Get Mystery Box with random crypto!

درنگ‌های فلسفی

لوگوی کانال تلگرام philosophicalhalt — درنگ‌های فلسفی د
لوگوی کانال تلگرام philosophicalhalt — درنگ‌های فلسفی
آدرس کانال: @philosophicalhalt
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 9.92K
توضیحات از کانال

آدرس سایت: www.ardebily.com

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-21 10:52:10
تلویزیون اینترنتی لوگوس
گفتگوی پروژه‌محور - آریان شبگرد و محمدمهدی اردبیلی

(فایل کم حجم جهت دانلود)

@logosmag

لینک آپارات: https://aparat.com/v/jRnV2
2.7K views07:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-17 23:13:44
تیزر گفتگوی آریان شبگرد و محمدمهدی اردبیلی
.
گفتگوی پروژه محور دوم-تلویزیون اینترنتی لوگوس
ویدئوی کامل گفتگو روز شنبه ۲۹ مرداد ساعت ۹ شب منتشر خواهد شد.
دسترسی در:
یوتیوب: logos_TV
آپارات: logos_TV
تلگرام: logosmag@

__________
#محمد_اردبیلی
#تلویزیون_اینترنتی_لوگوس
#logos_tv
#گفتگوهای_پروژه‌محور_لوگوس
#آریان_شبگرد
#نشریه_لوگوس
#فلسفه
#اصول_مبارزه_علیه_نیهیلیسم
#اصول_مبارزه
4.3K views20:13
باز کردن / نظر دهید
2022-07-21 22:00:58 دفاع از حقِ انتخاب
محمدمهدی اردبیلی

