Get Mystery Box with random crypto!

خانواده صمیمی عباس منش

آدرس کانال: @abasmanesh
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
مشترکین: 29.34K
توضیحات از کانال

در این کانال پاسخ های تاثیرگزار به سوالاتی ارائه می شود که اعضای سایت از گروه تحقیقاتی عباس منش در ایمیل سایت پرسیده اند.
مطالعه این مطالب می تواند به شما شیوه حل مسائل را آموخته و موجب تحول زندگی تان در تمام جنبه ها شود.
ارتباط با ما
sales@abasmanesh.com

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 10

2023-03-11 09:41:11 از نتایجم بعد از این دوره میام می نویسم و انجام وظیفه میکنم.

https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
4.4K viewsMaryam Shayesteh, 06:41
باز کردن / نظر دهید
2023-03-11 09:41:11 بخشی از تجربیات میثم عزیز درباره دوره شیوه حل مسائل زندگی

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته بینظیر و همه دوستان عزیزم
واووو بابت این دوره شیوه حل مسائل زندگی
واقعا دست مریزاد، دمتون گرم،
من تمام فایلهای هدیه شما توی بخش دانلودها رو توی سایت مو به مو گوش کردم، چندین دوره رو از سایت شما خریدم و تقریبا با خط فکری و آموزشی شما آشنا هستم
پارسال همین موقعها بود که دوره قانون سلامتی اومد رو سایت و منم خریدم و کلی تغییرات رو برا خودم رقم زدم که نتیجش هنوزم برا خیلیا قابل باور نیست،
وزن کم کردن و شفای کلی داستان که همشون رو با دوره قانون سلامتی بوجود آوردم و هر روز کلی از استاد سپاسگذاری میکنم
برا امسال میگفتم چه برنامه‌ای رو بریزم که مثل پارسال برام سال پر از برکت و نتیجه باشه؟؟
دیدم در مورد دوره جدید صحبت میکنید و هر روز کامنتای تلگرام از این دوره بود و صفحه اصلی سایت هم بروزرسانی این دوره رو نشون میداد،
ذهنم بد جور مقاومت میکرد و میگفت این همون دوره کشف قوانین زندگی هست دیگه، برو همین دوره رو ‌کار کن مثل اینه که شیوه حل مسائل رو کار میکنی،
قانون که یکیه دیگه...
خلاصه یکی از دوستام زنگ زد گفت این دوره رو بخرم یا نه؟؟
گفتم من نمیخرم چون فکر میکنم با کشف قوانین بتونم همه این مسایلی که تو این دوره گفته میشه رو درک کنم،
گذشت تا یه سفری رفتم شمال، اونجا با یه دوست عزیزی صحبت میکردیم که شروع کرد به خوندن یه کامنتی از تو
تلگرام، بعد گفت بیا دوره رو بخریم من خیلی حسم به این دوره خوبه،
منم انگار یه حسی بهم گفت همین الان بخر و شروع کن، تو مسیری که میری گوشش بده، فکر کن یه روز بیشتر شمال بودی، مقاومت نکن،
منم گفتم چشم، بلافاصله دوره رو خریدم و دانلود کردم و راه افتادم، تو ماشین که گوشش میدادم و هی استپ میکردم و
با دوستم حرف میزدم،
متوجه شدم این دوره یعنی شخم زدن واقعی،
استاد باور کنید توی جلسه دوم، تا سوال 8 رو که گوش کردیم جفتمون سردرد شدیم،
یعنی اینقدر این سوالات ریز و لیزری و سلولیه که احدی حتی منه خود گول زن قهار هم نتونستم از زیرش در برم،
گفتم واقعا استاد چه سوالاتی رو طرح کرده و چه تاثیری داره که بر خلاف انتظار، تو دوره با صدای خانم شایسته مطرح میشه که اصلا همه چیش یه رنگ و بویی دیگه داره،
مگه میشه این دوره رو داشت و به توهم و خود گول زنی و نفهمیدن دلیل مشکلات زندگی ادامه داد؟؟
مگه میشه با وجود این دوره آشغلا رو زیر مبل زد و از مسائل فرار کرد.
اینو به کسانی میگم که تشنه تغییرن، اگر میخواید تغییر کنید این دوره شما رو مثل بلدوزر شخم میزنه و زیر و رو
میکنه، این دوره یه لودر واقعیه،
سوالات جوری طراحی شده که اگر روزنه‌ای از فرار رو میدیدم، سوال بعدی چنان روزنه رو‌ می‌بست که جز نشستن و با
خود واقعیم روبرو شدن چاره‌ای نداشتم و این روبرو شدن
خیلی درد داره،
به خودم گفتم آهاااان، اینجا دیگه آخر خطه، فکر کردی خیلی زرنگی؟؟
این سوالاتی که پرسیده میشه رو جواب بده تا بفهمی با خودت چند چندی، یه ترازنامه و یه پرسشنامه واقعی،
یه پل صراط واقعی اینجا برات گذاشتن اگر رو داری و میتونی از اینم با توهم بگذر،
