Get Mystery Box with random crypto!

برگردان متن پهلوی《اندرز خسرو قبادان》 متنی به زبان فارسی میان | کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران

برگردان متن پهلوی《اندرز خسرو قبادان
متنی به زبان فارسی میانه

به نام یزدان و فال نیک
اندرز خسرو قبادان


۱- ايدون (اینچنین) گويند كه انوشه‌روان خسرو قبادان اندر زماني (كه) پُرگاه (=نزديك به مرگ) بود، پيش از آن كه جان از تن جدا بوَد، به اندرز به جهانيان گفت كه زماني كه اين جان از تن من جدا شود، اين تخت من را برداريد و به اسپانور (=جایگاه ایوان خسرو در مدائن) برويد و به اسپانور بنهيد و (سپس) در حضور جهانيان بانگ كنيد كه (ای)مردمان! از گناه كردن بپرهيزيد و به كرفه‌ورزي (=درستکاری) كوشا باشيد و مال گيتي را به خوار داريد زيرا كه اين همان تن است كه تا ديروز به(جز) اين تن بود، (به) اين مردم به سه گام نزديك‌تر بود، به هر گاه و زمان اهلایی (=درستکاری) و مال گيتي بيفزود، كه امروز به سبب ريمني (=آلودگی)، هر كه دست بر آن (=پيكر بی‌جان شاه) نهد، آنگاه او را به برشنوم (= آيين غسل) ببايد شستن، يا به يزش (=آیین ستایش) يزدان و به همپرسگي بهان نهلند (=راه ندهند)، و تا ديروز به سبب شكوه فرمانروايي، دست به كسي نداد كه امروز به سبب ريمني كسي دست بر (او) ننهد.

۲- (ای) مردمان جهان! درودمند (=درستکار) باشيد، و رويد؛ اداره‌ي (امور) به منش راست است و كار برزيگري است، در كار جهانيان كوشا و زيناوند (=زیرک) باشيد.

۳- در كار، آيين و پيمان داريد و در كار و دادستان (=داوری)، راد و راست و متحد راستان باشيد.
۴- اندرز گفتار و به جان اندرز نيوشيدار باشيد (=گوش دهید)، اندازه به كار و پيمان كنيد.
۵- به بهره‌ی خويش خرسند باشيد و بهره‌ي ديگر كس (را) مدزديد.
۶- در دهشِ درويشان سپوز (=تأخير) و بستاري (=سرسختی) مكنيد. بنگريد كه چگونه فرمانروايي از بين رود، خواسته بشود، مال ستبر، عشق و دشواري و درويشي بگذرد.

۷- ايدر (= این‌جا) زندگي اندك و آن‌جا راه دور و هميمال سخت و داور راست است. كرفه (=ثواب) به وام نيابند، درود و پاره (= رشوه) كار نكند و تن و روان را نپذيرد؛ به جز اينكه بس كرفه كرده باشد، بر فراز گذشتن بر چينود پل نتوان (زيرا) آن جا داور راست چون مهر و رشن است.

۸- (از) بهان باشيد تا گرودمانی (=بهشتی) باشید.
۹- افسوس (=تمسخر) مكن تا فرهمند باشي، چه نيكي و بدي به هر گاه و به هر كس شايد بودن.
۱۰- گيتي را به سپنج (=خانه موقت) دار و تن به آسان، نيكي به كردن دار، بزه به رنج سپوز و مينو به كنش خويش دار.

۱۱- اين نيز گفته شده است كه هر كس ببايد دانستن كه از كجا بيامده‌ام و چرا ايدر هستم، (و) من باز به كجا بايد شدن، (و) از من چه خواهند. (قس. از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود/به کجا می روم آخر...)

۱۲- كه من اين را دانم كه از پيش هرمزدخداي بيامده‌ام و براي بستوه آوردن دروج (= دروغ) ايدر هستم، و باز به پيش هرمزدخداي بايد شدن، از من اهلايي(=پارسایی) خواهند و خويشكاري دانايان، آموزش خرد و يكي ويرايش خيم (=آراستگي اخلاق).

۱۳- انوشه روان باد خسرو قبادان شاه شاهان كه اندرز كرد و اين فرمان را داد. ایدون باد.
فرجام یافت به درود و شادی.


عریان، سعید (۱۳۹۱). متن های پهلوی _گردآوریده جاماسب آسانا. تهران انتشارات علمی. صص۷۶-۷۵؛ آوانوشت:صص۲۲۷-۲۲۵.

@utiranshenasi