حق آزادی انتخاب پوشش، مانند هر آزادی دیگری، نه حقی طبیعی است نه فطری، بلکه مشخصاً حقی است ساختۀ بشر برای آزاد ساختن خود از سیطرۀ جبریِ طبیعت و فطرت. در یک کلام، آزادی نه نتیجۀ قانون طبیعت، بلکه حاصل قیامِ انسان علیه طبیعت، و شرطِ لازمِ سوبژکتیویتۀ انسانی و معنادارشدنِ زیست او در جهانی فی‌نفسه بی‌معناست. این همان دقیقه‌ای است که فرد می‌تواند "تصمیم بگیرد" که سوژه‌ای آزاد باشد یا نه، و البته هزینۀ این آزادی را نیز بپردازد، مسئولیت آن را بپذیرد و حتی با مسائل و تعارضات انتخابش مواجه شود. این آزادی هرچند مصادیق و درجات مختلفی دارد، اما در تمام سطوح باید از آن حراست کرد، ولو حراستی نقادانه (به ویژه در نقد برداشت رایج و میل‌محور از آزادی).
در این سطح، بحث بنیادی‌تر از قانونی بودن یا نبودنِ این حق است. سوژه، اگر آزادی را انتخاب کند، نباید حق بیان و اتخاذ موضعش را به قانون مقید کند. اگر او به عنوان شهروند وظیفه‌ای در برابر قانون مستقر دارد، به عنوان فرد همواره واجد "حقِ مخالفت با قانون" است. شیوه‌ی ابراز این مخالفت و نحوه‌ی تغییر قانون، تازه در سطوح بعدیِ کنشگری‌های سیاسی و مدنی مطرح و ارزیابی خواهد شد. اینکه از فرد بخواهیم که ابراز مخالفتش را تا زمان تغییر محدودیت قانونی-حقوقی، خواه محدودیتی موجه خواه ناموجه، به تعویق اندازد، عین استبداد است و باید به هر قیمتی در برابر آن ایستاد.
همچنین رویکردهایی که معتقدند مسئلۀ اصلیِ ما امروز مسئلۀ حجاب نیست و به این دلیل آن را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند، فراموش می‌کنند که هیچ حقی را نباید به بهانۀ حقی دیگر به تعویق انداخت. تجربۀ واکنش بخش اعظم گروه‌های چپ به راهپیمایی مخالفت با حجاب اجباری در اسفند ۵۷ مایۀ عبرت ماست. امروز البته برخلاف هیاهوی رسانه‌ای، نه روشنفکران، نه نخبگان و نه حتی فعالان سیاسی، هیچ‌کدام در صف نخست دفاع از حق پوشش قرار ندارند، بلکه این دختران و زنان گمنام و بی‌ادعای این جامعه‌اند که در حال پرداختِ هزینه‌های گزاف‌اند. با این همه، این هزینه‌ها تاکنون بی‌ثمر هم نبوده‌اند و در طول دهه‌های اخیر، گام به گام مرزهای تحمیل حجاب را به عقب رانده‌اند. اکنون تعارضات پروژۀ حجاب اجباری، به شکل بی‌سابقه‌ای پس از انقلاب ۵۷ (انقلابی که خود وامدار حق انتخاب بود)، چنان آشکار و سرکوب‌ها چنان مفتضح شده است که حتی بخش قابل توجهی از حامیان نظام و باورمندان به حجاب نیز نسبت به کارآمدی و مشروعیت آن موضع انتقادی اتخاذ کرده‌اند و دریافته‌اند که حتی برای دفاع از حجاب نیز ابتدا باید از حق انتخابِ آن دفاع کرد.
