حیاتِ پسینِ عاشورا؛ سوگناکی مناظر ویران و الهیات خاموشی
نویسنده: علی قاسمی
از متن کتاب: سوژهی گفتار تشیع باطنگرا رنجور از فقدان امری ازدسترفته سر بر بالین تاریخ گذاشت. فقدان ناشی از آن باطنِ گمشده گرچه تجربهی سوژه از جهان را رنگ محنت میزد، اما چنین عالمی هرگز به تمامی همچون جهانی وانهاده و ناسوتی بر او آشکار نمیگشت؛ فانتزیهای باطنی-عرفانی زخم آن غیابِ اضطراببرانگیز و واماندگی دهشتناک را بخیه میکردند و بدینترتیب این سوژه هیچگاه ناگزیر نشد به درون آن مغاک خیره شود، و البته به بهایی سنگین از این کار تن زد. در مورد نخبگان سنت باطنگرایی شیعی، نشئگی عرفانی با جهشی مرگبار از فراز تاریخ و دهشت آن میگذشت و این مواجهه را در نطفه فرومینشاند. در ادوار بعدی نیز دو عامل دیگر، یکی خیالات الصاقشده به گفتار اقتصاد رستگاری و دو دیگر ایدهی دولت عهدهدار ایفای همان نقشی شدند که فانتزی عرفان و باطنیگری ایفا مینمودند و گاه در عین ناباوری هر سه در پیکرهای واحد به یکدیگر اتصال مییافتند. بدینترتیب فرصت مواجههی تروماتیک این سوژه با آن غیاب و تبدیل آن به آشکارگیِ جهان چونان هستیِ سوگناک و وضعیتِ تاریخ طبیعی از دست میرفت. اگر چنین بدیلهایی کنار میرفتند، چه بسا این سوژه به اتکای همان انقسام و منفیتی که در نسبت با امر قدسی تجربهاش میکرد، چنان قوام مییافت که خود را به قسمی الهیات درونماندگار متعهد سازد. اما بذر ماخولیا در وجدان رنجور سوژهی باطنگرای شیعی مجال بالیدن نیافت.