مگه میشه این سوالات رو از خودت بپرسی و به خودت نیای؟؟
من بعد از این دو‌جلسه تصمیماتی گرفتم که شاید به هر آدم عاقلی بگی، میگه قطعا و یقینا تو یه دیوانه واقعی هستی،
فکر میکردم برا امسالم چه کاری باید انجام بدم،
دیدم با این دوره نه تنها برا امسالم بلکه تا آخر عمرم کار دارم،
از خانم شایسته بینهایت سپاسگذارم که چقدر عالی این قسمت رو اجرا میکنن و مثالهایی که میزنن چقدر ذهن مخاطب رو باز میکنن،
از استاد سپاسگذارم که دوباره امسال رو با یه حرکت انقلابی دارن شروع میکنن و چه جهشی از تغییرات رو تو دانشجوهای خودشون بوجود میارن،
به دوستی که ازم در مورد خرید دوره سوال کرده بود پیام دادم و گفتم بدون هیچ‌ حرف و سوالی فقط برو دوره رو بخر،
این دوره باعث میشه من بشینم و اون علفهای هرز و آشغالای زیر مبل و اون نشتی‌های انرژی و اون توهمات و اون خود گول زنی‌ها و اون خودت رو به کوچه علی چپ زدنها رو بریزم دور و بیام به معنای واقعی با خود واقعیم و شخصیتی که هستم روبرو بشم که واقعا این کار واقعا یه جهاد اکبره و نتایجش قطعا بینظیره،
هنوزم تو شوکم که چجوری میتونم با وجود اینهمه آگاهی دقیق و اصل که تو سایت هست، اینقدر تو در و دیوار باشم و اصل رو نفهمم؟؟
استاد، هر سوالی که خانم شایسته میپرسیدن که البته با لحن بسیار مهربانانه و ملیح مطرح میکردن، ولی مثل یه جفت کشیده محکم منو‌ چپ و راست میکرد،
البته نوش جونم، گوارای وجودم، از نون شب واجبترم بود،
هر چرایی که میپرسیدن، یه دری از آگاهی به روی من باز میشد،
اگر این دوره همین دو‌جلسه باشه واقعا من راضیم،
ازتون بینهایت سپاسگذارم، خدا بهتون بیش از پیش عزت بده،
الهی خدا شما رو حفظ کنه،
4.3K viewsMaryam Shayesteh, 06:41
باز کردن / نظر دهید
2023-03-10 09:39:48 در این 21 روز ، هر روز یک درجه یا چند درجه یا چندین درجه حال ما بهتره و بهتر و بهتر شده و به جایی رسیده ایم که در جهان چیزی جز زیبایی نمی‌بینیم.
در این 21 روز آنقدر با اطمینان کامل فایل های شما را گوش داده ام و تمرینات شما را آنقدر با جدیت انجام داده ام که باز هم میگویم اگر 28 سال عمرم را با این 21 روز عوض کنند ولله که راضیم.
حال این 21 روز من هیچ شباهتی به حال همه عمر من ندارد و من آن را ممنون خدای بزرگ و سپس زحمات شما استاد عزیز هستم.
برای منی که جهان را پر از زشتی و بی عدالتی و ظلم و ناخوشی میدید فقط یک معجزه نیاز بود که تبدیل به آدمی شوم که روزانه 100 مورد از نعمتهای زندگی‌اش را می‌بیند و برایشان شکرگزاری میکند.
برای منی که همه عمر کارم گله از زمین و زمان و شکایت از الف تا ی بود ، معجزه نیاز بود که در طول روز زیپ دهانم را ببندم و بر روی خودم و افکارم و ورودی های ذهنم و باورهایم کار کنم و همه چیز را منوط به خودم بدانم و بس.
برای منی که همیشه‌ی عمر کارم پیگیری اخبار و انتقاد به دولت و حکومت و غیره و ذلک بود ، فقط یک معجزه نیاز بود که تلویزیون را حذف کنم و فقط و فقط ساخت زندگیم را به دستان خودم بسپارم.
اگر بخواهم از نتایج این 21 روز بگویم باید به حال خوب و همچنین استارت شغلی و کسب رزق و روزی برای همسرم اشاره کنم و همچنین ایمان قلبی فراوانی که به خدا پیدا کرده ام.
مطمئنم که به زودی با ادامه دادن در این مسیر شرایط شغلی من هم به بهترین شکل مهیا می‌شود.
می‌دانم که در ابتدای راه هستم و باید همین مسیر را با تمرینات بیشتر و تمرکز بالاتر ادامه دهم؛
هدفم از ارسال این پیام، اشتراک حال خوبم با شما عزیزان بود.
احساس کردم که ابتدای مسیر من هم خیلی شبیه به ابتدای مسیر آقا رضا است چرا که من هم دقیقا در همین لحظه از زندگی شبیه آقا رضا هستم در ابتدایی که شروع به شنیدن فایلها کرده بود.
حق نگهدار همه شما عزیزان

https://abasmanesh.com/fa/tags/
3.2K viewsMaryam Shayesteh, 06:39
باز کردن / نظر دهید
2023-03-10 09:39:48 تجربیات محمد عزیز از 21 روز عمل به آموزه های استاد عباس منش

