گفتوگو با فاطمه ولیانی به مناسبت ترجمه کتاب «الفاظ و اشیا؛ باستانشناسی علوم انسانی»
رابطه پیچیده فوکو با مارکسیسم
علی سالم
تفکر #فوکو پیچیدهتر از آن است که بتوان او را متفکری پستمدرن در معنایی که عموما از این کلمه مراد میشود دانست. بهعلاوه نقد او از عصر مدرن تحت لوای هیچ ذات یا حقیقت راستین و ستایششدهای صورت نمیگیرد و برخلاف بعضی برداشتهای نادرست از اندیشه او، به هیچ شکل تفکر یا مناسبات اجتماعی و اقتصادی اعصار پیشین قداست نمیبخشد، بلکه گذشته نیز از نقد او مبرا نیست. اساسا تاریخ بشر از نظر او تاریخ گذر از شکلی از سلطه به شکلی دیگر است.
قدرت از حوزههایی است که فوکو در تحلیل آن از کار #مارکس خیلی بهره برده، و به گفته خودش در بحث مارکس در کتاب دوم #سرمایه عناصری را یافته که بر آن مبنا موفق به تحلیل مکانیسمهای ایجابی قدرت شده است. او از مارکس آموخته که قدرت واحد نیست، ما نه با قدرت بلکه با قدرتها سروکار داریم، از مارکس آموخته که این قدرتها از مرکزیتی به نام دولت ناشی نمیشوند بلکه دولت خودش بر پایه وجود اولیه چنین قدرتهایی شکل میگیرد، از مارکس آموخته که این قدرتها صرفا جنبه سلبی ندارند و کارشان فقط منع و قدغنکردن نیست، بلکه نقش ایجابی هم دارند و میتوانند مولد نوعی کارایی، توانایی یا خلق و تولید محصول باشند، و از مارکس آموخته که قدرت نوعی تکنولوژی است.
مترجم چنین کتابی با دو سد محتوا و سبک نوشتار روبروست، نوشتاری به سبک باروک، که بسیاری آن را تحسین کردهاند و بعضی هم گفتهاند پرطمطراق و فضلفروشانه است. برای ترجمه کتاب لازم بود هم همه نقدها و تفسیرهایی را که درباره آن نوشته شده و همه مصاحبههایی را که حول این کتاب با مؤلف شده بخوانم و هم درباره دغدغههای فکری او هنگام نگارش کتاب بیشتر بدانم. علاوه بر این، خود کتاب هم در تحلیل دانش عصر کلاسیک و عصر مدرن به سه رشته مختلف (علوم مرتبط با زبان، طبیعت و اقتصاد) میپردازد که آنها هم کار جداگانه میطلبید.
متن کامل را اینجا بخوانید.
@thesis11site