دربارهی «هممؤسس» و «همبنیانگذار» پیشوندها و پسوندها و (در | ویراستار
دربارهی «هممؤسس» و «همبنیانگذار»
پیشوندها و پسوندها و (در برخی زبانها) میانوندها نشانههای اقتصاد زبانی هستند. اگر بنا بود برای هر مفهوم جدید یک واژهی بسیط استفاده کنیم، هر انسان باید دهها هزار واژه بیش از آنچه اکنون در دایرهی واژگانش دارد میآموخت، اما با بهکارگیری این تکواژهای وابسته توانستیم جهان خارج و مفاهیم را در گروهی از لغات اصلی خلاصه کنیم و نیازهای جدیدمان را با تغییرات جزئی در همانها برآورده سازیم. دریلی را در نظر بگیرید که بدنه و نیروی محرکش ثابت است اما هر بار، بنا به نیاز، یک مته یا حتی ابزار جدید به آن وصل میشود؛ بهجای اینکه پنجاه تا وسیله داشته باشیم، یک وسیله داریم که، با اندک تغییراتی، پنجاه کار مختلف انجام میدهد.
زایایی ماهیت وندهاست، دلیل وجود وندهاست؛ قرار نیست با «تجویز» جلوی زایایی را بگیریم، اما باید دقت کنیم که هر زبانی قواعد خاص خودش را دارد و زایش آنجا به بالش میرسد که همهچیز در جای درست باشد، وگرنه کودک نارسیدهای خواهیم داشت که دیری نخواهد زیست.
در سالهای اخیر، به لطف فراگیر شدن شرکتهای خلاق در حوزهی فناوری، یا همان «استارتآپ»ها، نیاز به واژهای پیدا کردهایم که مفهومی جدید را برساند. شرکتهای سنتی را معمولاً یک نفر پایه میگذاشت یا اگر شریک و همراهی هم در کار بود، چون پای کار خلاقانهای در میان نبود، نام او اهمیت چندانی نمییافت. نهایتش این بود که میرسیدیم به «حقالعملکاری فلانی و شرکا» یا «سوهان فلانی و پسران»! باری، واژهی جدید باید همان مفهوم «co-founder» در زبان انگلیسی را به مخاطب فارسیزبان منتقل میکرد و او را، به قول خودمان، «شیرفهم» میکرد که فلان شرکت را دو نفر یا چند نفر با مشارکت برابر تأسیس کردهاند و امتیاز «معنوی» (و نه لزوماً مادی) یکسان دارند. «هممؤسس» و «همبنیانگذار» دو واژهای بودند که سروکلهشان پیدا شد تا این خلأ را پر کنند. اما مشکل کجاست؟
در زبان فارسی، پیشوند «هم» عمدتاً به «اسم» افزوده میشود و واژهی جدیدی میسازد که مقولهی دستوری آن عمدتاً «صفت» (در دستور سنتی: «صفت مرکب» یا «صفت ترکیبی») است و کارکرد چنین ساختی نشان دادن «اشتراک» است (ساختهای کمبسامد دیگری هم داریم). در «هممؤسس» و «همبنیانگذار» پیشوند «هم» به «صفت» چسبیده است تا «صفت» جدیدی بسازد، چیزی که دستکم من نظیری برای آن نیافتهام و ساخت زایایی در فارسی نیست.
سخنکوتاه، «هممؤسس» و «همبنیانگذار» بر ساختمان دستوری زبان فارسی بنا نشدهاند و بهتر است بهجای آنها بگوییم «از مؤسسان...» یا «از بنیانگذاران...»، چنانکه فرضاً به هر یکی از پزشکانی که در درمان یک فرد دخالت دارند نمیگوییم «همپزشک» بلکه میگوییم «از اعضای تیم پزشکی...» یا فرضاً به دو رانندهی یک وسیلهی نقلیه نمیگوییم «همراننده» بلکه به یکی میگوییم «راننده» و به دیگری میگوییم «شاگرد راننده» («شاگرد شوفر»).