.

2022-02-27 06:14:38 #فاح‌شه‌ی‌کوچک #part224 -جانم بابا؟ با مهربونی بهم خیره شد: +نمیخوای یکم دیگه راجب رفتنت فکر کنی؟ مطمئنی میخوای بری؟ نفس عمیقی کشیدم تا با آرامش صحبت کنم: -آره بابا، میخوام برم یه پروژه دوماهه چیه که انقدر بزرگش کردید! با نگرانی نگاهم کرد: +بخاطر پریفام… باز کردن / نظر دهید

2022-02-27 06:14:36 #فاح‌شه‌ی‌کوچک #part223 جلوی خونه عمو نگه داشت زنگ در و فشردم که کمی بعد زنعمو در و باز کرد هاکان هم چمدون رو برد بالا زنعمو تو بغلش فشردم: +خوبی دخترم؟ خوش اومدی! بغض گلومو فشرده بود، به سختی قورتش دادم. و لبخندی زدم -مرسی مامان جون! رفتیم داخل… باز کردن / نظر دهید

2022-02-27 06:14:31 #فاح‌شه‌ی‌کوچک #part222 بغضم شکست این اولین بار بود هاکان اینطوری باهام صحبت میکرد دلم ازش شکست یعنی نظر من اینجا بی اهمیت بود؟ چرا؟ مگه من شریک زندگیش نیستم؟ مگه من حق تصمیم گیری ندارم... اشکام گوله گوله پایین میومدن از وقتی که حامله بودم لوس تر شده… باز کردن / نظر دهید

2022-02-26 02:21:48 باز کردن / نظر دهید

2022-02-26 02:18:41 سرتو بکنی توش خیسش کنی..

|@VaReDh | باز کردن / نظر دهید

2022-02-24 12:43:01
| @VaReDh | باز کردن / نظر دهید

2022-02-24 08:39:01 من عشقو از کسی یاد گرفتم که وقتی باهام قهر بود و صداش میکردم جوابمو‌ با جونم میداد .
| @VaReDh | باز کردن / نظر دهید

2022-02-24 06:18:39 #فاح‌شه‌ی‌کوچک #part209 شمردم تا به پنج رسیدم، شوخی کرده بودم اما میخواستم ببینم واکنش پریفام چیه! همینطور که از تخت پاشدم گفتم: -من رفتم، خدافظ با این حرفم سریع برگشت و متعجب خیره شد بهم. #پریفام میدونستم داره شوخی میکنه و نمیره ولی با بلند شدنش و قاطعانه… باز کردن / نظر دهید

2022-02-23 23:11:25 ساک زدن نابی جدید نامزدشو برده تو یه اتاق خالی درو بستن زانو زده جلوش واسش یواشکی داره ساک میزنه پسره هم زیپشو فقط باز کرده که اگه یکی اومد زودی جمع کنن و شک نکنه کسی دختره یه طور ساک میزنه که صدای ساک زدنش کیرتو خیس میکنه باسنش خیلی خوش فرمه دختره … باز کردن / نظر دهید

2022-02-23 15:00:07 وقتی میخندید لباش چشماش صورتش همه چیش تو قشنگ ترین حالت ممکن میبود و دل منم عاشق این قشنگیا
| @VaReDh | باز کردن / نظر دهید