2023-02-19 17:04:41
جغد برای عرب قبل اسلام یادآور انسان بود: دو چشم در جلوی سر بر خلاف پرندگان دیگر که چشمهایشان در دو طرف سر قرار دارد، و نوک بینیمانند. این شباهت، در کنار سکونت جغد در ویرانهها و گورستانها و نیز شبرو بودنش، این باور را ایجاد کرد که جغدها روح مردگانند. تا پیش از مرگ روح چون پرندهای در درون انسان جای دارد و هنگام مرگ جغد هر کس از داخل سرش بیرون میآید و میپرد. واژۀ هامة در عربی هم به معنی جغد است، و هم به معنی سر انسان.
هوهوی جغد فریاد کمک است که میگوید: «اُسقونی اُسقونی!» مرا آب دهید، مرا آب دهید! چرا که مردهای که در خاک خشک و داغ دفن شده، تشنه است. عربها گاه روی قبر درگذشتگان آب یا شراب میریختند تا مرده سیراب شود. اُقَیشِر اَسَدی شاعر عرب میگوید:
شبانگاه تا صبحدم چشم بر هم نمیگذارم
مبادا جغدت بانگ زند و نشنوم
و بر قبرت شراب میریزم.
اما گاه این تشنگی با آب و شراب رفع نمیشد و فقط با خون مینشست: روح مقتول در اطراف و اکناف پرواز میکرد و فریاد میزد «تشنهام» تا کسی به خونخواهیاش برخیزد و خون قاتل را بریزد. مُغَلِّس فَقعَسی، شاعر عرب میگوید:
پیکر برادرتان را یافتم افتاده در قبا،
بادهای سوزان بر آن میوزید
و هر شب جغدش فریاد میزد:
ای بنیعامر، آیا کسی خونخواهی مرا خواهد کرد؟
واژۀ صَدیٰ در عربی هم به معنی جغد است و هم به معنی عطش شدید.
این تداعیها دست به دست هم دادند و جغد را به حیوانی بدیُمن تبدیل کردند. به خصوص حضور جغد در طول روز در آبادیها نحسیآور تلقی میشد. موجودی موحش که از دنیای مردگان به جهان زندگان آمده و پیامآور مرگ و مصیبت است.
اما گاهی هم جغد فقط روح مرده است، بدون معنایی شوم، همچون این شعر عاشقانه از توبة بن حُمَیِّر:
آه، اگر لیلا بر من سلام کند، حتی اگر زیر خاک و سنگ باشم
شادمانه پاسخش خواهم گفت یا جغدی از کنار قبر هوهو خواهد کشید.
منبع:
Echoes of a Thirsty Owl: Death and Afterlife in Pre-Islamic Arabic Poetry
T. Emil Homerin
1.8K views14:04