Get Mystery Box with random crypto!

چرا زیبایی، زیباست؟ شاید برای بسیاری از ما، فکر کردن به بدیهی | کانال طِب اَطفال

چرا زیبایی، زیباست؟

شاید برای بسیاری از ما، فکر کردن به بدیهیات، فعالیتی مفید و چالش‌انگیز، نباشد. حتی ممکن است چنین کاری را بیهوده هم تلقی کنیم. شاید هیچ وقت از خود نپرسیده باشیم که چرا انسان دو چشم دارد و چرا سه چشم ندارد! چرا روی دو پا راه می رود، ابروها به چه دردی می خورند و بسیاري از این چراهای دیگر. ما معمولا این قدر به این بدیهیات تکراری عادت کرده ایم که حتی به ذهنمان هم خطور نمی کند که چرا چنین موضوعات به ظاهر بدیهی، بدین شکل هستند. شاعران، هنرمندان، نویسندگان، فیلسوفان و رسانه ها، درباره زیبایی و خاصیت افسونگری آن، بسیار صحبت کرده و نظر داده اند. ولی به راستی، چرا زیبایی، زیباست؟! چرا ما فلان خصایص چهره ای، بدنی و رفتاری را جذاب و زیبا می یابیم. چرا دیدن موهای پرپشت و براق را به یک سر تاس، ترجیح می دهیم. در مورد اندازه چشم ها، بینی، شکل صورت، اندام ها و حتی بسیاری از رفتارها هم، ترجیحات مشخص و جهانشمولی وجود دارد.

بین فرهنگ ها و قومیت های مختلف، تشابهاتی اساسی در مورد آنچه که زیبا و جذاب است، وجود دارد. مطالعات نشان می دهند که استانداردهای زیبایی در مورد بعضی از این خصایص، به طور وسیعی در بین افراد متعلق به فرهنگ های بسیار متفاوت، مشابه هستند (لانگلویس و همکاران، 2000). این استانداردها حتی از نظر نوزادانی که نسبت به چهره های زیباتر واکنشی متفاوت نشان می دهند نیز مشابهت دارند (روبنشتین و  همکاران، 1999). لانگلویس و همکارانش (2000) با سنجش توافق در ارزیابی جذابیت به وسیله فرهنگ ها و قومیت های مختلف، نتایج ذیل را به دست آوردند. در زمینه توافقات درون‌فرهنگی در مورد زیبایی، آنها توافـق 90% را برای ارزیابی زیبایی بزرگسالان از بزرگسالان و 85% را برای ارزیابی بزرگسالان از کودکان، به دسـت آوردند. میزان توافق بین‌فرهنگی 94% و میزان توافق بین قومیت ها 88% بود. حتی نوزادانی که مدت زیادی از پا گذاشتن آنها به عرصه گیتی نگذاشته و فرصتی برای هیچ گونه فرهنگ‌پذیری نداشته اند نیز چهره های زیبا را نسبت به چهره های کمتر جذاب ترجیح می دهند. همچنین آنها همان چهره هایی را ترجیح می دهند که بزرگسالان ترجیح می دهند (لانگلـویس و همکاران، 1990؛ 1991). بـین تـرجیح نوزادان برای دیدن عکس هایی از چهره افراد و ارزیابی بزرگسالان از جذابیت این چهره ها نیز همبستگی یافت شده است (کرامـر و همکاران، 1995؛ به نقل از کالیک و همکاران، 1998).

این آمارها نشان می دهند که زیبایی و آنچه که ما زیبا و جذاب می یابیم؛ به فرهنگ، قومیت و شرایط محیطی بستگی نداشته و بین افراد متفاوت و متعلق به قومیت ها و فرهنگ های مختلف، توافقات زیادی وجود دارد. همه می دانیم که آنچه که بین افراد، قومیت ها و فرهنگ های مختلف، مشترک است، زیست و نه فرهنگ آنهاست. به عبارت ساده تر اینکه انسانها چه خصایص چهره ای و بدنی را جذاب و زیبا می دانند، به طور زیستی تعیین شده و از عوامل محیطی تاثیر نپذیرفته یا بسیار کم تاثیر می پذیرند.

این گروه از پژوهش ها برای ما از این جهت که نشان می دهند که انسان ها با یک سری از ترجیحات ذاتی و از پیش وجود داشته در مورد زیبایی به دنیا می آیند، بسیار بصیرت‌دهنده و روشنی‌بخش هستند. آنها حجت را برای آن دسته از نظریات کهنه در علوم اجتماعی که جذابیت را کاملا و یکسره به عوامل فرهنگی و مدگرایی نسبت میدادند، تمام کردند. نوزادان تازه به دنیا آمده، فرصت هیچ گونه آموزش و فرهنگ‌پذیری نداشته اند که بخواهند بر اساس آن، خصایص چهره ای خاصی را ترجیح دهند.

توافق های بین‌قومیتی و بین‌فرهنگی نیز گویای آن هستند که عواملی فراتر از ترجیحات بوم‌شناختی، زیبایی را می سازند. به طور خلاصه، توافقات و همبستگی‌ های گزارش‌شده بین قومیت ها و فرهنگ های مختلف در مورد جذابیت، به این حقیقت اشاره می کنند که افراد متفاوت، زیبایی را زیبا می بینند و جذابیت را جذاب می یابند، ریشه در بنیادهای زیستی و درونی آنها و نه عوامل فرهنگی دارد.

برگرفته از صفحه‌ی 139 کتاب Red Passions: Psychology of Attractiveness, Passion and Infidelity

@TebeAtfal