Get Mystery Box with random crypto!

پیش از ورود به تحلیل و نقد گزارشات سیره نبوی و بررسی برخی مشهو | آسیب شناسی تاریخ صدر اسلام

پیش از ورود به تحلیل و نقد گزارشات سیره نبوی و بررسی برخی مشهورات بی اعتبار در این باره ، لازم است مقدمه ای در خصوص اعتبار منابع سیره پیامبر اکرم (ص) نوشته شود تا رویکرد عموم سیره پژوهان در این خصوص را روشن ساخته و بدین وسیله امر نقد را راحت تر نماید .


نخست باید این سوال مهم و حیرت انگیز مطرح شود که چطور ممکن است ، شیعیان که در فقه و عقاید و دیگر امور مرتبط با دین ، هیچ منبع و روایتی جز روایات درون مذهبی را دارای حجّیت ندانسته و منابع غیر شیعی را (مگر در مقام احتجاج یا در صورت موافقت با روایات شیعی) فاقد اعتبار می دانند ، در امر مهمی چون سیره پیامبر (ص) ، به راحتی آغوش خود را برای کتب تاریخ صدر اسلام ، که جز دو یا سه مورد استثناء ، همگی از جمله کتب اهل سنت هستند ، گشوده اند و در امری چنین حائز اهمیّت ، تا این اندازه بی تفاوت بوده اند . چنان که می بینیم ، کحل البصر شیخ عباس قمی که در زندگی پیامبر نوشته شده ، مملو از همین روایات عامه است و کتاب شهیر مربوط به سیره پیامبر تحت عنوان فروغ ابدیت آیت الله جعفر سبحانی ، اساسا بر مبنای منابع مذهب مخالف شکل گرفته است و کتب دیگری در سیره که علی رغم اینکه مولفان آنها از بزرگان مکتب اهل بیت (ع) بوده ، به جهت کمبود روایات شیعی در خصوص سیره نبوی ، متوسل به کتب غیر شیعی که عموم منابع نوشته شده تاریخ اسلام هستند شده اند .
غافل از اینکه عدم اطلاع کافی از تمام جوانب و حوادث زندگانی پیامبر ، بسی مطلوب تر از شخصیت هولناکی است که منابع تاریخی عامه از پیامبر (ص) ترسیم کرده اند تا جنایات و نقصان های بی شمار خاندان اموی را مشروعیت بخشیده و تمام افعال خلفای به ظاهر مسلمان را با نسبت دادن تمام آن اعمال شنیع به شخصیت پیامبر در کتب سیره توجیه کنند .