2022-07-24 08:16:21
قیمتگذاری کجا؟ رگولاتوری کجا؟
علیرضا کلاهی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران
قیمتگذاری دستوری در اقتصاد و صنعت ایران، بهعنوان مانع جدی در برابر توسعه شناخته میشود. ساختارهای ناکارآمد اقتصادی در بطن تلاطمات غیرقابل کنترل و پیشبینیناپذیر، عملا بستر صنعت و اقتصاد کشور را چنان ناامن و پرریسک کرده که بنگاههای اقتصادی توان برنامهریزیهای بلندمدت را از دست دادهاند. این فضای کسبوکار، با وجود ناکارآمدیهای جدی و سیاستگذاریهای نادرست در زنجیره ارزش و بالا بودن هزینههای مبادلاتی، به افزایش قیمت تمامشده محصولات منجر میشود.
گران شدن محصولات نهایی، کاهش قدرت خرید و کوچک شدن بازار شرکتها را در پی دارد و بهتدریج بازیگران اقتصاد ایران را تضعیف میکند و از عرصه رقابت کنار میزند. به همین دلیل است که فعالان اقتصادی، به دلیل ناپایداریهای حاکم بر فضای کسبوکار و در فقدان چشمانداز بلندمدت، سود خود را در هر پله زنجیره ارزش، بالاتر از استانداردهای جهانی در نظر میگیرند تا حداقل بقای خود را به نحوی حفظ کنند. نتیجه این امر، افزایش چشمگیرتر قیمت تمامشده محصولات است. معمولا در چنین موقعیتی، وزارت صمت به مساله قیمتگذاری دستوری ورود میکند و به منظور کنترل و مدیریت بازار، قیمتگذاری را در دستور کار قرار میدهد.
پیش از حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و تخصیص ارز دولتی به واردات برخی از کالاهای اساسی و نهادههای دامی، وزارت صمت ناگزیر بود نظارت جدی بر قیمتها داشته باشد و در برخی موارد، قیمتگذاری دستوری را بر کالاهای اساسی اعمال کند. هر چند امروز با بررسی ساده میتوان دریافت که این سیاست نتوانست گرانی، فساد، رانتزایی و درهمریختگی بازار این دست از کالاها را کنترل و یارانهها را به شکلی تاثیرگذار بین مردم توزیع کند.
اما سوال کلیدی این است که چرا در اقتصاد ایران، چنین سیکلهای مخرب و هزینهسازی ایجاد میشود؟ رفع این چالشها مستلزم پذیرش سیاستهای اقتصاد آزاد مبتنی بر عملکرد بازار است. البته قطعا در بطن اقتصاد آزاد، حتی در کشورهایی که مهد این نوع سیاستها هستند، مداخله دولتها بهمنظور کنترل و نظارت بر بازار در حوزههایی که انحصار طبیعی دارند، کاملا قابل لمس است و حتی گاه این امر به قیمتگذاری دستوری روی برخی از کالاها و خدمات انحصاری منجر میشود.
از این رو برای اصلاح ساختارهای ناکارآمدی که در حال حاضر بر اقتصاد ایران حاکم است، پیش از هر چیز باید این مساله را روشن کنیم که در کدام بخشها گرفتار انحصار و شبهانحصار هستیم. در سایر صنایع هم که فاقد شرایط انحصار یا شبهانحصار هستند و میتوانند در بستر رقابتی فعالیت کنند و برای تعیین قیمت محصولاتشان به شاخصهای بازار متکی هستند، دخالت دولت برای قیمتگذاری، غیرضروری و حتی مخرب است.
تنها در این صورت است که توسعه زنجیره ارزش، بهویژه در صنایع پاییندستی ساختمحور که عمدتا ارزشافزوده و اشتغالزایی بالایی دارند، امکانپذیر میشود و فضای کسبوکار چشماندازی قابل پیشبینیتر پیدا میکند و قیمت تمامشده محصولات نهایی در سایه رقابتهای حاکم بر بازار کاهش مییابد. وزارت صمت باید به تغییر رویکرد خود در حوزه مالیات و تعرفههای گمرکی تن دهد؛ در غیراین صورت، علاوه بر صنایع، مردم هم از شرایط فعلی حاکم بر بازار پرتلاطم کشور دچار آسیبهای جبرانناپذیر خواهند شد./ دنیای اقتصاد
متن کامل این یادداشت را اینجا در سایت اتاق تهران مطالعه کنید:
https://news.tccim.ir/story?nid=73829
676 views05:16