Get Mystery Box with random crypto!

زیر گنبد کبود

لوگوی کانال تلگرام tick_idea — زیر گنبد کبود ز
لوگوی کانال تلگرام tick_idea — زیر گنبد کبود
آدرس کانال: @tick_idea
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.36K
توضیحات از کانال

روایت های شنیدنی و الهام بخش از جای‌جای دنیا...

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2021-04-16 06:40:37 اینجا #آلمان ///
مسلمان‌ها در آلمان خیلی زیاد شده‌اند. از شش سال پیش که خانم مرکل درها را به‌روی پناهندگان باز کرد، چهره بعضی شهرها به طور محسوسی تغییر کرد. یک سری محله‌ها و مکان‌های عمومی در شهرهای بزرگی مثل فرانکفورت و برلین که رسماً توسط باحجاب‌ها و مسلمان‌ها تصرف شده! امسال دیدیم که یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ و معروف از این روزشمارهای مرسوم مسیحی را مُسلِمیزه کرده و به مناسبت ماه رمضان می‌فروشد.//
مسیحیان چهار تا یکشنبه از اول دسامبر تا روز میلاد حضرت مسیح را به عنوان اَدوِنت میشناسند و گرامی می‌دارند. یک تقویم‌های بیست‌وچهارتایی دارند به اسم اَدوِنتز کَلِندِر که آدم‌ها بسته به سن و رابطه با آدمی که دوستش دارند، برایش کادو می‌خرند. هر شرکتی یک مدلش را تولید کرده. مثلاً شرکت لوازم آرایش ریچوالز یک درخت کریسمس مقوایی زیبا درست کرده و برای تزیین آن بیست و چهار تا بسته خوشگل که داخل هر کدام از محصولات شرکت یک اشانتیون ریز گذاشته و حدود صد یورو می‌فروشد. شرکت لگو بیست و چهار تا آدمک‌ با تم کارتونی، بیست وچهار تا آدمک از شخصیت‌های کارتونی درست کرده و سی چهل یورو می‌فروشد... معروفترین ادونت‌زکلندر اما نوع شکلاتی آن هست که زیاد هم گران نیست. از سه یورو تا ده دوازده یورو میشود پیدا کرد بسته به برند و کیفیت شکلات‌هایش. نزدیک دسامبر تقریباً هر بچه‌ای یک تقویم شکلاتی هدیه می‌گیرد و هر روزی که بیدار می‌شود، اولین کار می‌دود و با ذوق درِ خانه مقوایی مربوط به شماره همان روز را باز می‌کند و شکلات آن روز را می‌خورد. شکل شکلات‌های هر روز با بقیه فرق دارد و معمولاً تم کریسمس دارند: گوزن و سورتمه و کلاه و بابانوئل و... و بالاخره روز بیست و چهارم، حتما کادو یا شکلاتش بزرگتر و خاص‌تر است! // حالا همین را برده‌اند برای رمضان، سی‌تایش کرده‌اند، شکلات و آبنبات و خرما و اسباب‌بازی و جدول و بازی‌های کوچولو... و چون احتمالاً کار سنّی‌هاست و یا با آنها مشورت شده نه با ما، روزهای بیست و هفت و سی‌ام را گرامی داشته‌اند و نوشته‌اند که هدیه‌هایش خاص است!///
روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea

https://www.instagram.com/p/CNn1OL9pKfo/?igshid=14923nb7kk1f7
1.9K views03:40
باز کردن / نظر دهید
2021-03-12 23:39:29 سلام
عذرخواهی می‌کنم بابت بی‌نظمی و فاصله زیادی که اخیراً بین پست‌ها ایجاد شد. از این به بعد فعالیت کانال را با نظم بیشتری ادامه خواهم داد..
ممنونم از همراهی شما
1.6K views20:39
باز کردن / نظر دهید
2021-03-12 23:37:14 اینجا #آلمان
چند سال پیش، همان روزهای اولی که به آلمان آمده بودیم، برای گرفتن شماره همراه به یکی از شعبه‌های وودافون رفتیم. نگهبان دمِ‌در مغازه یک آقای افغان بود که وقتی فهمید ایرانی هستیم، با خوشرویی سلام و احوالپرسی کرد و فوراً با ما آمد داخل مغازه که به ما با آن آلمانی دست‌وپاشکسته‌مان کمک کند. کارمند آلمانی که حرف میزد، او به فارسی برای ما ترجمه می‌کرد. وقتی برای انجام کارمان پاسپورت های ما را گرفت، ناگهان با نگاهی سرشار از حسرت(به معنی دقیق کلمه)‌ به آنها خیره شد. چند ثانیه بعد در حالی که انگار با خودش حرف می‌زد، آرام رویش را خواند:‌ جمهوری اسلامی ایران. بعد نگاهی به ما انداخت و با لبخندی کمرنگ و تلخ گفت: ایران هر چند سال هم که موندیم بهمون از اینا ندادن! گفتیم:‌ حالا که آلمانی‌اش را دارید! گفت: بله! و سکوت... همچنان نگاهش به جلد پاسپورت ما دوخته شده بود...
شبیه کودکی بود که مدت ها حسرت ماشین اسباب‌بازی پلاستیکی و شاید نه چندان به درد بخوری را کشیده و هرگز به آن نرسیده. حالا در بزرگسالی ماشین خوبی را سوار می‌شود. اما همچنان به اسباب بازی کودکانی که همان ماشین پلاستیکی را دارند با حسرت نگاه می‌کند. نمی دانستم چه بگویم!//
پ.ن. در رده‌بندی‌های قدرت پاسپورت، معمولاً افغانستان ضعیف‌ترین است و پاسپورت‌های آلمان و ژاپن به عنوان قوی‌ترین‌ها با هم رقابت می‌کنند.
درباره رابطه ایرانی‌ها و افغانی‌ها در آلمان، باز هم خواهم نوشت...
روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.instagram.com/p/CMVQHUmBDqx/?igshid=e39u3h4vv2nl
1.8K views20:37
باز کردن / نظر دهید
2020-10-20 11:31:20 اینجا #آلمان
بالاخره علت کشمکش‌های سطل آشغالی خونه بین ما و پسرمون رو کشف کردم! عین پلیس توی خونه مراقبه که چه آشغالی در چه سطلی میفته:
این شش باکس بزرگ که مثل شش تا خواهر و برادر مرتب و منظم کنار دیوار مدرسه پسرم جا خوش کرده اند، سطل آشغال هستند. //
بالای هر کدام یک سری توضیحات نوشته که چیا رو میشه داخل این سطل انداخت و چیا رو نه، از چیزهایی مثال زده که معمولا بچه ها در مدرسه با آنها سروکار دارند... یکی برای فلزات و هر چیزی که قطعه‌ای فلز توش هست، یکی برای بطری‌های شیشه‌ای، یکی برای پلاستیکی‌ها، یکی کاغذها و مقوای باطله،‌ یکی باقیمانده غذا و میوه، و یکی هم بقیه چیزها (مثل خودکار تموم شده،‌ بند کیف و عینک و...). //
دختر دو سال و نیمه‌ام فعلاً به اون مرحله نرسیده که با ما بحث کنه، ولی هر وقت آشغال دستشه، میاد دم یکی از سطل‌های خونه می‌ایسته و می‌پرسه اینو اینجا بندازم مامانی؟! مشخصه که توی همین مدت کم توی مهد یاد گرفته هر آشغالی مال هر سطلی نیست.///
روایت های شنیدنی و الهام بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
پی‌نوشت: ببخشید که مدتی فعالیت این کانال زیادی بی‌نظم و گاه‌ به گاه شد. امیدوارم از این به بعد برسم مطالب زیادِ روی‌ هم جمع شده را به موقع و مرتب‌تر ارائه کنم...
https://www.instagram.com/p/CGju6sapgOd/?igshid=198prg7gahkpr
2.2K views08:31
باز کردن / نظر دهید
2020-07-15 12:31:55 اینجا #آلمان