به نام خدای بزرگ و سلام
امروز دقیقا 21 روز است که من عضو این سایت شدم و تصمیم دارم که اولین کامنت خودم رو توی سایت ارسال کنم.
شاید حتی بتونم این رو بگم که این تصمیمِ کامنت گذاشتن انگار که بنا به اختیار 100٪ خودم نیست و انگار که یکی دیگه داره با انگشتان من این کلمات رو تایپ می‌کنه و من کاملا این حس رو توی این لحظه دارم…
21 روز میگذره از روزی که بالاخره تصمیم گرفتم وقت بگذارم و بشنوم؛ 21 روز میگذره از روزی که بالاخره دیوار بتنی ذهن من شکست و منِ خسته‌ و به خطوط آخر رسیده قبول کردم که بشنوم اون چیزی رو که همیشه مورد تمسخر قرارش می‌دادم.
21 روز گذشته از روزی که همسرم چشمان قرمزِ حاصل از گریه های مخفیانه‌ام را دیده بود و این بار با لحنی کاملا متفاوت نسبت به دفعات قبل، پیشنهاد گوش دادن به فایل های شما را به من داد
و من انگار که همین لحن را می‌خواستم؛ همین لحنی که درونش فریاد میزد که « این همه مسیرای مختلف را رفتی، حال این یکی راه را هم امتحان کن».
من چرا این بار پذیرفتم ؟
چرا باز هم مثل دفعات قبل مقاومت نکردم ؟
چرا با قلبی گشوده قبول کردم و گفتم بفرست ؟
پاسخ این چراها همانیست که استاد همیشه میگوید: « من این مطالب را برای کسانی میگویم که آماده شنیدن شده باشند» یا « من این حرف ها را برای کسانی میگویم که این مسیر را باور کرده باشند و وارد این مدار شده باشند ».
منِ 21 روز قبل، سیاهِ سیاهِ سیاه بودم
پر بودم از احساس خستگی و فاصله کمی با پایان قصه‌ی تلخِ آن روزهای زندگی داشتم.
فایل اول ارسال شد
انگار که دلم میخواست بشنوم؛ اتفاقا همین فایل بود. به قول استاد دیگر آنقدر چک و لگد خورده بودم که مقاومتی برایم نمانده بود و فقط میخواستم که بشنوم بلکه آرام شوم.
میخواستم به خودم فرصتی دیگر داده باشم و بعد از آن اگر که چیزی حاصل نشد به فکر پایان دادن به همه چیز باشم.
فایل را تا انتها گوش دادم. فایل بعدی؛ سپس فایل بعدی؛ سپس فایل بعدی و قصه‌ی آقا رضا را که اتفاقا هم استانی ما هست را تا انتها گوش دادم.
بعد از اتمام فایل های مربوط به نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش که مربوط به نتایج آقا رضا بود، به مانند تشنه ای در بیان بودم که انگار نهر آب یافته و هر چقدر که میخواهد می‌تواند بنوشد.
عضو سایت شدم؛
فهرست همه دانلودها را باز کردم و در نوار پایین سایت به اولین صفحه و اولین فایل رفتم.
فایل ها را می‌دیدم ، عنوان فایل را می‌خواندم ، دانلود میکردم و در پوشه عباسمنش در موبایلم ذخیره میکردم. فکر می‌کنم در همان روز تمام فایل های دانلودی را ذخیره کردم ( بجز زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا چون گوشیم حافظه لازم رو نداشت ) و شروع کردم به گوش دادن.
برای منی که چند هفته ای بود مهاجرت کرده بودم و ماشین هم نداشتم، این فایلها بهترین هدیه خدا بود تا مسیر 3 ساعته‌ی جابجایی از این شهر تا اون شهر با اتوبوس را به راحتی طی کنم.
روزانه 5 تا 6 ساعت در مسیر بودم برای رسیدن به مقاصدی که برای جستجوی کار می‌رفتم. این ساعت ها و همچنین ساعت های پیاده روی های طولانی فقط و فقط با شنیدن فایل ها برایم قابل تحمل بود.
در این 21 روز به جرات میتوانم بگویم که روزانه بیش از 10 ساعت فایلهای شما استاد عزیز را گوش داده ام. بعضی از فایلها را بیش از 10 بار؛ چه نت برداری هایی که کرده ام و چه تمریناتی که به عادات روزانه ام تبدیل شده است.
نمیخواهم زندگی قبل از 21 روز گذشته را برایتان شرح دهم چراکه تصمیم دارم مثل آقا رضا، آن را در قالب یک فایل تصویری برای شما آماده کنم. چرا که آن چیزی که در این 21 روز برایم اتفاق افتاده آنقدر برایم شیرین و زیبا و لذت بخش بوده که حاضرم همه زندگیم رو در یک کفه ترازو قرار دهم و این 21 روز را در یک کفه دیگر؛
این 21 روز شروع قصه‌ی من است و مطمئنم یک روزی من هم با نتایجم با شما صحبت خواهم کرد و آن روز دیر نیست.
در این 21 روز من و همسرم که از قبل با شما استاد عزیز آشنایی داشت با جدیت بیشتری فایل های شما را گوش دادیم؛ در اتوبوس کنار هم هندزفری در گوش؛ از این فایل به آن فایل؛ حرف های روزانه ما دیگر ناامیدی و یاس نیست؛ دیگر نمی‌ترسیم از مهاجرتمان؛ دیگر نگران نیستیم و الله الله از ایمانی که در قلبمان شعله ور شده…
الله الله از ایمانی که به خدا پیدا کرده ایم و توحیدی که به آن رسیده ایم. الله از توکلی که به خدا پیدا کرده ایم؛ و اما احساس…
و اما احساس خوب که کلید اصلی است.
چگونه از احساسم در این 21 روز بگویم ؟
آیا همین کافیست که همه 28 سال گذشته ام را حاضرم بدهم تا این 21 روز را داشته باشم ؟
احساسات من در این 21 روز در قیاس با منِ قبلی تفاوتی دارد مانند تفاوت سیاه و سفید.
3.2K viewsMaryam Shayesteh, 06:39
باز کردن / نظر دهید
2023-03-09 08:43:53 تجربیات هانیه عزیز از گوش دادن به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی

