مستخدمه زیرلبی گفت: نذارین مگسها تو بيان. یا برین بیرون یا بی | یادداشتهای یک روانپزشک
مستخدمه زیرلبی گفت: نذارین مگسها تو بيان. یا برین بیرون یا بیاین تو . و راننده در حالیکه دور میشدگفت: خدا حافظ . درِ توری دار پشت سرش صدا کرد . توی آفتاب ایستاد.
(خوشههای خشم، ستاین بک، مسکوب) پ.ن: برای من بارها پیش اومده که یه نفر در محاذات در توری قرار گرفته و خیلی دلم میخواسته بهش بگم یا بیا تو، یا برو بیرون! ولی هیچ وقت این حالت را به عنوان کشف یکی از حالات انسانی جدی نگرفته بودم و ثبتش نکردهبودم! نویسنده کسیه که به مقام جدی گرفتن هر چیز بیاهمیتی نائل شده باشه. اینجاست که یک نفر نویسنده میشود و یک نفر نویسنده نمیشود! @hafezbajoghli