Get Mystery Box with random crypto!

توییتر دانشگاه تهرانی ها

لوگوی کانال تلگرام uttweet — توییتر دانشگاه تهرانی ها
موضوعات از کانال:
Nft
ژاله
آدرس کانال: @uttweet
دسته بندی ها: سرگرمی ها , دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 118.20K
توضیحات از کانال

سفارش تبلیغات:
@utadd
گروه موزیک دانشگاه تهرانی ها:
@ut_musics

فروشگاه :
@UT_shop
بازار دانشگاه تهرانی ها محل تبادل کتاب و کالا:
@utbazar
گروه اختصاصی پرسش و پاسخ مخصوص دانشگاه تهرانی ها:
@ut_faq
@uttww ارسال توییت

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 14

2024-05-08 13:44:24
با اختلاف، بهترین مورد ارتودنسی بود که تا حالا دیدم!



-Blue Jack-


@uttweet
23.2K viewsedited  10:44
باز کردن / نظر دهید
2024-05-08 12:35:32
‏اپراتورهای 137 بعد از قطع تماس:


_Hamed Tabaar_


@uttweet
24.3K views09:35
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 13:05:23
به این میگن یک فیلم با پایان بندی عالی
تا انتها ببینید



_Y_


@uttweet
13.7K views10:05
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 12:05:02
در سال ۱۹۲۰ ساموئل رشفسکی ۸ ساله به صورت هم‌زمان با چندین استاد بزرگ شطرنج مسابقه داد؛ او تمام بازی‌ها را باخت.



_卩-フ 隠 ſ-Ԁ_



@uttweet
16.7K views09:05
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 11:50:11
لندکروز مدل 2011 رو خریده 126 میلیون تومان، الان سازمان امور مالیاتی اومده 10 میلیارد ارزش گذاری کرده و براش 70 میلیون تومان مالیات بریده.

اسمش رو هم گذاشتن مالیات بر عایدی سرمایه.

خود سازمان مالیاتی در جدول استهلاکات موضوع ماده 149 ق.م.م عمر مفید خودروها رو 6 سال تعیین کرده، بعد از بابت افزایش قیمت تورمی بر مالی که عملا دو بار مستهلک شده، مالیات میگیره.


‏حالا تازه همون موقع هم که طرف خریده ۱۲۶ میلیون، قیمت جهانیش ۴۰میلیون تومان بوده، یعنی از سر و تهش مالیات گرفته شده


_Arash Sepehri_


@uttweet
17.5K views08:50
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 11:40:12
برای اساتید بزرگوار احترام قائلم. اما اینجا استاد چی‌ می‌گن؟ اون بزرگوار روبرو از چی یادداشت‌برداری می‌کنه؟


_مرتضی هاشمی_


‏ماتریالیست می‌گه نِوِر ماااایند، یعنی روح نیست؛ روح‌گرا می‌گه دازنت مَتِر؛ یعنی ماده نیست.
قرائتی تحت اندروید.


_Shanbehzade_


@uttweet
17.1K views08:40
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 11:30:24
‏چیتا با این ابهت میگه میو. بعد به پسره میگم بگو میو، نمیگه.



_bella_


@uttweet
16.7K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 10:31:01
آموزش و استخدام سراسری

توانمندسازی و توسعه مدرسان شاغل
استخدام مدرسان جویای کار به صورت حضوری و دورکار


مدرسان دوره، اساتید دانشگاه و استادان با تجربه در حوزه آموزش زبان به کودکان و نوجوان

شروع دوره ۲۰ اردیبهشت
پایان دوره ۴ خرداد

حدود 40 ساعت کارگاه و تدریس عملی تعداد ساعت آموزشی

21 جلسه 75-90 دقیقه

پنجشنبه و جمعه ها

لینک ثبت نام
https://mla.ir/product-category/courses/ttc/

@ylttc
Admin: @mlattc

به پیج آکادمی زبان مهرداد در اینستاگرام بپیوندید

https://www.instagram.com/mla.ir.yle?igsh=MW1sdmlkOXloN2d2bQ==
16.0K views07:31
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 10:15:10
‏زمانی که سریال فاصله‌ها پخش میشد، ما راهنمایی بودیم، یه رفیقی هم داشتیم که اسمش حسن بود، قفلی زده بود به من بگین ساسان، اسم انتخابی من ساسانه، یه روز در عنفوان غلیانات هورمون و توهم، تو مسیر برگشت از مدرسه، سر یه کوچه‌ چندتا دختر دیدیم...

‏حسن عنان از کف داد، هیچ‌جا رو نمیدید و صدای هیچ‌کسو نمی‌شنید، حسن یه نقشه کشید، گفت "من میرم نزدیکشون، شما از دور منو صدا بزنید ساسااااان، که اینا بفهمن من چه اسم باکلاسی دارم و با من دوست شن"، حسن پیرهن آبی آسمانیِ فرمِ مدرسه رو که شبیه لباس نگهبان پارک بود رو کرد تو شلوارش...

‏آستیناشو تا آرنج داد بالا و کمر شلوار پارچه‌ای‌شو داد پایین، جوری شروع به راه رفتن کرد که انگار میکردی روح شاهرخ جان استخری دَرِش نزول کرده، حسن خرامان به دخترها نزدیک شد، دستاشو کرده بود تو جیبش و آدامس موزی‌شو جوری میجوئید که صداش از دور میومد...

‏حسن که به دخترها نزدیک شد، نیم نگاهی به ما انداخت که یعنی الان وقتشه، منم صدامو انداختم تو سرم و داد زدم، "ساساااان، داداش بیا".
زمان ایستاد، موتوری رفت تو کون ۲۰۶، قرص بربری از دست پیرزن افتاد، شاش معتادی که اونور خیابون کشیده بود پایین و داشت باغچه رو آب میداد رو هوا وایستاد...

‏چرخ موتوری که زده بود تو کون ۲۰۶ رو هوا میچرخید، ساعت ۱:۲۳ بعد از ظهر، تو چهاراه همه منتظر دیدن واکنش دخترها بودن، انگار سرنوشت بشریت به جفت‌گیری حسن، ببخشید ساسان و اون دختر وسطی بستگی داشت...

‏بالاخره موقعش رسید، دختر وسطی که از همه خوشگل‌تر بود، یا به عبارت درست‌تری، کمتر از بقیه زشت بود، نگاه کرشمه‌ای به دوستش کرد، پشت چشم نازک کرد و شروع به راه رفتن کرد، در همین حین دست دوستشو کشید و گفت: "ااااه چه اسم کصشری!!! بیا بریم سمانه."
موتوری چرخشو از ایستادن نگه داشت.



_سوداد_


@uttweet
18.3K views07:15
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 10:00:43
این آقا گوریله دل خانومشو شکسته و داره سعی میکنه از دلش در بیاره:)


_Raha_


@uttweet
19.3K views07:00
باز کردن / نظر دهید