Get Mystery Box with random crypto!

اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار و مخالفت حاج ملا علی كنی علی | * تاریخ تحلیلی ایران*

اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار و مخالفت حاج ملا علی كنی
علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie

اصلاحاتی که با قتل امیرکبیر متوقف مانده بود با روی كار آمدن میرزا حسین خان سپهسالار در دهه ی 1870م از سر گرفته شد. پریشانی اوضاع كشور، قحطی و خشکسالیهای پی در پی و آشوبهای مداوم مردم گرسنه، کشور را در غرقابی از فلاکت فرو برده بود، در این زمان اصلاحات 10ساله سپهسالار آغاز میگردد که بقول حسنعلى خان گروسى««هنوز از صدارت ايشان ۶ ماه نگذشته كه مدرسه ‌ها و بيمارخانه ‌ها داير شد و نان خشك عساكر ما كه سه ماه به سه ماه نمیرسيد به سوپ و خورش يوميه مبدل گشت... ترقيخواهان زبان به مدحش گشودند،اما سنتی ها، نیز به ذم و تخطئۀ او پرداختند»
(راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران...ج2ص ۵۷۰)
بزودی لشکری از مخالفان در مقابلش صف آرایی کردند:
هنگامیکه مالیات گرفتن را از مردم ولایت کاهش داد، خشم شاهزادگان را برانگیخت که حاکم ولایات بودند.
(آدمیت،امیرکبیر و ایران...ص 243)
و در مرتبه بعد طبقه مستوفیان و دستگاه دیوانسالاری از اقدامات او بیمناک شده در مقابلش قرار گرفتند.
(همان...ص253)
اما سرسخت ترین دشمنانش علمای دین بودند هنگامیکه در پی اصلاح محاکم شرع و متوقف کردن مجازاتهای بریدن اعضای بدنی برآمد.(الگار، پژوهشی در باب تجددخواهی ایرانیان... ص264) حاج ملا علی كنی رئیس یکی از بانفوذترین محاكم شرع در پایتخت به علل مختلف در صف اول مخالفان قرار گرفت:
اول اینکه اختلاف بر سر مسأله ی آزادی و به راه انداختن روزنامه های جدیدی بود که توسط سپهسالار ظهور کردند، حاج ملا علی كنی ضمن مخالفت، به ناصرالدین شاه نوشت:
«كلمه ی قبیح آزادی به ظاهر خیلی خوشنماست و خوب، ولی در باطن سراپا نقص است و عیوب.»
(خان ملك ساسانى،حاجى ملا على كنى به شاه، رجب ۱۲۹۰)
او آزادی را مترادف با بی بندوباری می دانست که یعنی هر کسی هر کار خواست انجام میدهد و بازگشت به وحوش می دانست!
(آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون......ص201)

اختلاف دیگر سپهسالار با روحانیون این بود که مانند امیرکبیر تلاش می کرد از نفوذ ایشان در سیاست بکاهد. این رویارویی بر سر امتیاز رویتر و كشیدن راه آهن به اوج خود رسید. هر قدر كه سپهسالار برای احداث راه آهن تلاش می نمود، روحانیون مخالف وی برعکس، سعی میكردند تا جلوی این كار را بگیرند. حاج ملاعلی کنی در رأس روحانیون مخالف سپهسالار، به ناصرالدین شاه نوشت:
«ساختن راه آهن موجب میشود كه جماعت اروپایی به ایران سرازیر شوند با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران كدام عالمی در ایران خواهد ماند و اگر بماند جانی و نفسی داشته باشد كه یکدفعه وادینا و واملتا بگوید»
(آدمیت،اندیشه ترقی...ص269)

اما مخالفت حاج ملا علی كنی با سپهسالار صرفاً محدود به راه آهن و یا امتیاز رویتر نبود مورد اختلاف دیگر بر سر مسأله توزیع غله بود، چون در شروع صدارت، سپهسالار با خشکسالی و قحطی همراه بود او از این بابت متحمل مشکلات زیادی گردید. سپهسالار پس از عزلش به ناصرالدین شاه نوشت:
«وقتی كه حاج ملاعلی كنی غله انبار داشت و مردم از گرسنگی می مردند، من آذوقه ی عیال و خانه ی خودم را بیرون آورده، قسمت به فقرا میكردم. و او خرواری پنجاه تومان میبرد و غله را به امید گرانتر فروختن نمیداد و بندگان خدا تلف میشدند... حال آنها، حاج ملا علی كنی و یارانش، حافظ شریعت و خدوی مخرب دین است»(آدمیت، همان... ص265)

آنان شایع كردند كه سپهسالار میخواهد ایران را مسیحی كند و حاج ملاعلی كنی فتوا داد كه عزل سپهسالار واجب است. علما اعلام كردند كه اگر ناصرالدین شاه سپهسالار را عزل نکند از پایتخت بلکه از ایران مهاجرت خواهند كرد(آدمیت، همان...ص271).
سرانجام تیر خلاص در زمان بازگشت از سفر فرنگ ناصرالدین شاه زده شد سپهسالار شاه را تشویق به سفر و دیدن اوضاع فرنگ و اخذ تمدن غرب میکرد و علما مخالف سفر بودند، تهدیدهای علما باعث شد شاه، سپهسالار را در رشت بگذارد و خود به تنهایی به تهران آید، پس از عزلش، اعتمادالسلطنه در مورد وضعیت غمبار صدراعظم میرزا حسین خان سپهسالار در رشت مینویسد:
«در بالاخانه جنب تالار نشسته بودند به ایشان ورود کردم این شخص با قوت و قدرت را که به این ذلت دیدم گریه ام گرفت ...»(صدرالتواریخ...ص272)
بدین ترتیب، دفتر اصلاحاتی که با عباس میرزا آغاز و ناکام مانده بود بار دیگر با عزل میرزاحسین خان سپهسالار بسته شد...

https://s6.uupload.ir/files/9_g8vx.jpg