در نتیجه، امروز دیگر باید تعارفات و مبهم‌گویی را کنار گذاشت و نه تنها علیه رفتار این یا آن مامور معذور، نه تنها علیه این یا آن سیاست خشونت‌بار و تندروانه، نه تنها علیه این یا آن نام (از گشت ارشاد گرفته تا دیگر گشت‌ها)، بلکه باید علیه هر شکلی از تلاش حاکمیتی و دستوری-فرمایشی در راستای تحمیل اجباریِ حجاب یا بی‌حجابی در هر جای جهان، موضعی صریح اتخاذ کرد. این مهم البته با دو تبصرۀ کلیدی همراه است: یکی، حفظ مرزبندی قاطع با جریانات سیاسی فرصت‌طلبی که خود در سرکوب‌ آزادی‌های سیاسی و سبک زندگی خوش‌سابقه‌تر نبوده‌ و نیستند و از قضا تحمیل حجاب اجباری واکنشی بود به تحمیل کشف حجاب از سوی اسلافشان. هدف آنها نه دفاع از حقِ انتخاب، بلکه مصادره‌ی ریاکارانه‌ی واکنش‌های سلبیِ اجتماعی است در راستای اغراض خاص خودشان و بازگشت شکل شیک‌تری از استبداد؛ و دیگری، حفظ مرزبندی با جریاناتی که ضدیت با تحمیل حجاب (در ساحت عمومی) را با مخالفت با خود حجاب (در ساحت نظری) خلط می‌کنند.
در یک کلام، مسئله در ساحت امر عمومی، حق دفاع از آزادی پوشش است، هم برای باحجاب‌ها هم برای بی‌حجاب‌ها.
علاوه بر اینها، نقد لیبرالیسم و ریشه‌های فرهنگی و روانشناختیِ انتخاب پوشش تحت تاثیر نظام تبلیغاتی-رسانه‌ایِ مصرف‌گرای بین‌المللی را نباید اهرمی برای سرکوب حق انتخاب افراد قرار داد، هر قدر هم که این انتخاب‌ها منفعلانه و کورکورانه باشند. نقدِ ریشه‌های فرهنگی، اقتصادی و روانشناختیِ نمایشِ بدن مربوط به "سطح آگاهی‌رسانیِ عمومی" است و ابداً نباید به ابزاری برای نفی حق انتخاب افراد در "سطح زندگی اجتماعی" بدل شود. البته که بحث دربارۀ تعارضاتِ درونیِ خود این آزادیِ سلبیِ میل‌محور (در مقام توهمی از آزادی) همواره گشوده و چه بسا ضروری است، اما این مناقشات در ساحت نظری، نباید آب به آسیاب سرکوب و محدودسازیِ سوژه‌ها و تحمیل یک سبک زندگیِ خاص بریزد، بلکه حتی می‌توان تلاش برای تحقق چنین آزادی‌ای را شرط لازمِ مواجهه با تعارضاتِ خود آن دانست. در این معنا، هر گامی، هر مقاومتی، و هر اتخاذ موضعی در دفاع از حقِ انتخاب و تصمیمِ افراد، در هر جای جهان، موجه و قابل دفاع است. چرا که این حق، بنیادی‌ترین شرط لازمِ سوژه بودن و آزادی انسان است.
6.0K viewsedited  19:00
باز کردن / نظر دهید
2022-06-18 14:39:51 انتشار رایگان درسگفتارهای تاریخ فلسفۀ غرب