سلام استاد و سلام مریم بانوی دوست داشتنی
دوره شیوه حل مسائل واقعا بی نظیره. دقیقا چیزی بود که من نیاز داشتم و میخواستم …
بعد از گوش کردن به دوره و انجام تمرینات جلسه دوم و جواب به سوالات خودشناسی، من تو مغزم ترمزهایی رو پیدا کردم که اصلا فکر نمیکردم اینا ترمز باشن !
استاد انقدر از شوق اشک ریختم و گریه کردم و خدارو شکر کردم که توستم ذهنمو شناسایی کنم.
الان میتونم بگم من چقدر آرومتر و بیخیال تر شدم، چقدر رها تر شدم و چقدر دیگه فرداها برام مهم نیست و به آرامش رسیدم. واقعا خداروشکر
استاد نمیدونم چی بگم …
من امروز نزدیک به ساعت 3 بعد ازظهر بود که استارت گوش کردن به جلسه دوم رو زدم و آنقدر غرق آموزش های شما توی این جلسه شدم که اصلا نفهمیدم ساعت چه جوری گذشت و کی هوا تاریک شد و از ساعت 9 شب گذشته …
من آگاهی های این جلسه، توضحیحات شما و توضیحات تمرین این جلسه رو عین مار آناکاندا بلعیدم.
استاد فقط میتونم بهت بگم که عاشقتم.
انقدر که جلسه دوم این دوره منو دگرگون کرد که دلم میخواست جامه بدرم و سر به کوه و بیابون بزارم
اشک ریختم و گریه کردم و خدا رو شکر کردم و فقط با خودم گفتم استاد شیر مادر حلالت که به من یاد دادی کویرم رو بشناسم.
حتی الان هم با فکر به اینکه تونستم بعد از این همه مدت، کویرم رو بشناسم اشکم در اومد.
راستش … تمرینات جلسه دوم و پاسخ به سوالات رو تو دفترم نوشتم ولی چون یکم مطالبی که نوشتم شخصیه، برای همین جواب سوالات رو توی بخش نظرات جلسه ننوشتم.
فقط تو همین چند ساعتی که از نشستن پای این جلسه گذشته، میتونم بگم هانیه قبل از گوش دادن به جلسه 2 شیوه حل مسائل و هانیه بعد از گوش دادن به این جلسه، ربطی به هم ندارن.
انگار اون هانیه قبلی رو نمیشناسم انگار برام غربیه است …
استاد ارزش دوره شیوه حل مسئله خیلی خیلی بیشتر از این مبلغی بود که من براش پرداخت کردم خیلی زیاد.
خدا میداند که اگر طبق تاکید شما تا یک سال هر هفته یک بار این تمرین رو انجام بدم، چه نتیجه های غیر قابل باوری برام داره.
استاد بعد از اینکه این دیگاه من رو خوندید، خیلی به خودتون افتخار کنید. لطفا برید جلو آیینه و هر جوری که خودتون رو صدا می کنید، به خودتون با اعماق وجود بگید که:
سید حسین عباس منش من بهت افتخار میکنم و از طرف من خودتون رو در آغوش بگیرید.
استاد خیلی دوستون دارم. در پناه الله یکتا شاد باشید و ثروتمند.

https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
1.7K viewsMaryam Shayesteh, 05:43
باز کردن / نظر دهید
2023-03-08 08:14:31 بخشی از تجربیات آیدا عزیز از عمل به آگاهی های جلسه اول و دوم دوره شیوه حل مسائل زندگی

