Get Mystery Box with random crypto!

⁠ بزرگترین قاتل شهرو از بازداشتگاه بیرون میکشه تا یه شب باهاش | قفل

بزرگترین قاتل شهرو از بازداشتگاه بیرون میکشه تا یه شب باهاش باشه و حرص مافوقشو در بیاره که...

#انگشتشو رو پیرهن #خیسم کشید و دستشو رو #گودی کمرم گذاشت.
با #لوندی دستی به صورت #مردونش کشیدم و لبخندی تحویلش دادم.

_دلت میخواد #امشب با من باشی؟

_خوابیدن با یه قاتل جذاب؟تجربه‌ی جدیدیه!

دستش سمت #پایین #تنم سوق پیدا کرد و اروم #تنمو چنگ زد که #ناله‌ای از درد کردم.

_خیلی دلم میخواد #جرت بدم.

_پس چرا تردید داری؟

با ناز خودمو رو تخت انداختم که تو کثری از ثانیه رو تنم خیمه زد و لباسامو جر داد.
محو پستی بلندی های بدن سفیدم شده بو و از فرصت استفاده کردم و دستمو رو عضله‌های شکمش کشیدم.


_منتظر چی هستی ارسلان؟زود باش منو #تصاحب کن!

پاهامو بالا برد و ثابت نگه داشت و مشغول باز کردن سگک کمربندش شد که با باز شدن در و دیدن مافوقم جیغی کشیدم که ارسلان یهو....

https://t.me/+uef1jfcCt2hlMjlk

#صحنه‌دار #مخصوص‌بزرگسالان