مطالعۀ هر فلسفه‌ای از جهتی مطالعۀ کل تاریخ فلسفه است، زیرا معنای مفاهیم از طریق رابطۀ پیچیده و درهم‌تنیده‌شان با تجربه‌ای که از سر گذرانده‌اند، شکل می‌گیرد و آشکار می‌شود. استعمالِ هر اصطلاح فلسفی، در این معنا، احضار کل تاریخ فلسفه است. از همین رو، من که زمانی در حد وسع خودم، به تفسیر، تدریس و ترجمۀ فلسفۀ هگل اشتغال داشتم، در کنار آن، بنا به ضرورت، چند مرتبه به تدریس کل تاریخ فلسفۀ غرب پیش از هگل، در موسسات مختلف (از قبیل رخداد تازه، شهر کتاب، انجمن جامعه‌شناسی ایران و در نهایت، آکادمی شمسه) پرداختم و در هر دوره کوشیدم تا با اجتناب از دچار شدن به تکرار، سطحِ مباحث را ارتقا دهم. هر دورۀ تدریس تاریخ فلسفه تقریباً چهار سال به طول می‌انجامید. دورۀ آخر تدریس آن در آکادمی شمسه به دلیل بحرانی که با آن مواجه شدم و رها کردنِ تمام فعالیت‌ها، نقش‌ها و مسئولیت‌های سابقم، در فلسفۀ نظری کانت متوقف ماند. پس در عین ملاحظۀ فاصله‌ گرفتنِ انتقادی‌ام با بسیاری از مواضع و فعالیت‌های سابقم، اگر مخاطبی خواستار آشنا شدن با نوعِ مواجهه و درکِ من از تاریخ فلسفۀ غرب است، دورۀ هشت‌ترمی برگزارشده در آکادمی شمسه (از پیش‌سقراطیان تا کانت) را پیشنهاد می‌دهم و در ادامۀ آن، دوره‌های برگزارشده در انجمن جامعه‌شناسی ایران را (به ویژه، کل دورۀ سه‌سالۀ تفسیر انتقادیِ پدیدارشناسی روح هگل). در خصوص ماجرای فلسفه پس از هگل نیز، هرچند موضوع اصلی تمرکز من به عنوان مدرس نبوده، اما چند مرتبه، در سطحی بسیار مقدماتی و بر اساس توان و سواد خودم دوره‌هایی را برگزار کردم که از میان آنها، ترم درسیِ تاریخ فلسفۀ معاصر در دانشگاه علامه طباطبایی در سایتم قابل دانلود و در دسترس است.
به هر ترتیب، تصمیم گرفته‌ام از این پس تمام فعالیت‌های فکری‌ام (اعم از کتاب، درسگفتار، سخنرانی و غیره) برای مخاطبان به‌رایگان عرضه شود. در خصوص کارهای سابق (به‌ویژه کتاب‌هایی که از سوی ناشران رسمی منتشر شده یا خواهند شد) به دلیل ملزومات حقوقی و مالیِ حاکم بر صنعت نشر چنین کاری امکان‌پذیر نیست. اما در خصوص درسگفتارهایم، در طول ماه‌های گذشته رایزنی‌هایی با موسسۀ آکادمی شمسه در این خصوص انجام دادم. خوشبختانه دوستانم در آنجا درخواست مرا اجابت کردند و بنا شد کل درسگفتارهای «دوره انتقادیِ تاریخ فلسفۀ غرب» به مرور در پادکستی با همین عنوان بارگذاری شود و امکان دانلود رایگان آنها فراهم گردد. در این خصوص نخستین گام به تازگی برداشته شده و کل ترم نخست آن تحت عنوان «ظهور لوگوس یونانی: فلسفۀ پیش‌سقراطی و سقراط» در صفحه‌ای ویژه به آدرس زیر، در سایت این موسسه در دسترس است و مابقی دوره‌ها نیز به مرور بارگذاری خواهند شد.
همچنین باید اشاره کنم که با توجه به تمرکز مطالعاتیِ من بر فلسفۀ مدرن و به ویژه ایدئالیسم آلمانی، و نیز سطح عمومی مخاطبانِ دوره‌ها، سه ترم نخست این درسگفتارها که به فلسفۀ یونان باستان و قرون وسطی اختصاص دارند، بسیار مقدماتی و برای مخاطبان عام طراحی شده است تا مخاطبان صرفاً آشنایی اولیه‌ای برای ورود به فلسفۀ مدرن داشته باشند. اما از ترم چهارم و همراه با فلسفۀ دکارت، سطح کلاس‌ها ارتقا یافته و عمدتاً با تمرکز بر خوانش یک متن اصلی (تاملات دکارت، اخلاق اسپینوزا و مونادولوژی لایب‌نیتس) و بررسی جهات مختلف تفسیریِ آن پیش رفته‌اند. هدف از این درسگفتارها و به یک معنا، نقطۀ اوجِ کاری که من به عنوان مدرس فلسفه تاکنون انجام داده‌ام، «دورۀ تفسیر انتقادیِ پدیدارشناسی روح» است که با فرایند ترجمۀ خود کتاب پدیدارشناسی روح از سوی من و دوستم همزمان بود و کل فایل‌های آن از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران  منتشر شده است. امیدوارم روزی بتوانیم شاهد عرضۀ رایگان آنها نیز باشیم.
جا دارد در انتها مجدداً از دوستانم در آکادمی شمسه، به‌ویژه مهدی انصاری سپاسگزاری کنم که این فایل‌ها را به رایگان عرضه کرده‌اند. بازهم لازم است اعلام کنم که از این پس تمام فعالیت‌های من (از جمله کتاب اخیرالانتشار یا هر فعالیت دیگری اعم از نوشتاری، گفتاری یا حضوری) به صورت رایگان و بر اساس بخششِ داوطلبانه (donation-base) انجام خواهد شد و از صمیم قلب امیدوارم با توجه به بحرا‌ن‌های اقتصادیِ موجود و شکافِ طبقاتیِ فزاینده و زاید‌الوصف، علاوه بر ایفای مسئولیت خویش برای تغییر رادیکالِ وضع موجود و کاهش این شکاف، البته به نحوی آگاهانه و موجه، روزی ما بتوانیم این شیوۀ رایگان و غیرمنفعت‌گرایانۀ کار فکری را به شیوۀ اصلیِ حاکم بر فعالیت‌های فکری و فرهنگی‌مان بدل سازیم.
https://academyshamseh.com/drardebili/
9.2K viewsedited  11:39
باز کردن / نظر دهید
2022-05-03 22:16:03
اصول مبارزه در زمانۀ نیهیلیسم
ویراست نخست
محمدمهدی اردبیلی
اردیبهشت ۱۴۰۱
لینک مشاهده و دانلود رایگان کتاب:
https://b2n.ir/q46470
17.9K views19:16
باز کردن / نظر دهید
2022-05-03 18:10:34 سخنی با مخاطبان