استاد اصلا نمیدونم چطور احساسم رو بگم
انگار آزاد شدم آزاد.
فقط و فقط با تکرار آگاهیای جلسه اول و دوم دوره شیوه حل مسائل، انگار من اصلا آیدای قبل از شنیدن این آگاهیا نیستم
من یه آیدای جدیدم. استاد دوس دارم داد بزنم بگم خدایا شکرت
امروز صبح یعنی دقیقا همین چند دقیقه پیش، من تونستم مسئله ای رو حل کنم که 6 ساله درگیرش بودم. یه فکر آزار دهنده یه پاشنه آشیل یه موضوعی که واقعااااااا داشت به بقیه جنبه های زندگیم هم آسیب میزد
دیشب به طرز عجیبی همین طور توی خلوت خودم داشتم اعتراف میکردم به همچی
من با تکرار آگاهی های این دوره و انجام تمریناتش دارم صداقت داشتن با خودمون رو یاد می گیرم
من یاد گرفتم به خودم راستشو بگم
یاد گرفتم فرار نکنم از مسائلم و یاد گرفتم ببینم که واقعا مسائل وهبت هستن برام
استاد این صداقتی که من داشتم فقط به خاطر تمرین جلسه دوم دوره شیوه حل مسائل بود.
جلسه دوم تمرینش جادوییه
انگار یه چوب جادو گرفتی دستت مسائلتو حل میکنی
استاد من اصلا فکرشو نمیکردم این تمرین توی عمل و رفتارهام هم تاثیر بذاره
خدای من! خدا جونم چه کردی با من
امروز داشتم پیاده روی میکردم و فکر میکردم به حل مسئلم و بعد فقط راهکار بهم الهام میشد و درونم باهام حرف میزد
دقیقا مسئله ای از من حل شد که همممیشه میگفتم نه این یکی رو ولش کن. یعنی همون چیزی که شما همیشه میگین اگر با شنیدن فایلا و آموزش های من به یه موضوعی برخوردید که گفتید نه دیگه این یکی که اصلااااا!!
یعنی اینکه اتفاقا مسیر تغییر زندگی شما از تغییر همین موضوع می گذره و همین موضوع اول باید تغییر کنه.
برای من دقیقا همین طور بود؛ من مدتها داشتم خودم رو گول میزدم و میگفتم حالا این موضوع خیلی مهم نیست
استاد الان اشک تو چشمام جمع شده و نمیدونم از شدت شوق چی بگم
با حل این مسئله خیلییی از مسائل جانبی دیگم حل میشه
حالا که بهش فکر میکنم خیلی از مسائلم پشت سر هم حل میشن
استاد الان که این مسئله رو حل کردم می بینم چقدر الکی میترسیدم و چقدر این مسئله رو برای خودم بزرگش کرده بودم
و تبدیلش کرده بودم به بزرگ ترین عذاب زندگی.م اما الان شده یکی از بزرگترین موهبت های زندگیمه
بچه ها دوست دارم این نکته رو بگم که اگر بعضی از مسائل حل نمیشن، فقط و فقط بخاطر باور های غلطمونه. ینی قرار نیست برای همه مسائل کار فیزیکی انجام بدیم
ولی کار ذهنی به شدددت لازمه به شددتتتت
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایااا شکرت
الان و بعد از این تجربه، یه حس اعتماد به نفسی دارم؛ یه حس قدرتی میکنم که اگه الان بهم بگن بیا برو فلان کوهو جابه جا کن حس می کنم می تونم جابه جاش کنم
دوره شیوه حل مسائل جادوییه، فقط باید ادامه بدم فقط باید بیشتر باور کنم و بیشتر آگاهی ها رو تکرار کنم و باید پای تعهدم به عمل به آگاهی های این دوره بمونم

https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
3.9K viewsMaryam Shayesteh, 05:14
باز کردن / نظر دهید
2023-03-05 05:28:25 بخشی از تجربیات سیما عزیز از عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی

به نام خداوند هدایتگر و سلام خدمت استاد و مریم عزیزم و همه ی دوستان
من در حال کار کردن مجدد دوره ی دوازده قدم بودم و برنامم این بود که بعد از اتمام این دوره، روانشناسی ثروت ١ را مجدد شروع کنم.
