در واقع خلوص پارینهسنگی تبدیل شد به ریاکاری در دورههای جدیدت | گردشگرى و دين
در واقع خلوص پارینهسنگی تبدیل شد به ریاکاری در دورههای جدیدتر. به این معنا که در گذشته مردم در خفا خدای خود را میپرستیدند. اما در این دوره در معرض عام خدا ستوده میشد.
دکتر نوری شادمهانی در ادامه بیان خود از محوطه آیینی دیگری به نام نوشیجان تپه سخن گفت. این تپه متعلق به 2700 سال پیش است. اگر ماشین زمان را به عقب برگردانیم، در اینجا زائرانی را میبینیم که از دژ پایین میآمدند. مادها که از قبایل آریایی بودند خدایان متعددی داشتند. مثلاً ما خدایی به نام میترا داشتیم. بر خلاف نظر استروناخ نوشیجان تپیه یک معبد مهری بوده. منتهی با ظهور زرتشت مهر خدای اصلی نبود، بلکه اهورامزدا خدا میشود و آتش هم پسر اهورامزداست. به همین روی در دین زرتشت به جای مغارهها آتشکدهها را داریم. در فقه زرتشتی باور بر این است که آتش مقدس باید مبرا از هر چه باشد، حتی نور خورشید. برای همین آتش را در جایی مسقف میساختند تا از گزندهای طبیعی در امان باشد. در جمکران هم ما بقایای تقدس آتش را داریم و باید گفت پیشینه مقدس بودن این شهر به قرنها قبل از اسلام برمیگردد. خود نامهای جمکران و جماران نشان میدهد که از اسامی رایج در دوران پیش از اسلام هستند. از اینرو باید گفت درباره نوشیجان تپه به عنوان یک معبد و نیایشگاه باید گفت: دیوارها دو کارکرد داشتهاند: نخست مرزکشی و تقسیم برای حفظ امنیت و دیگر، حریم، حرمت نهادن و تفکیک فضای قدسی از فضای عرفی. در این حالت فضای کیهانی را از فضای دنیوی متمایز یا به بیانی فضای بسامان را از نابسامان جدا میکنیم. تخت جمشید و آرامگاه بایزید بسطامی دو سایت دیگری بود که دکتر شادمهانی به بیان تفصیلی آنها در مقام یک محوطه آیینی پرداخت. افزون بر آن، در پایان از مهرکدههای ایرانی و پیشینه مهرپرستی در زمان اشکانیان سخن به میان آمد. دکتر نوری در پایان گفت: سایتهای آیینی و مقدّس در ایران و شناسایی عمیق آن از این منظر موضوعی است که کمتر بدان توجه شده است و در مطالعات دین و گردشگری جای میگیرد. به نظر میرسد دانشکده ادیان با نگاهی که در مدرسه تابستانه دین و گردشگری دنبال میکند، در مسیر ریلگذاری و بسط مطالعات نظری-میدانی در این باره است.