Get Mystery Box with random crypto!

Amir!

لوگوی کانال تلگرام amirhossein_injast — Amir! A
لوگوی کانال تلگرام amirhossein_injast — Amir!
آدرس کانال: @amirhossein_injast
دسته بندی ها: وبلاگ ها , هنر
زبان: فارسی
مشترکین: 81.85K
توضیحات از کانال

کانال شخصی✍
نویسنده نیستم ، فقط هرچیزی که به ذهنم میرسه رو براتون مینویسم
با هشتگِ #امیر_مازندرانی کپی کنید
برای تبلیغات و هماهنگی در کانالِ Amir👇👇👇
@Amir_adsss
پیجِ اینستاگراممون👇👇👇
http://instagram.com/Amir.nevesht

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 516

2021-02-07 23:18:44
@AmirHossein_injast
12.8K viewsA M I R H O S E I N , 20:18
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 20:24:57 کسی که بدونه شما ناراحتید و بزاره با اون حال روزهاتون رو سپری کنید و شب ها غمگین بخوابید ، هیچ کسی تون نیست!
14.4K viewsA M I R H O S E I N , 17:24
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 18:02:52 ولنتاین نزدیک است!
اصلا نگران نباشید ، نه روز عشق است!! نه روزِ محبت! روزِ گرفتن سلفی های متعدد با همسر جان های موقت است! روزی که فضای مجازی پر میشود از خرس ها و دسته گل‌ها و شکلات‌های قرمز!
البته اگر به این داستان ها ختم شود!
در اصل روز گفتن این است که ببین فلانی ، من از تو خوشبخت ترم!
کادو و تشکیلات هر که بیشتر باشد یعنی خوشبخت تر! این روزها از جار زدن بترسید ! هر که جارچی‌اش خبره‌تر باشد ، عشقش کم دوام‌تر است!
به این عشق ها یک لبخند کوتاه بزنید و بگذرید!
فقط یک لبخند!
16.5K viewsA M I R H O S E I N , 15:02
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 18:02:47
@AmirHossein_injast
15.5K viewsA M I R H O S E I N , 15:02
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 16:47:55 داشتم برگه های دانشجوهامو صحیح میکردم.
یکی از برگه های خالی حواسمو به خودش جلب کرد.
به هیچ کدام از سوال ها جواب نداده بود.
فقط زیر سوال آخر نوشته بود: «نه بابام مریض بوده، نه مامانم، همه صحیح و سالمن شکر خدا. تصادف هم نکردم، خواب هم نموندم، اتفاق بدی هم نیفتاده. دیشب تولد عشقم بود. گفتم سنگ تموم بذارم براش. بعد از ظهر یه دورهمی گرفتیم با بچه ها. بزن و برقص. شام هم بردمش نایب و یه کباب و جوجه ترکیبی زدیم. بعد گفت: بریم دربند؟ پوست دست مون از سرما ترک برداشت ولی می ارزید. مخصوصن باقالی و لبوی داغ چرخی های سر میدون. بعدش بهونه کرد بریم امامزاده صالح دعا کنیم به هم برسیم. رفتیم. دیگه تا ببرمش خونه و خودم برگردم این سر تهرون، ساعت شده بود یک شب. راست و حسینی حالش رو نداشتم درس بخونم. یعنی لای جزوتم باز کردما، اما همش یاد قیافش می افتادم وقتی لبو رو مالیده بود رو پک و پوزش. خنده ام می گرفت و حواسم پرت می شد. یهویی هم خوابم برد. بیهوش شدم انگار. حالا نمره هم ندادی، نده. فدا سرت. یه ترم دیگه آوارت میشم نهایتش. فقط خواستم بدونی که بی اهمیتی و این چیزا نبوده. یه وقت ناراحت نشی.»
چند سال بعد، تو یک دانشگاه دیگر از پشت زد روی شانه ام.گفت:
«اون بیستی که دادی خیلی چسبید»
گفتم: «اگه لای برگه ات یه تیکه لبو می پیچیدی برام بهت صد می دادم بچه.»
خندید و دست انداخت دور گردنم. گفت: «بچمون هفت ماهشه استاد. باورت میشه؟»
عکسش را از روی گوشیش نشانم داد. خندیدم.
گفت: «این موهات رو کی سفید کردی؟ این شکلی نبودی که.»
نشستم روی نیمکت فلزی و سرد حیاط. نشست کنارم. دلم میخواست براش بگویم که یک شبی هم تولد عشق من بود که خودش نبود، دورهمی نبود، نایب نبود، دربند نبود، امامزاده صالح نبود؛
فقط سرد بود...
-مرتضي_برزگر
15.6K viewsA M I R H O S E I N , edited  13:47
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 15:19:57 شب عروسی برادرم،وقتی مادرم کتش و تنش می کرد،یه حس غریبی داشت نگاهش!پیشونیش و بوسید و بهش گفت:
هیچ وقت قاتل زنت نباش!!چشم های برادرم از تعجب گرد شده بود،کم مونده بود غش کنه بنده خدا!!
مادرم دستش وگذاشت روی شونه هاشو گفت:قاتل نباش پسر!!وقتی خانومت برات آشپزی می کنه،تنها دست مزدش یک عالی بود خانوممم!وقتی خانومت رنگ رژشو با پیرهنش ست می کنه ،تنها خواسته اشچقدر همه رنگی به صورتت میشینه عزیزززم!!
زنانگی زن ها در دیده شدنه،در تعریف شدن از کارشون ،در تأیید هنرشون !!اونوقته که جون می گیره و موندگار میشه!!ریشه می دونه توی بند بند زندگیت و میشه عشق به تمام معنا برای راه طولانی درپیش رو،میشه یک انرژی نامحدود!!
قاتل نباش پسرم!!اگر احساس زنی را نادیده بگیری،مثل گل های ناز توی گلدون قهر می کنن و دیگه هرگز شادی وبه دلشون راه نمی دن!!کم کم دلسرد می شن ، پژمرده میشن!!اون وقت میشن یک مرده ی متحرک که قتلشون فقط به دست نادیده گرفتنشون انجام شده!!
مادرم راست می گفت!من مرده های متحرک زیادی و به چشم دیده بودم که هنوزدرکنار قاتلشون ،ادای زندگی کردن و در می آوردند!
مادرم حق داشت...
لطفاقاتل نباشید!
ما زن ها زود می میریم!!
آرزویزدانی
15.7K viewsA M I R H O S E I N , 12:19
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 10:44:33 نسبتِ ما
توی واژه ی دوست نمیگنجد..
آنقدر هم نزدیک نیستیم،
که بشود نام عشق رویش گذاشت...
شما بگویید؛
دو نفری که باهم به نتیجه نمیرسند
و بی هم به صبحِ فردا
نسبتشان چیست؟
-فاطمه جوادی
16.5K viewsA M I R H O S E I N , 07:44
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 10:44:16
صبح بخیر :)
گرگان
@AmirHossein_injast
16.0K viewsA M I R H O S E I N , 07:44
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 22:54:22 اگه پیش اومده براتون
که روزایی رو پشت سر بذارید
که بعدش به خودتون بگید
اگه فلانی نبود، من از غم میمُردم،
اون فلانی‌ای که شما رو تو روزای کُشنده از غم، زنده نگه داشته رو نگهش دارید برا تمام روزای عمرتون!
اون بزرگترین غنیمتیه که شما تو جنگِ با روزگار به دستش آوردید!
از دستش ندید!
18.2K viewsA M I R H O S E I N , 19:54
باز کردن / نظر دهید