Get Mystery Box with random crypto!

زمستان

لوگوی کانال تلگرام zemesstaaan — زمستان ز
لوگوی کانال تلگرام zemesstaaan — زمستان
آدرس کانال: @zemesstaaan
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 12.52K
توضیحات از کانال

https://www.instagram.com/manijenia
آدرس صفحه اینستاگرام
تماس با ادمین و مدیر کانال @manijenia

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 16

2023-04-13 10:17:12
2.2K views07:17
باز کردن / نظر دهید
2023-04-13 10:15:54 آن زمانی که دیگر نباشم
ابری با توست، سایه‌اش بر سرت
آن ابر منم، نخواهی شناخت

پیراهنت با نسیمی رقصان
گیسوانت پریشان
یک دست بر دامن و ‌دست دیگر بر گیسوان
آن نسیم منم، نخواهی شناخت

شبانگاهی بر بالین، به این سو و آن‌سو
نه‌ در خواب و نه در بیداری
آن رویا منم، نخواهی شناخت

در تنهایی سخن می‌گویی با آن که نیست
باز می‌گویی هر آنچه را تا کنون نگفته‌ای
با تمامِ جان به تو گوش می‌سپارد
آن که نیست منم، نخواهی شناخت

به ناگاه سوزشی‌ در جانت
بی‌آنکه بدانی از کجاست
قلبت به تپش در می‌آید از خاطرات
آن سوزش منم، نخواهی شناخت.

#عزیز_نسین

@zemesstaaan
2.5K views07:15
باز کردن / نظر دهید
2023-04-13 10:15:06 راستی لذت تنها بودن را چشیده‌ای؟
قدم زدنِ تنها، دراز کشیدنِ تنها توی آفتاب؟ چه لذت بزرگی است برای یک موجود عذاب کشیده، برای قلب و سر! منظورم را میفهمی؟ آیا تا به حال مسافت زیادی را تنها قدم زده‌ای؟ قابلیتِ لذت بردن از آن دلالت بر مقدار زیادی فلاکتِ گذشته و نیز لذت‌های گذشته دارد.

وقتی پسربچه بودم خیلی تنها ماندم، اما آنها بیشتر به زورِ شرایط بود نه به انتخاب خودم؛ اما حالا با شتاب به طرفِ تنهایی می‌روم، همان طور که رودخانه‌ها با شتاب به سوی دریا سرازیر می‌شوند...


نامه به فلیسه
#فرانتس_کافکا


@zemesstaaan
2.6K views07:15
باز کردن / نظر دهید
2023-04-10 09:09:40
روزی که بازوان بلورین صبح دم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزی که آفتاب
از هر دریچه تافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گمگشته بازیافت

من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانه ها و غزل ها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو
عشق من ...


#هوشنگ_ابتهاج
بخشی از شعر بلند گالیا


@zemesstaaan
1.4K views06:09
باز کردن / نظر دهید
2023-04-10 09:06:37 بر ماست که بهشت کوچکی کنج خانه هايمان بسازیم، با گیاه و شعر و موسیقی.
بر ماست که آسمان را به زیر سقف اتاق هامان ببریم،
بر ماست که لبخند بزنیم،
بر ماست که تحت هر شرایطی، سرزنده و امیدوار بمانیم،
برماست که بدانیم،
بر ماست که بیشتر بدانیم...

که بعد از این، هر خانه، یک سیاره ست...
سیاره هامان را سبز و با شکوه نگاه داریم و از گزند بیماری و اندوه، به دور.

بر ماست که خیال های خوب کنیم و نور را از روزنه ی کوچک نگاه هامان به زیر پوست لطیف و بی گناه خانه تزریق کنیم و دل بدهیم به ساقه های سبز و باریک امید.

دل بدهیم به آوای آرام موسیقی و طعم چای و عطر شمعدانی و آغوش سبز و پناه دهنده ی عشق.

بر ماست که کنج سیاره هامان، بهشت شورانگیز و روشنی بسازیم و بی بهانه و با صدایی بلند، زندگی کنیم...

بر ماست که بخوانیم،
بر ماست که بدانیم،
بر ماست که امیدوار بمانیم..



#نرگس_صرافیان_طوفان



@zemesstaaan
1.4K views06:06
باز کردن / نظر دهید
2023-04-10 09:04:42
زِ نوبهار به‌رقص است ذره‌ذرهٔ خاک
تو نیز جزو زمینی،
در این بهار مَخسب!


#صائب_تبریزی


@zemesstaaan
1.3K views06:04
باز کردن / نظر دهید
2023-04-09 22:42:48

           من آنقدر دوستت می‌دارم
           که دوباره بعد از مرگ،
           به خانه باز خواهم گشت،
           و برمی‌گردم.

           من برمی‌گردم،
           درست به شیوه‌ی شبنمی
           در گرگ و میشِ سحر...


#علی_صالحی


@zemesstaaan
2.5K views19:42
باز کردن / نظر دهید
2023-04-09 22:37:12 هر دمی چون نی
از دل نالان!
شکوه‌ها دارم
روی دل هر شب
تا سحرگاهان!
با خُدا دارم...


@zemesstaaan
2.3K views19:37
باز کردن / نظر دهید
2023-04-09 22:36:17
دقایقی در زندگی هست که دلت برای کسی آن قدر تنگ می‌شود، که می‌خواهی او را از رویاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی.

گفتارها/
گابریل گارسیامارکز

@zemesstaaan
2.5K views19:36
باز کردن / نظر دهید
2023-04-09 09:20:21 ...


دگربار باز خواهم گشت؛
به خاطر  لبخند و عشق بازخواهم گشت
و با چشمان حیران خویش
به نیمروز زرّین و جنگل سوخته می‌نگرم،
و دود سیاه نیلگونی که به آسمان کبود برمی‌خیزد.
سلانه باز میگردم همراه با جویبارانی
که برگ‌های سوخته‌ی علفزاران خمیده را می‌شوید.

و یک بار دیگر به هزار رؤیای خویش از آب‌هایی می‌اندیشم
که شتابان از کوه‌ها فرو می‌ریزند.
باز خواهم گشت برای شنیدن آوای فلوت و ویولن
در پایکوبی‌های دهکده،
نغمه‌های محبوب دلنواز
که ژرفای نهان حیات بومی را برمی‌انگیزند،
و نواهای سرگشته‌ی مبهم که یادآور سحر و افسون‌اند.
باز خواهم گشت، دگربار باز خواهم گشت،
برای رهایی اندیشه‌ام از سال‌های طولانی پر درد.


#کلود_مک‌کی



@zemesstaaan
3.3K views06:20
باز کردن / نظر دهید