2020-08-14 12:55:01
سخنی با مخاطبان
در طول چندماه گذشته که فعالیتهای من در عرصۀ عمومی بسیار کاهش یافته، با پرسشهای مختلفی از جانب دوستان و مخاطبان مواجه شدم دربارۀ علت ماجرا. هرچند لزومی به توضیح نیست، اما برای پرهیز از شایعات تصمیم گرفتم مختصراً و البته بهروشنی اعلام کنم که دیگر در عرصۀ عمومی هیچگونه فعالیتی از جمله تدریس (دانشگاهی و غیردانشگاهی)، سخنرانی، تالیف، ترجمه، همکاری در رسالههای دانشجویان (اعم از راهنمایی، داوری و مشاوره) نخواهم داشت. همچنین هیچ تماسی از هیچ طریقی اعم از ارتباط حضوری، تماس تلفنی، ایمیل و پیامرسانها (مانند واتساپ، تلگرام، اینستاگرام و غیره) با مخاطبان نخواهم داشت. در یک کلام، هر کارکردی که تاکنون در عرصۀ عمومی داشتهام پایان یافته است.
به جهت اجتناب از همان حواشی و شایعات متذکر میشوم که پروژهای که در طول ۱۵ سال گذشته بدان اشتغال داشتهام (هم در حوزۀ سخنرانی و تدریس در فضای آکادمیک و غیرآکادمیکِ فلسفه، هم در حوزۀ تالیف و ترجمۀ آثاری در سنت هگلپژوهی و هم در حوزۀ مداخلات روشنفکری) از نظر من، با انتشار سه کتابم در سال جاری و سه کتابی که در سال آینده منتشر خواهد شد، پایان یافته است. دیگر ایدهی تازهای ندارم و هرچه بگویم تکرارِ همان سخنان به شیوههای مختلف است: و ترسناکترین سبکِ زندگی برای یک متفکر درافتادن به تکرار و رضایت دادن به تمجید و تحسینِ مخاطبان و شاگردانِ مشتاق است. حال اگر تقدیر بازهم فرصتی دهد و بنا باشد پروژهی کاری، فکری و زیستیِ تازهای آغاز شود، شرطش دستکم چند سال تامل و مطالعه و مشاهده، و بهویژه و بهویژه "سکوت" است.
درباره آثار قریبالانتشار نیز لازم به ذکر است که البته مهمترینشان خود ترجمۀ فارسی
پدیدارشناسی روح با همکاریِ دوستم سیدمسعود حسینی است که بناست زمستان امسال از سوی نشر نی منتشر شود. همچنین فارغ از شرح و تفسیرهای متعدد منتشرشدهام در طول بیش از ده سال اخیر دربارۀ فلسفۀ هگل به طور خاص و ایدئالیسم آلمانی به طور عام، اخیراً تالیف مشترک من و دوست نامبردهام، با عنوان
ایدئالیسم آلمانی(کانت، فیشته، شلینگ، هگل) به همت انتشارات سمت منتشر شده که اثری ماهیتاً آموزشی و مقدماتی است. اما آنچه بیش از همه از آن کتاب برای من اهمیت دارد، فصل آخر آن دربارۀ فلسفۀ هگل (نظام هگل: روح، دیالکتیک، آزادی و تاریخ) است که علیرغم حجم اندکش ساختار کلیِ تفسیرِ خاص من از هگل (به ویژه
پدیدارشناسی روح در مقامِ، از نظر من، مهمترین و پرامکاناتترین اثر فلسفی تاریخ بشر) را ارائه میدهد. این فصل، به تنهایی سلاحی است علیه برداشتهای کلیشهای، سطحی و سادهانگارانه دربارۀ هگل (از کییرکهگور و مارکس گرفته تا پوپر و آلتوسر و دلوز؛ به ویژه در خصوص مفاهیم روح، تاریخ، دیالکتیک، زمان، غائیت، آزادی، نظام و ایدئالیسم). این فصل را به مثابۀ پلهای ابتدایی و مدخلی آغازین از خود برجای میگذارم تا شاید دیگرانی توان و بخت و همتی بلندتر از من داشته باشند تا با نقد و بررسیِ آن، از این اثر عبور کرده و این پروژه را فراتر ببرند و امکاناتش را فعلیتِ بیشتری ببخشند. علاقه داشتم درسگفتارهایم دربارۀ
پدیدارشناسی روح را که به مدت نزدیک به سه سال در انجمن جامعهشناسی ایران ایراد کردهام، مکتوب و منقح کنم و در قالب کتابی به چاپ بسپارم که متاسفانه دست تقدیر چنین فرصتی به من نداد. البته خوشبختانه این درسگفتارها که شرح کل فصول کتاب است، در ۹ ترم به صورت فایل صوتی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
اما کتاب سومی که بناست اوایل پاییز امسال به همت نشر ققنوس منتشر شود،
پرتابهای فلسفه نام دارد. این اثر را از حیث ماهیت انضمامیاش و نیز به علت تلاشهای هرچند ناکامش برای به فعل درآوردنِ تامل فلسفی در اینجا و اکنونِ زبان و جهانِ فارسی، بزرگترین دستاورد خود تاکنون میدانم و آن را مانند یادگاری، و چه بسا وصیتی، به میانهی جهان "پرتاب" میکنم. آثار دیگری هم به انجام رسیدهاند و در مراحل ویراستاری و بازخوانی نهاییاند که در آینده از من منتشر خواهند شد و همگی به همین پروژۀ پانزده سال اخیر من مربوطاند. پروژهای که تازه هماکنون، به واسطۀ پایان یافتنش، امکان نقدی جامع خواهد یافت، البته اگر اصلاً جدی گرفته شود.
کانال تلگرامیِ «درنگهای فلسفی» را به دلیل ماهیتِ آرشیویاش حفظ خواهم کرد، اما چیزی بدان نخواهم افزود.
محمدمهدی اردبیلی
مردادماه ۱۳۹۹
تهران
30.7K viewsedited 09:55