متوجه شده بودم هر چقدر بیشتر خوشایندها و ناخوشایندهای شخصیام | کلیدِ روشنایی
متوجه شده بودم هر چقدر بیشتر خوشایندها و ناخوشایندهای شخصیام را رها کنم بیشتر میتوانم همزمانیهای ظریف و تقریباً نامحسوسی را در آنچه در اطرافم شکل میگرفت ببینم.
این همزمانی غیرمنتظرۀ رویدادها مانند پیامهایی از زندگی بودند که با تلنگری من را با جریان خود همسو میکردند.
من بهجای گوشدادن به واکنشهای ذهنی و احساسی بسیار محسوس ناشی از ترجیحات شخصیام، به این تلنگرهای بسیار لطیف گوش میدادم.
اینگونه بود که هر روز، آزمون تسلیم را تمرین میکردم.