2022-06-11 14:08:57
بررسی رباعیات حیدر هروی کلوچ
(بخش آخر)
رباعی زیر (
دیوان حیدر، ۲۰۳-۲۰۴):
یکدم ز غم عشق تو بر [...] نزنم
بی خون جگر دو دیده بر هم نزنم
غافل نشدیم از تو هرگز نفسی
بی مهر تو از صبح ازل دم نزنم
در دیوان اهلی ترشیزی (ص ۵۹۲) با ردیف «نزدیم» بر اساس پنج دستنویس نقل شده که درستش همین است. فعل «نشدیم» در مصراع سوم، با «نزدیم» تطابق دارد نه «نزنم». در دستنویس گنجبخش، در مصراع نخست رباعی، کلمهای که مصحح آن را مخدوش و ناخوانا فرض کرده، به وضوح «بیغم» است. در بیت زیر هم چنین اتفاقی افتاده است (دیوان حیدر، ۲۰۴):
گر دست دهد مرا زمانی صد [جان]
خواهم که هزار جان فدای تو کنم
مصحح در حاشیه توضیح داده که دستنویس در این موضع مخدوش بوده، بنابراین، کلمۀ جان را به حدس خود وارد متن کرده است. در تصویری از دستنویس گنجبخش که در اختیار من است، «با» در این کلمه کاملاً واضح و خواناست و طبق ضبطی که در دیوان اهلی ترشیزی آمده، این کلمه، «بار» است. ضمن اینکه صد جان با هزار جان مصراع بعدی به هیچ وجه سازگار نیست.
..
چند رباعی دیوان، عیب قافیه دارند که مصحّح متذکّر آنها نشده است. از جمله، در رباعی زیر، عیب قافیه کاملاً مشهود است (دیوان حیدر، ۲۰۳):
در وادی عشق نامراد آمدهایم
وز گردش ایّام به داد آمدهایم
با صد غم و درد میرویم از سرِ کوت
القصّه به رسم دادخواه آمدهایم.
یا در این رباعی (همان، ۲۱۷):
گاهی نظری به بینوایی میکن
یا گوش به سوی دادخواهی میکن
گر دولت وصل را نشایم باری
از دور به حال من نگاهی میکن
که کلمۀ «بینوایی» با دو قافیۀ دیگر همخوان نیست و درست آن، مطابق نسخۀ «ن» (بادلیان) «بیگناهی» است و عجیب است که با اینکه مصحّح ضبط درست را در اختیار داشته، از کنارِ آن گذشته است.
..
این رباعیِ حیدر (دیوان، ۱۵۷):
آن شوخ به من به خشم و کین میگذرد
چین از سرِ ناز در جبین میگذرد
یارب! همه عمر این چنین خواهد بود
افسوس ز عمری که چنین میگذرد
یادآور رباعیات دو تن از همعصران اوست؛ یکی، ملاّ حسین کاشانی (
تحفۀ سامی، ۱۹۷):
آن شوخ کشیده تیغ کین میگذرد
وز عاشق خویش خشمگین میگذرد
بر جان من آن عتاب امروزی نیست
دیری است که عمر من چنین میگذرد
و دیگر، ملاّ فیضی تربتی (همان، ۱۹۸):
از پیش من آن زهره جبین میگذرد
آشوب دل و آفت دین میگذرد
عمرم همه بگذشت و ندیدم رویش
افسوس ز عمری که چنین میگذرد
..
در رباعی زیر (دیوان حیدر، ۲۴۱):
ای دل به حریم دل نشیمن کردی
آخر ز چه رو خیال رفتن کردی
ای دوست! مرا به کام دشمن کردی
دشمن نکند آنچه تو با من کردی
«ای دل» در آغاز رباعی، خطای کتابتی کاتب گنجبخش است و درست آن، «اوّل» است. قرینۀ این سخن، «آخر» در مصراع دوم است. ضمن اینکه، چگونه میشود دل در حریم دل نشیمن کند؟ بیت دومی رباعی، بی کم و زیاد، از رباعی ظهیر فاریابی (
نزهة المجالس، ۴۰۱) اخذ شده است:
ای دوست! مرا به کام دشمن کردی
دشمن نکند آنچه تو با من کردی
تو سوخته خرمن دگر کس بودی
چون خویشتنم سوخته خرمن کردی.
..
رباعی زیر که از نسخۀ بادلیان نقل شده (دیوان، ۱۶۱-۱۶۲):
ایوان تو به کام دل برافراشته گیر
وز عمر تمام بهره برداشته گیر
چون در نگری آنچه مراد دل توست
برداشته گیر و باز بگذاشته گیر
سرودۀ شاعری به نام نظامالدین کاتب است و محمدبن یغمور آن را در سدۀ هشتم هجری قمری در سفینۀ خود نقل کرده است (رک.
سفینۀ ترمد، ۴۷۷).
..
رباعی مشهور زیر نیز از نسخۀ بادلیان به دیوان حیدر هروی (ص ۱۶۸) راه یافته:
از حادثۀ زمان زاینده مترس
وز هرچه رسد چو نیست پاینده مترس
این یک دم نقد را غنیمت میدان
از رفته میندیش و ز آینده مترس
رباعی در دستنویس عزت قویون که در ۶۸۸ ق کتابت شده به اسم کمال الدین اسماعیل اصفهانی (د. ۶۳۵ ق) است (
دیوان کمال، ۳۴۹). در
سفینۀ کهن رباعیات (ص ۲۹۳) به اسم شمس گنجه است و در بعضی منابع به اسم خیّام نیشابوری (
طربخانه، ۳۷) و بابا افضل کاشانی (
رباعیات، ۱۴۴) است. به غیر از بابا افضل، منابع دیگر همگی قبل از حیات حیدر هروی تدوین یا کتابت شده است.
..
با این وضعیتی که گفتیم، به نظر من در مورد صحّت انتساب سایر رباعیات منحصر به نسخۀ گنجبخش به حیدر هروی باید تردید جدی داشت و در هر صورت، تذکر این موارد در مقدمۀ چاپ دیگری از کتاب، بسیار ضروری مینماید.
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4
1.4K viewsedited 11:08