Get Mystery Box with random crypto!

رفتار گله‌ای «رفتار گله‌ای» همانطور که از نام آن برمی‌آید، بی | LeonNotes

رفتار گله‌ای

«رفتار گله‌ای» همانطور که از نام آن برمی‌آید، بیانگر رفتار گروهی از افراد است که مطابق الگوی معینی که در آن گروه مطلوب و خواستنی است واکنش نشان می‌دهند، حتی اگر چنین واکنشی بر خلاف میل شخصی و به غایت خردستیزانه باشد. درست مانند گله‌های حیوانی که در آن وحشت یکی از آن‌ها و فرار او، کل گله را سراسیمه می‌کند و آن را به واکنشی مشابه سوق می‌دهد.

از آن‌جا که فرد در جمع احساس امنیت بیشتری می‌کند، در زندگی فرقه‌ای می‌کوشد رفتار خود را با جمع هماهنگ کند و در این راه حتی حاضر است از ایده‌ها و معیارهای ارزشی خود چشمپوشی کند تا مبادا «عنصری ناپایدار و مردد» به شمار رود. در «رفتارهای گله‌ای»، عینیت و قوه‌ی ابتکار و تفکر انتقادی فرد کاملا از کار می‌افتد و اطاعت کورکورانه از رفتار و گفتار جمع جای آن را می‌گیرد. ظرفیت‌های فکری از دست می‌رود و موجی از احساس و تعلق‌خاطر عاطفی، تصمیم‌گیری خردگرایانه را ناممکن می‌سازد. همواره در فرقه‌ها افراد متعصب‌تر و پرخاشجوتری یافت می‌شوند که به محض احساس خطر از طریق انتقادات بیرونی، با دامن زدن به جوی احساساتی می‌کوشند «اخلاق فرقه‌ای» را استحکام بخشند، تا از یکپارچگی صفوف خود پاسداری کنند.

همنوایی و همرنگی با جمع در فرقه‌ها معمولا با تشویق و ستایش همراه است و سرسپردگی بی‌قید و شرط به رهبر یا ایدئولوژی، نشانه‌ی «وفاداری» و «اعتقاد» و «ایمان» به شمار می‌رود. اما گاهی نیز در «بینش فرقه‌ای» و «رفتار گله‌ای» شاهد بروز اختلالاتی هستیم که هماهنگی و یکپارچگی جمع را نقض می‌کند. این‌ها جلوه‌های تتمه‌ی رفتار عقلانی و وجدانی کسانی است که خود را کاملا نباخته‌اند و نمی‌خواهند شخصیت و فردیت خود را یکسره فرونهند. آنان نخست با مقاومتی درونی و سپس بیرونی، از «صف» بیرون می‌زنند و به ساز جمع نمی‌رقصند و می‌کوشند اندکی عقلانیت وارد مناسبات احساسی جمع کنند.

طبعا این «عناصر ناپایدار و مردد» برای فرقه‌ها خطرناک‌اند و می‌توانند کل «گله» را به واکنشی مشابه برانگیزند. بیهوده نیست که با بروز نخستین نشانه‌های تردید و تزلزل، مسئولان و اعضای متعصب‌تر و فعال‌تر فرقه، آنان را احاطه می‌کنند و «کار اقناعی» با این افراد آغاز می‌شود. در وهله‌ی نخست به این افراد چنین القا می‌شود که تردیدهای آنان «تقصیر خودشان» است زیرا هنوز به اعتقاد و ایمان لازم و راسخ دست نیافته‌اند. اما اگر تبلیغات توأم با تمجید و تهدید کارآیی لازم را نداشته باشند، روند جداسازی «عنصر نامطلوب» از فرقه به جریان می‌افتد تا از سرایت «بیماری» به کل «گله» جلوگیری شود!