این برنامه را دقیقا دو سال پیش از تلویزیون آلمان دیدم. یکی از موسسات پژوهشی مربوط به سیاستگذاری بازار کار آلمان (موسسه ایزا) با همکاری دانشگاه لینتز تحقیقی انجام داده که رزومه یکسانی رو برای تعداد زیادی از شرکت های آلمانی که موقعیت کاری متناسب با اون رزومه داشته‌اند می‌فرستند. در یک سری عکس بی‌حجاب این خانم با اسم ساندرا باوئر را می‌گذارند(عکس سمت چپ)، در یک سری دیگر همان عکس بی حجاب را گذاشته‌اند،‌ این بار با اسم ترکیه ای مریم اوزتورک(عکس وسطی)،‌ و سومی عکس باحجاب با اسم ترک. درصد شرکت هایی که برای مصاحبه با صاحب رزومه تماس تلفنی گرفته اند را زیر عکس ها می بینید! تازه به نظر من جای دو تا عکس در دو سر طیف خالی است:‌ یکی عکس خانم بلوند با اسم آلمانی، و دیگری خانمی با حجاب سفت و سخت تر که احتمالا تماسی با او گرفته نمی شد!

دوستی دارم که فوق لیسانس تحلیل داده را با معدل خوب از دانشگاه آلمانی خیلی خوبی گرفته و چون زمان کودکی چند سالی را آلمان بوده شبیه خود آلمانی‌ها صحبت می‌کند. با اینکه حجاب کامل دارد، چشم های رنگی و پوست روشنش به آلمانی های اصیل شباهت زیادی دارد. هر بار که با هم بیرون بودیم و از کسی چیزی پرسید، با کنجکاوی از او می‌پرسیدند که اهل کجاست و چطور اینقدر خوب آلمانی حرف می زند! دوست مذکور ما چند ماهی به شدت دنبال کار بود. چند بار هم تا مراحل بالای مصاحبه شرکت‌های خوب و بزرگی مثل آ او دی رفت و در مصاحبه آخر رد شد. مشاور کاریابی به او گفته بود که برخلاف رسم معمول اینجا در رزومه‌اش عکس نگذارد. می‌گفت عکس تو چیزی را القا می کند که نیستی، تو هم زبانت خوب است و هم روابط اجتماعی‌ات. پس بگذار شانس مصاحبه رفتن را از دست ندهی. با اصرار دوستم که عکس بگذارم که حداقل بیخودی دعوتم نکنند به مصاحبه، مشاورش گفته بود وقتی طبق تحقیقات عکس با یقه باز خانم ها تاثیر مثبت دارد و از یقه بسته بهتر است، تو چطور انتظار داری که عکس باحجابت اثر منفی نگذارد؟!!

دلیل رد شدن از یکی از شرکت ها را که پرسید، مسئول گزینش به او گفته بود که از بالا گفته اند نه،‌ و دلیل را مشخص نکرده اند، من هم نمی توانم چیزی بگویم.

پی‌نوشت: قطعا آنچه که گفتم عمومیت ندارد و ممکن است در بعضی از رشته ها و تخصص‌ها حتی ترجیحاتی مخالف این وجود داشته باشد.

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
https://www.instagram.com/p/CCqGBmzIQdw/?igshid=1m7x0vxu51k2y
2.8K viewsedited  09:31
باز کردن / نظر دهید
2020-07-10 13:27:37
اینجا #آلمان

