Get Mystery Box with random crypto!

زوربا به سمت من پرید، مرا در بغل گرفت و شروع به بوسیدنم کرد. ب | یادداشت‌های یک روانپزشک

زوربا به سمت من پرید، مرا در بغل گرفت و شروع به بوسیدنم کرد. با مهربانی داد زد: تو هم می‌خندی، ارباب؟ تو هم می‌خندی؟ آفرین به تو، پسرم! در حالی که هر دو از خنده ریسه می‌رفتیم مدتی مدید روی سنگریزه‌ها کشتی گرفتیم و بازی کردیم. سپس هر دو به زمین افتادیم، روی سنگریزه‌ها دراز کشیدیم و در آغوش هم به خواب رفتیم.
(زُربای یونانی، کازانتزاکیس، قاضی)
پ.ن: آقا من تحلیلم را
در مورد covert homosexuality یا "هم‌جنس‌گرایی پنهان" که در زربا و ارباب هست را پس می‌گیرم! این یک هم‌جنس‌گرایی کاملا آشکار و واضحه و اصلا پنهان نیست. من قویا حدسم اینه که کازانتزاکیس خودش هم‌جنس‌گرا بوده و این سویه از خودش را در قالب شخصیت "ارباب" برون‌فکنی کرده. البته کازانتزاکیس از ابراز و افشای هم‌جنس گراییش می‌ترسیده. چون حتی در مورد شخصیت‌های داستانش خیلی با احتیاط و غیر مستقیم به این تمایل اشاره کرده.
@hafezbajoghli