Get Mystery Box with random crypto!

چند سطری از یادداشت «آیا معلمی مبتنی بر عشق است؟!» سید مهدی | نامه پرسش - سید مهدی ناظمی قره باغ

چند سطری از یادداشت «آیا معلمی مبتنی بر عشق است؟!»

سید مهدی ناظمی قره باغ

«... جملات مشهوری در آستانه روز معلم گفته می شد با این مضمون که معلمی نیازمند عشق است یا معلم با عشق کار می کند و... . همچون سایر جملات و شعارهای کلیشه شده و نخ نما، از این تلقی هم جز شعاری بی معنا و بی اساس باقی نمانده است و معمولاً کسی را التفاتی به آن نمی تواند باشد. اما آیا شعارهایی که انسان با آن زندگی می کند یا کرده است، من عندی و به یکباره خلق می شوند و هیچ ربطی به زندگی واقعی انسان ندارند؟ ...»

«...از نظر افلاطون، عشق، سرآغاز فلسفه است. اگر افلاطون این را هم به صراحت نمی گفت، می دانیم که فلسفه یعنی «حبِ»«علم». پس فلسفه که معمولاً آن را رقیب و جایگزین نظام دانش باستانی یونان، سفسطه، معرفی می کنند، آمیزش علم و عشق است. ...»

«...به نظر می رسد محور مشترکی بین علم و عشق وجود دارد و آن فراروی از خود است. متعلم، از خود فرا می رود تا با آموختن، خود را ارتقاء دهد و عاشق از خود فرا می رود تا با وصال یا نزدیک شدن به معشوق، خود بهتری باشد. از آنجا که این رابطه دو طرفه است، فراروی با اندکی تفاوت نیز در آن سوی رابطه قابل تصور است. معلم، با فراروی از خود، رو به سوی دیگری دارد تا او را وارد عالم علم و واجد مواجید جدید سازد و معشوق با فراروی از خود، عاشق را دعوت به تجربه ای متفاوت از زندگی روزمره و فراتر از مواجید عرفی می سازد. ...»

متن کامل در فایل پی دی اف بعدی همین کانال
@sayyedmahdinazemi