شاید بهتر بود این فیلم را از آخر به اول می‌گرفتم! اینجا یک خیابان فرعی کم‌رفت‌وآمد و بسیار کوتاه در یک شهر کوچک است. همان ابتدای خیابان از سرِ پیچ دو تا تابلوی موقت گذاشته‌اند که نشان می‌دهد این خیابان دوطرفه اکنون باریک شده(آخر این ویدئو)، آن وسط به فاصله‌های چند متری چهار پنج تا علامت مخصوص سفید و قرمز برای کوچک کردن عرض خیابان گذاشته‌اند و تابلوی قبلی خیابان را با پلاستیک سیاه پوشانده‌اند (وسط فیلم) و دور تا دور محوطه کوچک را نرده‌های رنگی گذاشته‌اند و چراغ زده‌اند و آن طرفش را با نرده‌های مخصوص سفید محکم‌کاری کرده‌اند، که چه؟! یک چاله کوچک در زمین کنده‌اند که کاری انجام دهند و احتمالاً یک روزه هم کار را تمام و کل این بساط را جمع خواهند کرد! در موارد مشابه در خیابان‌های پررفت‌وآمد، یک چراغ راهنمایی موقت هم می‌گذارند که حق‌تقدم‌ها براحتی فهمیده و رعایت شود.

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
1.7K viewsedited  10:27
باز کردن / نظر دهید
2020-07-09 20:45:10
اینجا #آلمان
شاید سخت باشه توی این روزا یه کودک خردسال رو راضی کنی که هِی بره دستش رو بشوره، و این شستن رو حدود شصت ثانیه ادامه بده تا ویروس‌های احتمالی از بین برن. با این مُهرها طرح #ویروس رو روی دست بچه‌ با استمپ میزنن و اونوقته که فسقلی با ذوق و شوق میره و انقدر دستاشو صابون میزنه تا طرح مُهر زده شده ویروس #کرونا پاک بشه...

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea
2.5K viewsedited  17:45
باز کردن / نظر دهید
2020-05-01 13:38:28 اینجا #آلمان
از سه روز پیش استفاده از #ماسک در تمام فروشگاه‌ها، مطب‌ها و مکان‌های عمومی سربسته آلمان اجباری شد. چند وقتی بود که درباره‌ این #قانون جدید می‌شنیدیم و می‌دانستیم به زودی به ایالت ما هم می‌رسد. خب به عنوان یک شهروند نسبتاً مسئول چند بار که رفتیم فروشگاه‌، دنبال ماسک گشتیم که بخریم و نیافتیم! این بار آخر که هفته قبل رفتم فروشگاه زنجیره‌ای مربوطه (که هر گونه لوازم آرایشی بهداشتی را می‌شود آنجا پیدا کرد)، از پرسنل فروشگاه پرسیدم که خب پس شما کی ماسک می‌آورید؟ با تعجب نگاهم کرد و گفت ما ماسک نمی آوریم، اما این هست که الان استفاده کنی. و از داخل یک جعبه بزرگ دم در فروشگاه یک کیسه فریزر درآورد که داخلش یک عدد ماسک یک بار مصرف بود. گفت دم صندوق که رفتی بگو که این را هم گرفته‌ای تا یک یورو به حسابت اضافه کند.//
ماسک یکبارمصرف را گفته‌اند بگذارید برای کادر درمان که فرصت شست و شوی ماسک چند بار مصرف را ندارند. اما جریان فقط توصیه کردن مسئولان به مردمانی بافرهنگ نیست! اگر موقع ورود به فروشگاه‌ها ماسک نداشته باشی، به قیمت نسبتاً گران (یک یورو برای یک ماسک) باید بخری. داروخانه‌ها و فروشگاه‌های آنلاین هم ماسک یک بار مصرف یا ندارند یا گران می‌فروشند. نهایتاً می‌فهمی باید ماسک پارچه‌ای استفاده کنی. چطور و به چه قیمتی؟ فروشگاه‌ها ماسک نمی‌فروشند. باید اینترنتی سفارش دهی، دانه‌ای پانزده بیست یورو! و یاد می‌گیری که ماسک را باید دوخت. تقریباً همه همین کار را می‌کنند.//
از آنجا که قصد قبلی برای خرید چرخ خیاطی داشتیم، دوختن ماسک هم مزید بر علت شد و خداستیم آنلاین سفارش دهیم که‌...قیمت چرخ خیاطی‌ها همین یکی دو هفته حدود بیست درصد بالا رفته بود! فروشگاه زنجیره‌ای لیدِل که ما منتظر بودیم ماسک بیاورد و نیاورد، قرار بود این هفته چرخ خیاطی بیاورد. دوشنبه سر ساعت هفت که فروشگاه باز می‌کرد دم در فروشگاه بودیم که دیدیم ماسک همراهمان نیست و باید برگردیم خانه و ماسک بزنیم. تا هفت و نیم که دوباره رسیدیم آنجا، چرخ خیاطی موردنظر تمام شده بود.//
امروز که به یک کلینیک ارتوپدی مراجعه کردم و بعدش که رفتم فروشگاه کناری، به جز خانمی که در قسمت پذیرش کلینیک پاسخ مراجعه کنندگان را می داد، و البته آقای دکتر که ماسک یک بار مصرف گذاشته بودند، هر که را دیدم ماسک پارچه‌ای داشت. فروشگاهی که رفته بودم مخصوص مواد غذایی و ملزومات اولیه خانوار بود که اخیراً لوازم دوخت‌ودوز را هم به لیست محصولاتش اضافه کرده بود(عکس ها را در اینستاگرام ببینید) .///