چون من بیشتره دوره های استاد رو خریدم، این بار تصمیم گرفتم دوره هایی که خریدم رو دوباره به صورت جدی شروع کنم و تمرین کنم.
خواسته ی اصلی من ثروت و استقلال مالی هست. اما از اونجایی که همیشه از خداوند هدایت خواستم در انتهای ١٢ قدم خدا ، خدا بهم گفت تو باورهای خوبی در مورد پول و ثروت ساختی که نتایج خوبی هم برات داشته بنابراین باید رو شناخت ترمزهای ذهنیت و رفع اونا تمرکز کنی تا نتایجت عالی و عالی تر بشن.
منم گفتم چشم و دوره کشف قوانین زندگی رو شروع کردم که واقعا این هدایت به جا بود و خدا رو شکر می کنم.
جلسه ی 4 از دوره کشف قوانین زندگی بودم که دیدم به خاطره یه مساله ای، خیلی درگیر هستم و انرژی زیادی ازم گرفته می شه.
البته اون موقع نمی دونستم مشکل از کجاست؟؟؟؟
کاملا حس می کردم که یه چیزی اشتباهه و یه جای کار می لنگه. مثل همیشه یه شب از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا داستان چیه؟ بعدش تو یوتوب یه فایل از استاد رو دیدم که استاد دارن دوره ی شیوه حل مسائل رو معرفی می کنن. خدا بهم گفت این دوره رو تهیه کن و در کناره کشف قوانین با هم کار کن منم گفتم چشم.
این رو هم بگم اگر من الان خیلی راحت می تونم دوره های استاد رو بخرم و مبلغشو پرداخت کنم، نتیجه ی کارکردن روی فایلهای دانلودی استاد هست که به صورت رایگان روی سایت هست. من اول از فایلهای رایگان استاد شروع کردم.
قبل از آشنایی با استاد و سایت گروه تحقیقاتی عباس منش، من اصلا نمی دونستم درآمد یعنی چی. نمی دونستم از خودت درآمد داشتن و مستقل بودن یعنی چی؟!
یعنی من قبل از آشنایی با استاد از نظر مالی کاملا وابسته به خانواده بودم.
بعد از مهاجرت تونستم به لطف خداوند توسط آموزش های استاد عباس منش خود واقعی و قدرتمو پیدا کنم و از وابستگی رها بشم و آزادی واقعی رو تجربه کنم و متوجه بشم که من خالق صد در صد شرایط و اتفاقات زندگیم توسط افکار باورها و فرکانسهایم هستم و از اون سیمای ترسوی وابسته به خانواده، تبدیل شدم به این دختره قوی و مستقل که البته خوده همین مهاجرت هم بوسیله گوش دادن و عمل کردن به آموزشای استاد عباس منش اتفاق افتاد.
خلاصه من دوره شیوه حل مسائل رو خریدم و شروع کردم به گوش دادن به این دوره.
وای خدای من چطور به ذهن خودم نرسیده بود به این واضحی!!!!!!
من چطور از این زودتر اینو متوجه نشده بودم که مسائل من داره از کجا آب می خوره!
وقتی داشتم آموزش های استاد توی دوره شیوه حل مسائل رو گوش می دادم، مساله ای که سالها یعنی از سن ١۶ سالگی منو و در واقع ذهن منو در گیر کرده بود، مثل یه پرده سینما یه دفعه جلوی چشام اومد و خدا بهم گفت دختر جان تو باید از اوله اول اینو حلش می کردی. بهم گفت اگر از اول به حرفم گوش می کردی و همش نمی گفتی حالا باشه بعدا، الان خیلی خیلی جلوتر بودی.
به قول استاد وقتی دیگه مطمئن می شی مشکل از کجاست، حل کردنش خیلی خیلی راحت می شه تا اینکه سر منشا رو نفهمی و گیج و منگ خودتو به هر دری بزنی برای اینکه بفهمی اصلا مشکل از جاست و پیدا کنی اون مشکل رو.
خدا رو شکر، مساله ی اصلی کل زندگی من که سالها با اون در گیر بودم و همون باعث شده بود که اونجور که می خوام پیشرفت نکنم، بالاخره حین گوش دادن به این دوره پیدا شد و جالب اینکه حلش اینقدر برام آسون بود که اصلا باورم نمی شه.