در طول سال‌های فعالیتم در حوزۀ فلسفۀ غرب، به ویژه فلسفۀ هگل، به عنوان پژوهشگر، مترجم و معلم، همواره با مسئلۀ نیهیلیسم (اعم از نیهیلیسم معرفتی، اخلاقی، سیاسی و غیره) درگیر بود‌ه‌ام. اما در سال‌های اخیر مواجهه‌ای تمام‌عیار با آن پیدا کردم تا جایی که در سال ۱۳۹۸ تمام مبانی معرفتی و معیارهای اخلاقیِ خود را غیرقابل اتکا یافتم و خود را به‌تمامی در بن‌بست دیدم، و نیهیلیسم، در تمام ابعادش، چنان بر ذهن و زیستِ من حاکم شد که نمی‌توانستم آن را نادیده بگیرم و به روال سابق مانند یک مترجم، مفسر، سخنران یا معلمْ، همچون کبک، سر در برف، به کارم ادامه دهم، چرا که هیچ رویکردی را نمی‌یافتم که حتی برای خودم قانع‌کننده یا قابل قبول باشد و زندگی‌ام را معنا ببخشد، چه رسد به اینکه آن را برای دیگران ترجمه، تفسیر یا تدریس کنم. از همین‌رو تصمیم گرفتم در عین اذعان به ناامیدی، ناتوانی و ضعف خودم، دست به قمار بزنم و چیزی تازه را بجویم و از همان سال ۱۳۹۸ پروژه‌ای شخصی را آغاز کردم که به تدریج چنان اولویتی برایم یافت که در تابستان سال ۱۳۹۹ خود را ناچار دیدم پس از انجام تمام تعهدات قبلی، بدون اطلاع‌رسانی صریح در خصوص پروژۀ آتی‌ام حتی برای دوستان نزدیکم، از تمام فعالیت‌های سابقم کناره بگیرم و مشخصاً روی پروژۀ فکری و کاریِ جدید در مواجهه با نیهیلیسم متمرکز شوم. همچنین ترجیح دادم به دلیل تمرکز بالایی که انجام چنین کاری نیاز داشت، این پروژۀ فکری را به یک معنا، به‌تنهایی، و موقتاً در نوعی انزوای خودخواسته با قطع تمامی راه‌های ارتباطی پی بگیرم. در طول این مدت توانستم طرحی کلی از راهِ پیشِ رو را برای خودم ترسیم کنم و بدین طریق بنا دارم همچنان طی سال‌های آینده، اگر عمر و توانی باشد، با ادامۀ فاصله‌گیری از حضورِ بی‌واسطه در فضای عمومی، در صورتبندیِ این طرح‌وبرنامه بکوشم. از آنجا که هر پاسخی، پاسخی همه‌جانبه است، پاسخ من نیز به مسئلۀ نیهیلیسم به‌ناچار باید همه‌جانبه باشد و در نتیجه، خود را در قالب یک نظام جامع بیان کند، البته نه نظامی بسته و صُلب، بلکه نظامی گشوده و رادیکال. همچنین کاملاً به ناتوانی خودم و احتمال شکست این پروژه واقفم، اما تنها کار موجهی که می‌توانم انجام دهم این است که بنویسم، حتی خودِ شکستم را. در اوایل زمستان سال گذشته، دریافتم که دستکم به فهرستی کلی از نظام مدنظرم دست یافته‌ام که البته بیشتر به برنامه‌ای بلندمدت برای تفصیل بخش‌های مختلف نظام شباهت دارد. می‌دانم ما در زبان و فضایی زندگی می‌کنیم که دستکم بیش از چهارصد سال است که یک نظام فلسفیِ جامعِ اصیل و بدیع در آن خلق نشده است و علی‌رغم ادعاهای گزاف ناسیونالیستی، نوعی عدم اعتماد به نفس و خودکوچک‌پنداریِ تاریخی در اذهان حاکم است. آیا واقعا خلقِ یک پاسخ همه‌جانبه، یا دستکم بیان خودِ پروبلماتیک در اینجا و این زبان ناممکن است؟ از همین رو، سال گذشته نسخه‌ای ابتدایی از این فهرست را به عنوان جلد نخستِ نظام در اختیار برخی از دوستان نزدیکم قرار دادم و دستکم آنها را از برنامۀ خودم مطلع ساختم. با این اوصاف، علت اصلی انتشار پیام حاضر این است که اکنون پس از دریافت نظرات عمدتاً انتقادیِ آنها، تصمیم گرفتم با بازنویسیِ این متن، ویراستی تازه از آن را به عنوان ویراست نخستِ جلد نخستِ یک نظام فکری و عملی در عرصۀ عمومی منتشر کنم، آن هم با هدف فراخواندنِ تخیلِ انتقادیِ مخاطبان، تا نقدهایشان را، هرچه رادیکال‌تر و جدی‌تر و کوبنده‌تر در خصوص این اثر بیان کنند. این البته ابداً به معنای بازگشت به فعالیت‌های سابقم نیست. تدریس در دانشگاه و موسسات خصوصی، یا ترجمه و تفسیر و سخنرانی و نوشتن یادداشت و مقاله و غیره در حال حاضر برای من هیچ محلی از اعراب ندارند و جز در مواردی بسیار معدود که ضروری بدانم هیچ حضوری در فضای عمومی نخواهم داشت. سایت، کانال و سایر صفحاتم در فضای مجازی نیز توسط برخی دوستان اداره می‌شود. وبسایت من، شامل بخش اعظم کارهای گذشته، با آدرس ardebily.com در دسترس است و متن کامل کتابم تحت عنوان اصول مبارزه در زمانۀ نیهیلیسم نیز در همان جا منتشر خواهد شد. از آنجا که دربارۀ پروبلماتیکم در مقدمۀ کتاب به‌کفایت سخن گفته‌ام، چیزی برای گفتن در این پیام نمی‌ماند، جز ابراز امیدواری به اینکه این اثر، به عنوان فهرستی از یک نظامِ در حال ساختنْ، در عرصۀ عمومی خوانده، فهم و به‌ویژه نقد شود.