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
https://www.instagram.com/p/B_oSinIqXH6/?igshid=1xqa2hcu22t69
2.6K viewsedited  10:38
باز کردن / نظر دهید
2020-03-25 10:43:59 اینجا #آلمان
#کرونا در آلمان ـ قسمت اول

کرونا هنوز محدود به چین بود و فقط بعضی از مردم که زیاد اخبار رو دنبال می کردن درباره‌اش می‌دونستن، که یک روز پسر دبستانیم از مدرسه اومد و گفت مامان درباره ویروس جدید که توی شینا (چین) اومده می‌دونی؟ و کلی درباره‌اش توضیح داد و اینکه باید توی مدرسه از بچه‌های دیگر چیزی نگیرند و ندهند و مرتب دستهاشون رو سی ثانیه بشویند.

اما عموم مردم آلمان هم مثل ایرانی‌ها موضوع رو جدی نمی‌گرفتن و به توصیه مسئولان که تا حد امکان در خونه بمونید و روابط اجتماعی خودتون رو محدود کنید، عمل نمی کردن. حتی وقتی مدرسه‌ها و مهدکودک ها رو برای سه هفته تعطیل کردن، چیزی تغییر نکرد. تا همین ده روز پیش کافه‌ها پر بود از جمعیت و مردم در حال خرید از مغازه‌ها. تنها فرقش با حالت عادی این بود که در فروشگاه‌های لوازم بهداشتی، خبری از ژل و دستمال‌های الکلی و ضدعفونی‌کننده نبود، و یک کاغذ زده بودند که لطفا یکی بیشتر برندارید. توی خیابان و فضاهای عمومی اما هیچ کس حتی از ماسک هم استفاده نمی‌کرد. شهر حالت عادی خودش رو داشت.

تا اینکه اعلام شد از چهارشنبه (یازده روز پیش) همه مغازه ها و کافه‌ها و رستوران‌ها، پارک‌ها و خلاصه همه فضاهای عمومی (به جز فروشگاه‌های مواد غذایی و بهداشتی) تعطیلند. شب خوابیدیم و صبح که بیدار شدیم، تمام شهر رنگ و بوی قانون جدید رو گرفته بود. دور تا دور تمامی پارک‌ها و وسایل بازی بچه‌ها نوار قرمز کشیده بودن. حتی دو تا اسباب بازی ساده دم در خونه ما (در یک کوچه بن بست دور از مرکز شهر) که تقریباً جز بچه ما کسی ازش استفاده نمی‌کنه. خب اگر به من بود بچه را می بردم بازی و میله را قبلش ضدعفونی می‌کردم. شاید هم کسانی بودند که به نظرشان شستن دست بچه‌ها بعد از بازی کافی بود. اما اینجا معمولاً #قانون را طوری اجرا می‌کنند که راه تفسیر و تعبیر شخصی باز نباشد. همین نوار قرمز ساده باعث می شد که نتونی قانون رو رعایت نکنی،‌ چون با این وضعیت حتما باید نگاه های تحقیرآمیز دیگران رو تحمل می کردی...

