تنها می دوم به سمت تاریکی آغوش ات وسوسه هبوط ویرانم می کند | محمدآقازاده
تنها می دوم به سمت تاریکی آغوش ات وسوسه هبوط ویرانم می کند آوازی می خواند شب روز سیب مرگ را می جود پرندهها خاموش می شوند و هزار ماهی درد در دستهای جاری ات از پنجره خیالم عبور می کنند و در قایق های بی عبور گم می شوند @aghazadehmohammad