Get Mystery Box with random crypto!

#سیستم #تصویر_بزرگ پیری، زر پیش زرگر برد تا وزنش کند‌. زرگر | تفکر و یادگیری متمرکز(تیم)

#سیستم
#تصویر_بزرگ
پیری، زر پیش زرگر برد تا وزنش کند‌. زرگر گفت: ترازو هست اما غربال و جارو ندارم‌. چون می‌دانم که دستت خواهد لرزید و زرت زمین خواهد افتاد و.....
بیت های قبلِ سیب از مولاناست (با اندکی تغییر) و بعد از سیب، هدیه به دوستانم در" گروه آسمان دانشگاه شریف" است که شاگردان استاد بزرگم "دکتر علینقی مشایخی" هستند و دغدغه‌ی " آموزش نگرش سیستمی به دانش‌آموزان" عزیز سرزمینم را دارند و از آن ها بسیار آموخته ام.

آن یکی آمد به پیش زرگری
که ترازو ده که بر سنجم زری
گفت خواجه رو مرا غربال نیست
گفت میزان ده برین تسخر مَایست
گفت جاروبی ندارم در دکان
گفت بس بس این مضاحک را بمان
من ترازویی که می‌خواهم بده
خویشتن را کر مکن هر سو مجه
گفت بشنیدم سخن کر نیستم
تا نپنداری که بی معنیستم
این شنیدم لیک پیری مرتعش
دست لرزان جسم تو نامنتعش
وان زر تو هم قراضهٔ خُرد مُرد
دست لرزد پس بریزد زرّ خرد
پس بگویی خواجه جارویی بیار
تا بجویم زر خود را در غبار
چون بروبی خاک را جمع آوری
گوییم غربال خواهم ای جری
من ز اول دیدم آخر را تمام
جای دیگر رو از اینجا والسلام



قصد در قرض ترازو کرده ای
فرض، کی غربال و جارو کرده ای؟
زرگرم من کی ترازویم کم است؟
بهر تو غربال و جارویم کم است
چون که دستان تو لرزان دیده ام
عاقبت را من از الان دیده ام
ذهن تو در وزن کالایت فروست
بنده تصویر بزرگم پیش روست
زانکه خواهد خواند روزی بی گمان
این حکایت را "گروه آسمان"
پس در آن دم، وای ما و وای ما
خنده خواهد کرد بر اجزای ما
محمد حسن حسینی



کانال تلگرامی تفکر و یادگیری متمرکز(تیم)
@THINKINGandLEARNING