در قسمت‌های بعد از فضاهای کاری شرکت‌ها در این روزها و کارهای جالب فروشگاه‌های مواد غذایی، #کروناپارتی جوانهای آلمانی و قانون #قرنطینه_خانگی و نحوه اجرا و تاثیر اون خواهم نوشت.

پی نوشت:
سلام و عیدتون مبارک.
حتما نیازی به توضیح نداره که چرا اینهمه وقت مطلبی ننوشتم و احتمالاً کسی هم حال خوندن نداشت. اما خب سال جدیده و ما ایرانی‌ها عادت کرده‌ایم به امید به روزهای بهتر در سال جدید...

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
https://www.instagram.com/p/B-EWfmQIBaT/?igshid=1wlwxvs2gc36e
2.4K viewsedited  07:43
باز کردن / نظر دهید
2019-10-23 23:36:17 اینجا #آلمان

اینجا سالن اجتماعات یک #مدرسه دولتی در آلمان است که هر ترم تحصیلی یک بار #بازار_اجناس_دست‌دوم در آن برگزار می‌شود. از قبل یک اطلاعیه می‌دهند به والدین که مثلاً فلان روز قرار است بازار برگزار شود و تا فلان موقع فرصت دارید هر وسیله‌ای را که می‌تواند مورد استفاده یک کودک صفر تا دوازده ساله باشد، از لباس و اسباب بازی گرفته تا کفش اسکیت و میزتحریر و صندلی خودرو و کتاب و...، بیاورید برای فروش. قیمت‌ها را خود خانواده‌ها تعیین می‌کنند. مدرسه فقط کدگذاری می‌کند و برچسب می‌زند.
معمولاً بچه‌ها #اسباب‌بازی‌های قدیمیشان را قیمت می‌گذارند و می‌فروشند و با پولش اسباب‌بازی جدید می‌خرند.
از خود والدین هم کمک می‌گیرند برای چیدن وسایل و آماده‌کردن و بعد جمع کردن سالن، و برای ایجاد انگیزه می‌گویند که والدینی که اسمشان را برای کمک نوشته باشند و بیایند، می‌توانند یک روز قبل از برگزاری بازار برای عموم، خریدشان را بکنند، که معمولاً چیزهای خوب همان روز فروش می‌رود.
این فیلم و عکس‌ها مربوط است به همان روزی که تعدادی از والدین برای کمک و بعد خرید آمده بودند. لباس‌ها سایزبندی شده (از سایز بدوتولد یعنی ۵۶ تا سایز یک نوجوان بلندقد یعنی ۱۷۰) و کتاب‌ها و اسباب‌بازی‌ها هم به ترتیب تناسب سنی مرتب چیده شده‌اند (عکس‌ها و فیلم را در صفحه اینستاگرام ما ببینید ). بعضی از لباس‌ها مخصوصاً در سایزهای کوچک کاملاً نو مانده و بعضی را هم صاحبانشان به صورت مجانی گذاشته‌اند که فقط یکی بردارد و استفاده کند..
نکته جالب اینکه سایت‌هایی شبیه دیوار در #ایران که توسط آنها بشود یواشکی جنس دست دوم خرید، در آلمان کم نیستند و بسیار هم فعالند. اما آدم‌ها خرید جنس دست دوم حتی به صورت حضوری و جلوی دوستان و همکلاسی‌ها را هم زشت نمی‌دانند.
و جالب‌تر اینکه این مدرسه در محله‌ای واقع شده که اکثر خانه‌ها ویلایی و یک یا دوطبقه و حیاط‌دار است و بچه‌های این مدرسه و خانواده‌هایی که در این بازار شرکت می‌کنند و کلی چیز می‌خرند، از جمله این خانمی که در عکس آخر دم صندوق ایستاده و هشتاد یورو خرید کرده، معمولاً وضع مالی خیلی خوبی دارند.

روایت‌های شنیدنی و الهام‌بخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea

https://www.instagram.com/p/B34FgJRoMYt/?igshid=1e8t2htff956v
3.2K views20:36
باز کردن / نظر دهید