Get Mystery Box with random crypto!

در سال ١٢٢١ (ه ق) نخستین رویارویی مستقیم سپاهیان ایران و عثمان | کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران

در سال ١٢٢١ (ه ق) نخستین رویارویی مستقیم سپاهیان ایران و عثمانی در دوره قاجار در مرزهای غربی رخ داد. امان‎الله خان اردلان با ده هزار نفر از نیروهای خود در این جنگ حضور یافت. مردوخ کردستانی، (١٣٧٩،برگه ٣٨٠ ) سپاه پاشای بغداد در این نبرد شکست خورده و عبدالرحمن پاشا بار دیگر به پشتیبانی نیروهاي ایرانی در ولایت بابان مستقر شد. (شافعی،١٣٧٨ برگه ٧۵٩ ) علی پاشا هم به بغداد گریخت و شیخ جعفر لحساوی از علمای بزرگ نجف را به شفاعت همه اسرا و سلیمان پاشا کهیا، نزد محمدعلی میرزا فرستاد. (اعتمادالسلطنه،١٣۶٨، برگه ١۴٨٣)
اما در سال ١٢٢۴ ه ق همچون سال‎های گذشته، جمعی از ایلات جاف شهرزور برای ییلاق و استفاده از مراتع کردستان به اطراف مریوان آمدند.
اما طوایف جاف در مدت سکونت خود دست به کشتار گوران های هورامی و غارت دهات و روستاهای آنها در اطراف مریوان زدند.
کشته شدن و غارت گورانها که در شمار اتباع امان‌‎الله‎خان اردلان بودند خشم وی را برانگیخت و او نیز در پاسخ به اعتراض مردم برای تنبیه طایفه جاف، به مریوان لشکر کشید و آنان را تا شهرزور تعقیب نمود و در بازگشت نیز اطراف شهرزور را مورد قتل و غارت قرار داد. (سنندجی١٣٧۵ برگه ١٨٩)
کمی بعد عبدالرحمن پاشا با استفاده از اغتشاشات داخلی عراق عرب و سرکشی در برابر ایران به دو ولایت کوی و حریر عراق حمله کرد و محمود آقا پسر خود را در آنجا حاکم نمود.(اعتضادالسلطنه، ١٣٧٠،برگه ١٢٣) وی همچنین در نزدیکی ذهاب حاکم ولایات درنه و باجلان را خودسرانه عزل نمود.
محمدعلی میرزا این اقدامات او را برنتابید و با لشکری مرکب از سپاهیان خود و سپاه امان‎الله خان والی اردلان از راه ذهاب در شعبان ١٢٢۶ ق. روانه شهرزور شد.
عبدالرحمن پاشا که تاب مقاومت در خود نمی‎دید، دوباره به انقیاد محمدعلی میرزا دولتشاه گردن نهاد و در حکومت خود ابقا شد. (شافعی،١٣٧٨ برگه ٧٨۶ )
اطاعت دوباره عبدالرحمن پاشا امیر بابان از ایران پس از پنج سال، برای بار دوم ایران و عثمانی را در تقابل با هم قرار داد.
این در حالی بود که عباس میرزا از سال ١٢٢۵ ق. مذاکراتی با والی ارزنه‎الروم برای هم پیمانی علیه روسیه آغاز کرده بود.
دولت عثمانی برای استفاده از این موقعیت در جلب حمایت ایران علیه روسیه، هیأتی مرکب از عبدالوهاب پاشا، حیرت پاشا و شاکر پاشا را برای گفتگو با صدراعظم وقت ایران میرزا شفیع مازندرانی روانه ایران کردند. آنان خواستار عدم پشتیبانی ایران از عبدالرحمن پاشا و قطع مداخله در امور امارت بابان و پشتیبانی از عثمانی در آخسقه و قارص بودند.
اما اولیای دولت ضمن رد این درخواست، متذکر شدند که پاشای سلیمانیه و شهرزور بایستی با موافقت ایران تعیین گردد، والی بغداد نسبت به دولت ایران طریق مدارا پیشه کند، سرحدداران عثمانی از اذیت و آزار زوار ایران خودداری نمایند و ایران و عثمانی منافع یکدیگر را در قراردادهای خود با روسیه در نظر بگیرند. (هدایت) با وجود این، دو دولت بدون توجه به این مذاکرات بار دیگر بر سر مسأله بابان در سال ١٢٢٧ ق. در برابر یکدیگر صف آرایی کردند.
همانگونه که اشاره شد، اعلام مطاوعت دوباره عبدالرحمن پاشا، والی جدید بغداد عبدالله پاشا را که از سوی باب عالی تحریک شده بود، به مقابله با او واداشت که منجر به خلع قدرت عبدالرحمن پاشا گردید.
عبدالرحمن پاشا که این زمان با والی اردلان کدورتی داشت، مستقیماً به کرمانشاه و نزد محمدعلی میرزا پناهنده شد. (سپهر، ١٣۵٣:٢٢۵ ) فتحعلی شاه که پیش تر از عقد پیمان صلح بخارست در ١٢٢۶ ق /١٨١٢ م، میان روس و عثمانی به جهت در نظر نگرفتن مصالح ایران از سوی عثمانی منزجر بود، (هوشنگ مهدوی، ١٣٨۴:٢٢١ ) عزل عبدالرحمن پاشا را دستاویز خود نمود.
ازاین رو دستور حمله به خاک عثمانی و نصب مجدد عبدالرحمن پاشا را به محمدعلی میرزای دولتشاه داد و قاسم خان قوانلو و فرج ا للهخان افشار را نیز به کمک او فرستاد. (اعتمادالسلطنه،١٣۶٧،١۵٠۵ )
بدین ترتیب در شعبان ١٢٢٧ ق. نیروهای ایران از سه طرف به بغداد حمله کردند. یک گروه به فرماندهی محمدعلی میرزا دولتشاه که نیروهای والی اردلان، امان‎الله‏خان را نیز همراه خود داشت، از راه ذهاب حمله کرده و دو گروه دیگر نیز حمله خود را از راه قزل رباط و قراتپه آغاز کردند. (نفیسی،١٣۶۶:٢٠٢ )
در این زمان که جمعی از ایلات و طوایف شهرزور از جمله جاف ها در نواحی اطراف مریوان دوباره دست به قتل و غارت مریوان زدند، امان الله خان اردلان ناچار شد تا نیروهایش را از راه مریوان دوباره به جانب شهرزور گسیل دهد. ظاهراً پاشای بابان در تحریک این ایلات و اقدام آنان بی‎تقصیر نبود، اما والی اردلان به سبب وبایی که در میان لشکریانش افتاد، خیلی زود به سنندج بازگشت. (اعتماد السلطنه، ١٣۶٧،٢١۵)

@iranban_kord