https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
1.1K viewsMaryam Shayesteh, 02:28
باز کردن / نظر دهید
2023-03-03 21:45:54 بخشی از تجربیات آیدا عزیز از عمل به آگاهی های جلسه 1 | دوره شیوه حل مسائل، در زندگی خود

من امروز بالاخره یه مسئله ی کوچیکو حل کردم. البته الان که حلش کردم می گم مسئله ی کوچیکیه. چون انقدر این مسئله رو تو ذهنم بزرگ کرده بودم که حلش رو 2 ماه به تعویق انداختم.
حالا مسئله چی بود؟
دو ماه پیش یه لباس خریدم دکمه ی اون لباس خراب شد و باید یه دکمه ی جدید میدوختم و از اونجا که دوختش خیلی خاص بود و باید با دقت انجام میشد تا لباس خراب نشه و منم بلدش نبودم، به خاطر همین انجامش رو به تعویق می نداختم.
و یه کاری میکردم که موقتا بشه ازش استفاده کرد.
باورتون میشه من همین یه کار ساده رو انجام نمیدادم چون ذهنم به بهونه های مختلف جلومو میگرفت و همش میگفت:
ولش کن همین جوری خوبه
کی حال داره بره راهکار رو یاد بگیره
حالا دکمه ام نداشت نداشت
یا اینکه: آخه تو میخوای درست مدل خودش بدوزی و این مدلی هم بلد نیستی و...
خلاصه تصمیم گرفتم راهکار مسئله رو بفهمم و حلش کنم. از مادرم راهنمایی گرفتم و شیوه ی انجامش رو یادش گرفتم
حالا هم بلدم اون شکل لباسو با فلان مدل بدوزم
و هم اینکه براحتی میتونم لباسمو بپوشم و خیالم راحت شد.
همین یه مسئله ی کوچیک باعث میشد مجبور باشم لباسی رو بپوشم که باهاش راحت نبودم و اذیت می شدم و حتی اون لباس رو دوست نداشتم
و الانم که به قصد حل مسئله تو دلش رفتم، فقط و فقط بخاطر آگاهیای جلسه اول دوره شیوه حل مسائل بوده.
حل این مسئله کوچک درسای زیادی برام داشت و فهمیدم من اصلا ذهنم رو واسه حل مسئله تربیت نکرده بودم و حل مسئله رو یاد نگرفته بودم.
با خودم میگم آیدا اگر نتونی یه مسئله به این سادگیو حل کنی انتظار داری نتایج بزرگ تری دریافت کنی؟؟؟!
انگار که بهم بربخوره!
بعد از گوش کردن آگاهیای جلسه اول دوره، اصلا خیلی جدی به خودم گفتم یا انجامش میدی یا هیچی...
خلاصه امروز که رفته بودم پیاده روی، همش آگاهی های جلسه اول تو ذهنم مرور می شد و همین طور پشت سر هم الگوهای حل مسئله بهم الهام میشد.
هر چیزیو که بیرون میدیدم دیگه برام مثل قبل نبود
ینی چی؟؟ ینی هرچیزی رو به عنوان جواب یک مسئله میدیدم: درختا، پرنده ها، آسفالت خیابون، کفش،ماشین،مغازه ها و…..
ینی میگفتم تک تک اینا بخاطر حل یه مسئله بوجود اومدن و دارن ادامه پیدا میکنن
کفش وقتی ساخته شد که راه رفتن با چیزای دیگه یا پابرهنه سخت بود
ماشین وقتی ساخته شد که انسان برای طی کردن مسافتای طولانی باید زمان زیادی صرف میکرد
درخت رو واسه این کاشتن تا اکسیژن بیشتری تولید بشه تا خاک دست نخورده باقی نمونه و حاصلخیز تر بشه،لباس گرم،شامپو،هندزفری،تلفن همراه،کیف و…..
یه جورایی انگار بعد ازین همه گوش کردن به جلسه اول… دیدگاهم یکم تغییر کرد و متوجه شدم اصلا دنیای الان و تمام پیشرفتاش، حاصل حل مسئلست. مسائلی که با بوجود اومدنشون نه تنها باعث شدن مسئله ی اصلی حل بشه بلکه از ایجاد مسائل دیگه هم پیشگیری میکنه…
اگ کفش بوجود اومد فقط مسئله ی نبودنشو حل نکرد بلکه علاوه بر اون، حلالای مسئله دیدن میشه مدلای متفاوت ازش ساخت و مسائل بیشتری حل کرد و پول بیشتری ساخت.
_میتونن کفش ورزشی درس کنن تا راحت تر ورزش کنیم
_میتونن کفشی درس کنن مخصوص فصل زمستون و شرایط مختلف
_دیدن عه میشه هم زنونه باشه هم مردونه هم بچگونه
_دیدن عه ازین راحت ترم میشه باشه
_یاااا بند داشته باشه نه اصلا راحت ترش چسبی باشه یا رااااحت ترش نه بند باشه نه چسب
_یا رنگشو عوض کنن یا دوام بیشتری بهش ببخشن یا ساقدار باشه،کوتاه باشه و…..
پس در نتیجه با ساخت کفش فقط یه مسئله حل نشد هزاران مسئله ی دیگم همراهش نه تنها حل شد بلکه جلوگیریم کرد
و چقدر کسب و کار مختلف درست شد.
این دقیقا همون چیزیه که ما باید توی زندگیمون در عمل اجراش کنیم مسائل رو بصورت ریشه ای حل کنیم
اینطوری پاداش فوق العاده ای نصیبمون میشه
چون ریشه ها مهم تر از ساقه ها هستن
ریشه که حل بشه ساقه ها خودشون رشد میکنن و بهمون میوه می دن
ما نمیتونیم درخت سیب بکاریم ولی پرتقال برداشت کنیم
ما نمیتونیم مسائل رو حل نکنیم ولی زندگی خوبی رو تجربه کنیم
استاد من اصلا نمیدونم چطور از شما تشکر کنم و همچنین مریم عزیز و دوست داشتنی
انقد آگاهیایی که از این جلسه دریافت کردم زیادن که من اگ یه عالمه کامنتم بذارم بازم انگار کافی نیست
ازتون واقعا سپاسگزارم خیلی خوشحالم که دوره شیوه حل مسائل رو همزمان با شروعش خریدم و دارم همراه با بقیه توی تمرینات پیش می رم.
به خودم و داشتن همچین دوستانی افتخار میکنم
بازم مینویسم بازم تمرین میکنم بازم کار میکنم روی این جلسه این همه گوشش کردم ولی انگار اصلا گوشش نکردم
آگاهیا در عین سادگی، خیلی خالص و سنگینن و برای ذهن من تازگی دارن. پس می رم برای نکته برداری دوباره ی جلسه ی اول
خیلی دوستتون دارم.

https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
2.1K viewsMaryam Shayesteh, 18:45
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 21:50:50 استاد این اولین مسئله ای بود که من با این دوره حل کردم.

https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/
2.5K viewsMaryam Shayesteh, edited  18:50
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 21:50:50 تجربیات مونا عزیز از اجرای آگاهی های جلسه اول | دوره شیوه حل مسائل

به نام خداوند هدایتگر

سلام به بهترین استاد دنیا

سلام به خانوم شایسته عزیزم بهترین الگوی من

سلام به همه دوستان ارزشمندم

استاد میخواستم تجربه خودم از شنیدن آگاهی های جلسه اول دوره حل مسائل بگم. چون یک مسئله ای که برای من خیلی پیچیده بود رو تصمیم گرفتم حلش کنم.

دیدم رو بنر سایت فایل تجربه خریداران هست گفتم اینجا بنویسم و تمرین کامل جلسه اول رو تو قسمت نظرات خود محصول مینویسم.

