2023-04-29 15:33:11
من نشسته بودم داشتم زندگیمو میکردم
یهو اومدی شروع کردی حرف زدن با من
حرف زدی حرف زدی حرف زدی
هی گفتیم خندیدیم
اولش خدایی همه چی نرمال بود همه چی دوستانه بود
کم کم هی نوتیفت میومد این لبخند منم میومد
کار از نوتیف گذشت کلا باهات نمیتونستم جای شلوغ چت کنم چون نمیتونستم جلوی لبخندمو برای بی مزه ترین و بی ربط ترین حرفات هم بگیرم
هی من انکار میکردم هی میگفتم نه بابا ما فقط دوستیم ولی چیزی که ایانه چه حاجت به بیانه
هی گذشت و گذشت ته دل من هی برای تو بیشتر تکون تکون میخورد
تا اینکه این دل درد لعنتی امونمو برید و کم کم گفتم اره اقا دوسش دارم
تا اینو گفتم انگار رسید به گوشت
بازی شروع شد
از قبل هم بدتر شد تو دیر به دیر میومدی من زود به زود
من هی چشم انتظار تو بودم تو با صبر و حوصله کاراتو میکردی ته روزتم شاید به ما برسه شایدم نرسه
هی داشتم تو دلم میگفتم این دیگه اخرین باره نه دیگه تمومه اسمون ریسمون میبافتم
هی تو میومدی یه چیزی میگفتی میرفتی همه رشته های مارو پنبه میکردی
اخرشم که هیچی کشکی اومدی تو زندگی ما همه چیزو مال خودت کردی گردنم که نمیگیری وایسادی یه گوشه به پیچ و تاب خوردن من تو خودم از درد دوست داشتن خودت نگا میکنی و خودتو میزنی به اون راه کی بود کی بود من نبودم
خلاصه تهش به این رسیدیم که
من بشم شاملو و شب تا صبح بشینم برات بنویسم
توهم بشی ایدا
روزا بری دانشگاه با دوستات باشی این ور باشی اون ور باشی شایدم نامه هام برسه دستتو گاهی وقتا یه نامه ای هم بدی
منم یه لنگه پا دم دانشگاهت وایسم از دور زیر افتاب گرم ظهر تابستون منتظر تو بشم شاید شاید بشه ازدور تورو ببینم این دل لعنتی اروم بگیره
اخر ماجرا هم قراره من برم از دکه دم خونمون هی یه پاکت یه پاکت سیگار بگیرم بکشم بکشم بکشم
از بهمن برسم به ویلسون از ویلسون به بقیه
از ماهی یکی به روزی سه چهار تا برسم
هی دود کنم بره هوا تو دودش دنبال تصویر تو بگردم
تا شاید اونجا حداقل تورو ببینم
292 views𝘗𝘢𝘳𝘮𝘪, 12:33