محمد
اردیبهشت ۱۴۰۱
تهران
14.0K viewsedited  15:10
باز کردن / نظر دهید
2020-08-14 12:55:01 سخنی با مخاطبان

در طول چندماه گذشته که فعالیت‌های من در عرصۀ عمومی بسیار کاهش یافته، با پرسش‌های مختلفی از جانب دوستان و مخاطبان مواجه شدم دربارۀ علت ماجرا. هرچند لزومی به توضیح نیست، اما برای پرهیز از شایعات تصمیم گرفتم مختصراً و البته به‌روشنی اعلام کنم که دیگر در عرصۀ عمومی هیچگونه فعالیتی از جمله تدریس (دانشگاهی و غیردانشگاهی)، سخنرانی، تالیف، ترجمه، همکاری در رساله‌های دانشجویان (اعم از راهنمایی، داوری و مشاوره) نخواهم داشت. همچنین هیچ تماسی از هیچ طریقی اعم از ارتباط حضوری، تماس تلفنی، ایمیل و پیام‌رسان‌ها (مانند واتس‌اپ، تلگرام، اینستاگرام و غیره) با مخاطبان نخواهم داشت. در یک کلام، هر کارکردی که تاکنون در عرصۀ عمومی داشته‌ام پایان یافته است.
به جهت اجتناب از همان حواشی و شایعات متذکر می‌شوم که پروژه‌ای که در طول ۱۵ سال گذشته بدان اشتغال داشته‌ام (هم در حوزۀ سخنرانی و تدریس در فضای آکادمیک و غیرآکادمیکِ فلسفه، هم در حوزۀ تالیف و ترجمۀ آثاری در سنت هگل‌پژوهی و هم در حوزۀ مداخلات روشنفکری) از نظر من، با انتشار سه کتابم در سال جاری و سه کتابی که در سال آینده منتشر خواهد شد، پایان یافته است. دیگر ایده‌ی تازه‌ای ندارم و هرچه بگویم تکرارِ همان سخنان به شیوه‌های مختلف است: و ترسناکترین سبکِ زندگی برای یک متفکر درافتادن به تکرار و رضایت دادن به تمجید و تحسینِ مخاطبان و شاگردانِ مشتاق است. حال اگر تقدیر بازهم فرصتی دهد و بنا باشد پروژه‌ی کاری، فکری و زیستیِ تازه‌ای آغاز شود، شرطش دستکم چند سال تامل و مطالعه و مشاهده، و به‌ویژه و به‌ویژه "سکوت" است.
درباره آثار قریب‌الانتشار نیز لازم به ذکر است که البته مهمترین‌شان خود ترجمۀ فارسی پدیدارشناسی روح با همکاریِ دوستم سیدمسعود حسینی است که بناست زمستان امسال از سوی نشر نی منتشر شود. همچنین فارغ از شرح و تفسیرهای متعدد منتشرشده‌ام در طول بیش از ده سال اخیر دربارۀ فلسفۀ هگل به طور خاص و ایدئالیسم آلمانی به طور عام، اخیراً تالیف مشترک من و دوست نامبرده‌ام، با عنوان ایدئالیسم آلمانی(کانت، فیشته، شلینگ، هگل) به همت انتشارات سمت منتشر شده که اثری ماهیتاً آموزشی و مقدماتی است. اما آنچه بیش از همه از آن کتاب برای من اهمیت دارد، فصل آخر آن دربارۀ فلسفۀ هگل (نظام هگل: روح، دیالکتیک، آزادی و تاریخ) است که علی‌رغم حجم اندکش ساختار کلیِ تفسیرِ خاص من از هگل (به ویژه پدیدارشناسی روح در مقامِ، از نظر من، مهمترین و پرامکانات‌ترین اثر فلسفی تاریخ بشر) را ارائه می‌دهد. این فصل، به تنهایی سلاحی است علیه برداشت‌های کلیشه‌ای، سطحی و ساده‌انگارانه دربارۀ هگل (از کی‌یرکه‌گور و مارکس گرفته تا پوپر و آلتوسر و دلوز؛ به ویژه در خصوص مفاهیم روح، تاریخ، دیالکتیک، زمان، غائیت، آزادی، نظام و ایدئالیسم). این فصل را به مثابۀ پله‌ای ابتدایی و مدخلی آغازین از خود برجای می‌گذارم تا شاید دیگرانی توان و بخت و همتی بلندتر از من داشته باشند تا با نقد و بررسیِ آن، از این اثر عبور کرده و این پروژه را فراتر ببرند و امکاناتش را فعلیتِ بیشتری ببخشند. علاقه داشتم درسگفتارهایم دربارۀ پدیدارشناسی روح را که به مدت نزدیک به سه سال در انجمن جامعه‌شناسی ایران ایراد کرده‌ام، مکتوب و منقح کنم و در قالب کتابی به چاپ بسپارم که متاسفانه دست تقدیر چنین فرصتی به من نداد. البته خوشبختانه این درسگفتارها که شرح کل فصول کتاب است، در ۹ ترم به صورت فایل صوتی در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.
اما کتاب سومی که بناست اوایل پاییز امسال به همت نشر ققنوس منتشر شود، پرتاب‌های فلسفه نام دارد. این اثر را از حیث ماهیت انضمامی‌اش و نیز به علت تلاش‌های هرچند ناکامش برای به فعل درآوردنِ تامل فلسفی در اینجا و اکنونِ زبان و جهانِ فارسی، بزرگترین دستاورد خود تاکنون می‌دانم و آن را مانند یادگاری، و چه بسا وصیتی، به میانه‌ی جهان "پرتاب" می‌کنم. آثار دیگری هم به انجام رسیده‌اند و در مراحل ویراستاری و بازخوانی نهایی‌اند که در آینده از من منتشر خواهند شد و همگی به همین پروژۀ پانزده سال اخیر من مربوط‌اند. پروژه‌ای که تازه هم‌اکنون، به واسطۀ پایان یافتنش، امکان نقدی جامع خواهد یافت، البته اگر اصلاً جدی گرفته شود.
کانال تلگرامیِ «درنگهای فلسفی» را به دلیل ماهیتِ آرشیوی‌اش حفظ خواهم کرد، اما چیزی بدان نخواهم افزود.