من با آگاهی های جلسه 1 یه مسئله ای رو حل کردم که برای ذهنم خیلی خیلی سخت و ترسناک بود و خودم رو ناتوان میدیدم در حلش

مسئله این بود که آشپزخونه دفتر کار قبلی ما سوسک های ریز داشت و من میدونستم که این موجودات هستن ولی چون اینا روزا اصلا نبودن و فقط شب ها میومدن بیرون و ما هم شبا نبودیم منم اینا رو نمیدیدم پس همش ذهنم ازش فرار می‌کرد و نمیخواستم واردش بشم چون هم خیلی میترسیدم و خیلی کار سختی بود برام

من همیشه دفتر و تمیز میکردم ولی به قول استاد داشتم آشغال ها رو میزاشتم زیر مبل

و چقدر رنج می‌کشیدم از اینکه هر چیزی میخواستیم بخوریم باید ظرفها رو میشستم بعد استفاده می‌کردیم ولی خودم این مسئله رو حل نکردم و همش از همسرم میخواستم که یه کاری کنه

خلاصه من انقدر انجام ندادم تا قرار شد ما از اونجا اسباب کشی کنیم

منم خوشحال که دیگه از اینجا میریم و من از مسئله فرار کردم

تا رسیدم به جمله طلایی استاد که میگن اگه از مسائل فرار کنی و حلشون نکنی اونا دنبال تو میان

ما اومدیم دفتر جدید و من با اینکه همه جا رو شستم و تمیز کردم ولی بعد از یه مدتی دیدم بازم اون موجودات هستن و به خودم گفتم تو مسئله رو حل نکردی و اون دنبال تو اومد

استاد من میدونستم باید این حل بشه و اگه نشه باز همین داستانه و من هرجا برم اینا هستن

چقدر این مسئله تمرکز من و بهم می‌ریخت و عذابم میداد

استاد با آگاهی های جلسه 1 تصمیم گرفتم هرطور شده واردش بشم و این مسئله رو حل کنم و خودم رو توانمند ببینم در حل این مسئله ای که برام ترسناک بود و رو هدایت خدا حساب باز کنم

یعنی به خودم گفتم یا میمیری یا انجامش میدی

و چند روز پیش که میدونستم فرداش نمیایم سرکار از همسرم خواستم که تو دفتر نباشه که من بتونم دفتر و سمپاشی کنم

چون نمیخواستم همسرم انجام بده میخواستم خودم بر ترسم غلبه کنم و از یه نفرم پرسیدم که چی کار کنم و اونم راهنماییم کرد

یعنی استاد من با ترس و لرز شروع کردم به سمپاشی و از این میترسیدم که وقتی من سم میزنم اینا مثل مور و ملخ میان بیرون و من میترسم

ولی ولی

همش تو ذهنم یاد خانوم شایسته عزیزم افتادم که شما گفتین چطوری پارادیس رو که تازه میخواستین توش زندگی کنید تمیز کردن و اون حشرات که خیلی وحشتناک تر از مسئله من بود رو از بین بردن و به قول شما کاری و انجام دادن که هیچ زنی حاضر نیست انجام بده

خلاصه با هر ترسی بود من دفتر و کامل سم پاشی کردم

و امروز با اینکه یه روز نخوابیده بودم چون برای کار رفته بودیم یه شهر دیگه و شب هم خیلی دیر خوابیده بودم ولی به لطف قانون سلامتی تونستم صبح زود بیدار شم و برم دفتر و تمیز کنم و از همسرم هم خواستم که نیاد که خودم بتونم انجامش بدم

وقتی رفتم دفتر خوب دیدم اینا همشون مردن و یه عالمه رو زمین افتاده بودن حالا جمع کردنشون هم یه پروسه بود

درسته خیلی بزرگ نبودن ولی برای من که کلا از حشرات میترسم خیلی ترسناک بود

خلاصه جمعشون کردم و همه جا رو تمیز کردم ظرفها و همه چیز خوب تمیز کردم و شستم و تونستم این مشکل و که همه تمرکز من و گرفته بود حل کنم و به خودم بگم که من توانایی حل مسائل رو دارم

استاد من قبل از آشنایی با شما یه آدمی بودم اگه از این جور مسائل پیش میومد من میشستم گریه میکردم و میگفتم چرا این مسئله برام پیش اومده و همسرم رو مجبور میکردم انجامش بده و حلش کنه

ولی الان خیلی بهتر شدم و دیگه با این دوره هم تصمیم گرفتم قوی تر بشم و به این درک برسم قرار نیست من تو زندگیم مسئله نداشته باشم بلکه باید یاد بگیرم چطوری مسائل رو حل کنم و اعتماد به نفسم رو افزایش بدم و رشد کنم و از حل هر مسئله اهرمی بسازم برای حل مسائل دیگه

استاد عاشقتونم برای اینکه همه چیز و اصولی به ما یاد میدید.
شاید از بیرون نگاه کنیم بگیم این مسئله ربطی به ثروت نداره ولی این مشکل واقعا تمرکز من و از رو کارم برداشته بود و داشت آزارم میداد و خوشحالم که بر ترسم غلبه کردم و انجامش دادم و الان واقعا اعتماد به نفسم رفت بالاتر و به خودم ثابت کردم که من توانایی حل هر مسئله ای رو دارم حتی اگه از نظر ذهنم سخت ترین کار دنیا باشه

استاد خیلی دوستتون دارم. خانوم شایسته عزیزم عاشقتونم و شما بهترین الگوی من هستید. هر کاری میخوام انجام بدم و ذهنم میگه نمیشه یا سختشه من شما رو تو ذهنم میارم و انجامش میدم
2.7K viewsMaryam Shayesteh, edited  18:50
باز کردن / نظر دهید