#فول_هات با گریه به #خون رو #تخت نگاه کردم و لحافو دور تن #لختم پیچوندم. _حالیت شد نباید با من بحث کنی؟ دستای بی جونم کمی از تنم فاصله کشید و باعث شد تن کبودم به چشم بیاد. با گریه از جام بلند شدم که #درد عظیمی زیر دلم پیچید. _دیشب #زنت_کردم_کوچولو....این یعنی مال منی و هر وقت خواستم باید واسه سرویس دادن آماده باشی... #زبونشو اروم گودی #گردنم کشید و دستشو رو لحاف گذاشت. _مث الان که دوباره #هوس کردم زیرم ناله کنی! تند نگام کرد و دوباره تنم با بی رحمی رو #تخت پرت شد و.... https://t.me/+uef1jfcCt2hlMjlk #مخصوص_بزرگسالان 4.0K viewsبی تو مهٺاب... ❖⃘⃨⃝░⃯ , 16:25