محمدمهدی اردبیلی
مردادماه ۱۳۹۹
تهران
30.7K viewsedited  09:55
باز کردن / نظر دهید
2020-08-14 12:38:47
درسگفتارهای تفسیر انتقادیِ
پدیدارشناسی روح هگل

انجمن جامعه‌شناسی ایران

شماره‌ی ۱. ترم‌های اول و دوم (پیشگفتار و مقدمه)
شماره‌ی۲. ترم‌های سوم وچهارم (آگاهی وخودآگاهی)
شماره‌ی ‌۳. ترم‌های پنجم، ششم و هفتم (عقل و روح)
شماره‌ی ۴. ترم‌های هشتم و نهم (دین و دانش مطلق)
20.6K views09:38
باز کردن / نظر دهید
2020-08-14 12:30:54 فهرست و مقدمه‌ی کتاب

ایدئالیسم آلمانی
(کانت، فیشته، شلینگ، هگل)
19.8K viewsedited  09:30
باز کردن / نظر دهید
2020-08-14 12:27:25
ایدئالیسم آلمانی
(کانت، فیشته، شلینگ، هگل)


محمدمهدی اردبیلی و سیدمسعود حسینی
انتشارات سمت، بهار ۱۳۹۹

برگرفته از پشت جلد:
این کتاب شرح و تفسیری موجز از دوره‌ای بسیار کوتاه، ولی غنی، از تاریخ فلسفۀ غرب، مشهور به ایدئالیسم آلمانی است. با توجه به گستردگی موضوع، به منظور تدقیق مباحث، دو اثر انقلابی و سرنوشت‌ساز این جنبش فلسفی، یعنی نقد عقل محض کانت و پدیدارشناسی روح هگل، به عنوان مبداء و مقصد کتاب تعیین شده‌اند. بنابراین در عین اشاره به سایر آثار، مسیری حتی‌‌الامکان پیوسته و منسجم از نقد عقل محض تا پدیدارشناسی روح طی شده است. همچنین تلاش شده است تا حق مطلب دربارۀ آرای دو فیلسوف به‌غلط مغفول‌مانده و بسیار مؤثر بر اندیشۀ هگل و تاریخ فلسفۀ پساهگلی، یعنی فیشته و شلینگ، ادا شود.
18.7K viewsedited  09:27
باز کردن / نظر دهید