویکها و یاران لنین حکومت را در روسیه بدست گرفتند. لنین رئیس شورای کمیساریای خلق (نامی که بلشویکها برای نخستوزیر یا رئیس دولت برگزیده بودند) گردید و استالین بعنوان کمیسر خلق در امور ملیتها برگزیده شد. استالین در جنگهای داخلی که پس از انقلاب در روسیه رخ داد نیز شرکت داشت و پس از چندی درپی بیماری و از کار افتادگی لنین ، دبیرکلی حزب را ازآن خود ساخته و درپی مرگ لنین ، پس از چند سال به نیرومندترین مرد سیاسی و فرمانروای کشور تبدیل گردید.

آنچنانکه احمد کسروی در روزنامه‌ی پرچم اشاره نموده ، استالین جوان هنگام شورش مشروطه از باکو به رشت آمده و در شورش گیلان و کشتن حکمران آنجا دست داشته. در یکی از کتابهای زندگینامه‌ی استالین که بفارسی نیز ترجمه و چاپ شده ، باین موضوع اشاره شده. سایمون سیبیگ مانتیفوری در کتاب «استالین جوان ، از تولد تا انقلاب اکتبر» که بیژن اشتری آن را ترجمه نموده ؛ چنین می‌نویسد : «استالین از طریق روابط و تماسهای خود با مسلمانان ، به انقلاب مشروطه‌ی ایران نیز یاریهای تسلیحاتی قابل توجهی رساند. او تعدادی مبارز و مقادیری سلاح را زیر نظر سرگو اورژونیکیدزه به ایران فرستاد تا به براندازی حاکم مستبد ایران ، محمدعلی‌شاه ، کمک کند. بلشویکهای استالین سعی در ترور شاه ایران کردند. (1) استالین حتا از مرز ایران عبور کرد و خود را بشهر رشت رساند تا در آنجا شخصاً پارتیزانهایش را سازماندهی کند. باین ترتیب حضور استالین در «کنفرانس تهران» (2) در سال 1943 اولین حضور وی در ایران نبود.» (3) بدینسان استالین جوان با یاری بشورش آزادیخواهی و مشروطه ، یادگار نیکی از خود در تاریخ ایران برجا گزارده ولی حمله‌ی استالینِ دیکتاتورِ پیر ، بخاک ایران در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم نام وی را در تاریخ ایران با ننگ و نفرین توأم گردانیده.

یکی از درسهای گرانبهای احمد کسروی ، این راهنمای بزرگ آزادگان ، اینست که پایه‌ی داوری ما پیرامون رویدادها و کسان ، همواره باید سود و زیان آنها برای ایران باشد. بر پایه‌ی این «قاعده» بوده که وی از لنین به نیکی یاد کرده و وی را «دادگر» ستوده ، زیرا لنین از روی باورهای انترناسیونالیستی و سوسیالیستی خود ، دشمن سرسخت سیاستهای امپریالیستی روسیه‌ی تزاری و هوادار آزادی ملتهای دیگر بوده و در زمان او ارتش روسیه خاک ایران را تخلیه کرد و از دیگر امتیازهای روسیه در ایران نیز چشم پوشید. از سوی دیگر ، با اینکه در زمان نگارش گفتار روزنامه‌ی پرچم ، ایران در اشغال ارتش سرخ بوده و روزنامه‌های هوادار شوروی در ایران در حال چاپلوسی و ستایش از استالین و مردان سیاسی شوروی بوده‌اند ولی کسروی ، این پاکمرد آزاده ، با اینکه از شرکت استالین در شورش مشروطه‌ی ایران یاد می‌کند ولی نه تنها سخن وی هیچ لحن ستایش‌آمیزی ندارد بلکه از بردن نام او نیز پرهیز می‌نماید. بگمان ما انگیزه‌ی این کار کسروی ، بیزاری وی از متجاوز بخاک میهن و دشمنی وی با چاپلوسی و بیگانه‌پرستی بوده.

پابرگیها :
1ـ اشاره‌ی وی بداستان بمب‌اندازی حیدر عمواُوغلی به کالسکه‌ی محمدعلی‌شاه است.
2ـ کنفرانسی که در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم با شرکت روزولت رئیس جمهور آمریکا ، چرچیل نخست وزیر انگلیس و استالین رهبر شوروی در تهران برگزار شد.
3ـ سایمون سیبیگ مانتیفوری ، استالین جوان (از تولد تا انقلاب اکتبر) ، ترجمه‌ی بیژن اشتری ، نشر ثالث ، سس 283-282